قوانین هوشمند مدیران
قانون بیستم
نوشته : استیون بارتلت
تاریخ انتشار : آگوست 2023
منتشر شده در هاروارد بیزینس ریویو
قانون بیست
اشتباه کوچک امروز میتواند به اشتباه بزرگ فردا تبدیل شود، و این اصل نشان میدهد چرا بسیاری از افراد در روابط یا حرفه خود دچار سردرگمی میشوند. دلیل ساده آن است که یک نظم کوچک و مستمر را در زندگی خود نادیده گرفتهاند. به عنوان نمونه، اگر از شما خواسته شود توضیح دهید چگونه تایگر وودز توانست یکی از بزرگترین گلفبازان تاریخ شود، اکثر افراد به حقایق شناختهشدهای اشاره میکنند: او یک نابغه از دوران کودکی بود، استعدادش از دو سالگی نمایان شد، بیوقفه تمرین میکرد، ساعتها عملکرد خودش را تحلیل میکرد، و پدرش ایمان عمیقی به استعداد او داشت و او را خاص میدانست. اما کسانی که به طور واقعی وودز را میشناسند، تأکید خواهند کرد که فلسفه کایزن او نقشی اساسی در موفقیتهایش داشته است. در سال ۱۹۹۷، پس از بردن مسابقات مسترز و تنها هفت ماه پس از ورود به دنیای حرفهای، وودز تصمیم گرفت تکنیک ضربهزنی خود را کاملاً بازآفرینی کند. مربیاش، بوچ هارمون، به او هشدار داد که این فرایند طولانی و دشوار خواهد بود و حتی ممکن است عملکرد او بدتر شود پیش از آنکه هرگونه پیشرفت ظاهری مشهود گردد. دوستان، همتایان و کارشناسان نیز همین نظر را داشتند. با این حال، وودز معتقد بود که تکنیکش قابلبهبود است و بر نظرات مخالف توجهی نکرد. او بازسازی تکنیک خود را نه بهعنوان تهدیدی برای بازیاش بلکه فرصتی برای رشد تدریجی دید. همین نگاه باعث شد سفر کایزنی خود را آغاز کند. وودز بهطور مستقیم از تلاشهای شرکت تویوتا برای رسیدن به کمال الهام گرفت و فلسفه کایزن را بهعنوان یک اصل بنیادین پذیرفت. او و مربیانش با پیروی از این روند، در تمرینات خود بر ضربه زدن مکرر به توپهای تمرینی، تحلیل فیلمهای مرتبط با تکنیک ضربهزنی و اجرای تغییرات در محیطهای مختلف تمرکز کردند؛ سپس چرخه را بارها و بارها تکرار نمودند. همانطور که مربیاش پیشبینی کرده بود، این مسیر دشوار و طولانی بود. در طی هجده ماه اول، وودز هیچ مسابقهای نبرد. منتقدان شروع کردند به اظهار نظرهایی که موفقیت او را تمامشده تلقی میکردند. اما وودز همراه با مربیانش باور داشت که بهبودهای کوچک بالاخره نتیجه خواهند داد. او در پاسخ به منتقدان میگفت: برنده شدن همیشه معیار بهتر شدن نیست. سرانجام تلاشهای او نتیجه داد. تکنیک جدید ضربهزنیاش بسیار دقیقتر، مؤثرتر و جامعتر از گذشته شد. از اواخر سال ۱۹۹۹، او موفق شد شش پیروزی متوالی کسب کند و در ادامه مسیر به یکی از بهترین گلفبازان تاریخ تبدیل شد. با ۸۲ پیروزی در تور جهانی حرفهای، رکورد او برابر با سام اسنید است؛ بیشترین تعداد پیروزیهایی که تاکنون توسط یک گلفباز در این تور ثبت شده است. تایگر وودز نشان داد که دستیابی به کمال نتیجهی انضباط است، نه صرفاً قهرمانی. نظریه تکامل داروین نیز بر پایه اصل بقای اصلح نشان میدهد که غفلت از تغییرات کوچک میتواند موجب نابودی شود، در حالی که توجه به تغییرات جزئی و مستمر عامل اصلی بقا است. این ایده ارتباط نزدیکی با فلسفه کایزن دارد؛ همانطور که داروین بیان کرده بود، موفقیت محصول لحظهای از نبوغ نیست بلکه نتیجه فلسفهای است که تکامل تدریجی و سازگاری سیستمها با شرایط را در طول زمان تقویت میکند. در هوانوردی، اصل قاعده یک در شصت مثال دیگری برای اهمیت تغییرات کوچک است: انحراف تنها یک درجه از مسیر پرواز میتواند باعث شود هواپیما پس از هر شصت مایل، یک مایل از مقصد نهایی فاصله بگیرد. همین مفهوم درباره زندگی شخصی، کار، روابط و رشد فردی نیز صادق است. یک انحراف جزئی از مسیر بهینه میتواند در گذر زمان نتایج بزرگی داشته باشد.
برای دستیابی به موفقیت، لازم است مسیر زندگیمان را بهطور مداوم ارزیابی کنیم و اصول سادهای را به کار ببریم که تغییرات کوچک و مؤثری را در جنبههای مختلف زندگیمان ایجاد کنند. جان گاتمن، روانشناس برجسته حوزه روابط، پس از سالها پژوهش به این نتیجه رسید که تحقیر، بزرگترین عامل پیشبینیکننده طلاق در یک رابطه است. تحقیر، که اغلب به شکل بیاحترامی یا بیتوجهی ظریف بروز میکند، مشابه انحراف جزئی از مسیر هواپیما، آسیبهای آرام و تدریجی به روابط وارد میکند. این مسئله معمولاً زمانی رخ میدهد که زوجها به دلیل ارتباط ضعیف یا ناتوانی در حل تعارض، دچار مشکلات شدهاند. این بینش من را ترغیب کرد تا یکی از مهمترین عادتهای کایزنی را در رابطه شخصیام پیاده کنم: برنامهریزی برای یک بررسی هفتگی با شریک زندگیام. هر هفته کنار هم مینشینیم، آزادانه گفتوگو میکنیم و به دنبال راههایی برای بهبود هماهنگی و حل مسائل کوچک و بزرگ هستیم. برای مثال، در یکی از این جلسات، شریک زندگیام اشاره کرد که پاسخ من به جمله ببخشید، من مشغول هستم هنگام صحبت وسط کار ممکن است بیادبانه یا عصبی به نظر برسد. او پیشنهاد داد که یک عبارت محبتآمیز به پاسخم اضافه کنم تا پیامهایم نرمتر و دلپذیرتر شوند. اکنون میگویم ببخشید عزیزم، من مشغول کاری هستم. این تغییر ساده از تجمع مشکلات جلوگیری کرده و کمک کرده رابطهمان را به مسیر اصلی بازگردانیم. این اصول را نه تنها در روابط شخصیام، بلکه در کسبوکار، دوستیها و رابطه با خودم نیز به کار میبرم. جلسات هفتگی مرور با مدیران و دوستانم را برگزار میکنم و حتی در دفترچه خاطراتم به خودارزیابی میپردازم تا مطمئن شوم همه چیز در مسیر درست پیش میرود و اصلاحات لازم شناسایی و اجرا میشوند. هفته به هفته، صندوق ورودی ایمیلم پر از پیامهایی است از افرادی که در شغل، روابط یا دوستیهایشان سردرگم شدهاند. اغلب مشخص میشود که وضعیت فعلی آنها نتیجه بیتوجهی طولانیمدت به جزئیات کوچک است؛ نتوانستهاند با خود و دیگران ارتباط برقرار کنند، گفتوگوهای مهم را انجام دهند یا مسائل کوچک را حل کنند. همین بیتوجهیها موجب شده از مسیر اصلی خود منحرف شوند و در نهایت به جایی برسند که هرگز نمیخواستند. قانون اشتباه کوچک امروز، اشتباه بزرگ فردا نقشی کلیدی در زندگی دارد. فلسفه کایزن فقط مربوط به بهبود عملکرد کسبوکار یا افزایش بهرهوری نیست؛ بلکه هدف اصلی آن اطمینان یافتن از این است که در مسیر درست قرار داریم و به مقصد موردنظرمان خواهیم رسید. بیتوجهیهای کوچکی که امروز رخ میدهند، ممکن است به بزرگترین پشیمانیهای فردا تبدیل شوند.
Smart Rules for Managers
Rule No20
Written by: Steven Bartlett
Publication Date: August 2023
Published in Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است