قوانین هوشمند مدیران
قانون هشتم
نوشته : استیون بارتلت
تاریخ انتشار : آگوست 2023
منتشر شده در هاروارد بیزینس ریویو
قانون هشت
هرگز سعی نکنید با عادات بد مبارزه کنید؛ چراکه این راهکار نهتنها بینتیجه است، بلکه اغلب باعث بازگشت قویتر همان عادت میشود. به جای مبارزه، باید روش جایگزینی را به کار گرفت. در دوران کودکیام، نگرانی شدیدی از احتمال فوت پدرم داشتم. زمانی قبل از رسیدن به سن ده سالگی، من و خواهر و برادرم متوجه شدیم که او بهطور مخفیانه سیگار میکشد. احتمالاً قصد داشت این رفتار را از ما پنهان کند تا ما الگوی رفتاری او را دنبال نکنیم. بااینحال، وقتی سیگارهایش را پیدا کردیم، پدر شروع کرد به سیگار کشیدن در حضور ما. عجیب بود که او فقط در داخل ماشینش سیگار میکشید. نه در مهمانیها، نه در خانه، و نه در محل کار، فقط و فقط پشت فرمان ماشین. چندین بار تلاش کردم که او را به ترک سیگار متقاعد کنم، اما هیچکدام از این تلاشها مؤثر نبودند. تا اینکه ده سال بعد توانستم کاملاً ناخواسته او را به ترک این عادت چهلساله سوق دهم. برای توضیح اتفاقات رخداده، ابتدا باید به این موضوع پرداخت که عادتها چگونه عمل میکنند و چرا پایدار میمانند. چارلز دوهیگ در کتاب خود قدرت عادت مفهوم حلقهی عادت را معرفی کرده است؛ فرایندی شامل سه بخش اصلی: محرک، عادت، و پاداش. محرک یک دلیل یا شرایط اولیه است که منجر به انجام رفتارهای تکراری میشود مثل استرس یا یک رویداد ناخوشایند. عادت همان رفتار تکراری است مثل سیگار کشیدن یا خوردن شیرینی. پاداش نیز تأثیر مثبت یا اثر موقت خوشایندی است که از آن رفتار حاصل میشود مانند احساس آرامش یا شادی لحظهای. زمانی که ۱۸ سال داشتم و دانشگاه را ترک کرده بودم تا اولین استارتآپ فناوری خود را راهاندازی کنم، کتابی خواندم به نام قلاب اثر نیر ایال. این کتاب توضیح میداد که چگونه شرکتهای بزرگ فناوری و شبکههای اجتماعی از حلقهی عادت برای جذب و حفظ کاربران استفاده میکنند. روزی که مشغول مطالعهی کتاب بودم، ناخواسته آن را در سرویس بهداشتی خانه جا گذاشتم، جایی که پدرم علاقهی زیادی به کتابخوانی داشت. او کتاب را برداشت و با خواندن آن، دربارهی حلقهی عادت خود بیشتر آگاه شد. متوجه شد که ماشینش محرک اصلی سیگار کشیدنش بوده است. دست بردن به جیب برای پیدا کردن سیگار، روشن کردن آن، و نهایتاً دریافت دوپامین ناشی از نیکوتین همان فرایند دائمی بود که او درگیرش شده بود. روز بعد او سیگارهایش را از ماشین خارج کرد و در عوض آبنباتهای کوچک را جایگزین کرد. بدون هیچ مبارزه یا مقاومت اضافه، دیگر سیگاری نکشید. حلقهی عادت شکسته شده بود و یک رفتار جدید جایگزین آن شد؛ رفتاری بسیار کمتر اعتیادآور ولی همچنان مؤثر در ایجاد حس رضایت. وضعیت سلامتی پدرم بهطور چشمگیری بهبود پیدا کرد. اگرچه ممکن است پدرم خودش متوجه این تغییر بنیادین نشده باشد، اما علم نشان میدهد که او با تمرکز بر جایگزینی پاداش نهایی حلقهی عادت و نه مبارزه مستقیم با آن موفق شده است. تحقیقاتی در این زمینه نشان دادهاند که تلاش برای سرکوب یا توقف یک عادت بد، اغلب نتیجهی عکس دارد و باعث بازگشت آن با شدت بیشتری میشود. وقتی بیش از حد روی توقف یک عمل تمرکز کنیم، احتمال بازگشت آن بسیار زیاد است. دلیل این موضوع به ساختار ذهنی ما برمیگردد: انسانها موجودات عملمحور هستند، نه موجودات بیعمل. تال شاروت، نویسنده و پژوهشگر شناختهشده، توضیح میدهد که مغز انسان عمل را بهطور طبیعی با پاداش مرتبط میکند. زمانی که انتظار دریافت چیزی خوب داریم مثل یک کیک شکلاتی یا ارتقای شغلی، سیگنالهای عصبی انگیزهبخش فعال میشوند و تمایل ما به عمل افزایش مییابد. این موضوع حتی در آزمایشها علمی نیز اثبات شده است
اگر میخواهی از برخورد با ماشینهای کنار جاده اجتناب کنی، به آنها خیره نشو، چون توجه بیش از حد به ماشینهای پارکشده ممکن است باعث شود به سمتشان منحرف شوی. در عوض، به جلو نگاه کن و مسیری را که میخواهی ماشینت در آن حرکت کند تحت نظر بگیر. این توصیه نه تنها در رانندگی بلکه برای تغییر عادتها نیز بسیار کاربردی است. در نهایت، انسان همان کاری را انجام میدهد که روی آن تمرکز میکند. پس اگر قصد ترک سیگار داری، روی سیگار کشیدن تمرکز نکن یا با آن مبارزه نکن. به جای آن، انرژی خود را صرف رفتاری کن که میخواهی جایگزینش شود. الیوت برکمن، مدیر آزمایشگاه علوم اعصاب اجتماعی و عاطفی دانشگاه اورگان میگوید: اگر سیگاری هستی و به خودت مدام میگویی سیگار نکش، مغز هنوز کلمه سیگار را پردازش میکند. اما اگر به جای این جمله، بگویی هر بار که میل به سیگار داری، آدامس بجو، مغز هدفی مثبتتر و عملیتر برای تمرکز دارد. این توضیح میدهد که چرا پدر من توانست سیگار را ترک کند؛ او تنها سیگارها را از ماشینش بیرون نبرد، بلکه عادتش را با یک رفتار جدید جایگزین کرد؛ مکیدن آبنبات. یکی دیگر از عوامل مهم در ترک عادتها، خواب خوب شبانه است. بسیاری از افراد باور دارند که داشتن خواب کافی با موفقیت حرفهای در تضاد است. اما حقیقت این است که خواب کافی نه تنها مانعی بر سر راه موفقیت نیست، بلکه یکی از پایههای اصلی آن محسوب میشود. من هرگز اجازه نمیدهم جلسات کاری یا ملاقاتها قبل از ساعت یازده صبح برنامهریزی شوند و تقریباً هیچوقت از ساعت زنگدار استفاده نمیکنم. خواب برای من همیشه اولویت داشته و باعث افزایش بهرهوری و موفقیتم شده است. راسل پولدرک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، توضیح میدهد که استرس احتمال رفتارهای نامطلوب را افزایش میدهد. وقتی سطح استرس بالا باشد، میل به لذتهای فوری مانند شکر، مواد غذایی فرآوریشده، الکل یا مواد مخدر بیشتر میشود. بنابراین یکی از کلیدیترین اقداماتی که میتوان برای تثبیت عادتهای جدید و ایجاد ارتباط پایدار بین نورونها انجام داد، کاهش سطح استرس است؛ مخصوصاً در مراحل اولیه شکلگیری عادات جدید. خواب نقش مهمی در مدیریت استرس ایفا میکند. هر چیزی که میخواهی در زندگی بهبود یابد—چه روابط اجتماعی، چه سلامت جسمی یا ترک رفتارهای ناسالم—با خواب کافی راحتتر امکانپذیر خواهد بود. خواب مناسب میتواند عملکرد فیزیکی شما را تقویت کند، بهرهوری کاری را افزایش دهد و حتی تصمیمگیریهای غذایی شما را تحت تأثیر قرار دهد. کمبود خواب نه تنها انرژی جسمانی و ذهنی شما را کاهش میدهد، بلکه میتواند منجر به انتخاب غذاهای ناسالم شود. خواب ناکافی تأثیری مستقیم بر هورمونهای بدن دارد؛ لپتین کاهش یافته و گرلین افزایش مییابد، یعنی اشتها بیشتر شده و بدن تمایل بیشتری به ذخیره چربی پیدا میکند. برای تغییر عادات قدیمی و خلق عادتهای جدید پیچیدگیها را کنار بگذارید و بر اصول اساسی تمرکز کنید. اگر حال خوبی دارید، خواب کافی داشتهاید و استرس شما تحت کنترل است، احتمال موفقیتتان بالا خواهد بود. تمرکز بر یک تغییر در هر زمان نیز یکی از نکات مهم در مسیر موفقیت است. تحقیقات نشان دادهاند که نیروی اراده قابل تخلیه است و استفاده بیش از حد از آن ممکن است باعث تحلیل تواناییها شود. مارک موراون، استاد دانشگاه آلبانی نیویورک، در آزمایشی معروف در سال ۱۹۹۸ نشان داد که اراده انسانی محدودیت دارد. در این آزمایش دو گروه از افراد انتخاب شدند: یک گروه اجازه داشت کوکیهای تازه پختهشده بخورد ولی تربچهها را دست نزند، در حالی که گروه دوم فقط اجازه داشت تربچه بخورد و کوکیها را نادیده بگیرد. نتایج نشان داد گروهی که کوکی خورده بودند و نیروی ارادهای صرف مقاومت در برابر تربچه نکرده بودند تحمل بیشتری برای تلاش مجدد روی یک پازل غیرقابل حل داشتند، در حالی که گروه دوم سریعتر تسلیم شدند.
به طور متوسط، افرادی که کوکی خورده بودند حدود نوزده دقیقه پیش از تسلیم شدن به تلاش برای حل پازل ادامه دادند. در مقابل، کسانی که تربچه خورده بودند و مجبور بودند خود را از خوردن کوکیهای خوشمزه محروم کنند، نیروی اراده خود را زودتر خسته کرده و رفتار متفاوتی نشان دادند. آنها ناامید شدند و ناراحتیشان را بروز دادند؛ برخی سرشان را روی میز گذاشتند، برخی عصبانی شدند و حتی نسبت به کل ماجرا اعتراض و شکایت کردند که این کار اتلاف وقت است. به طور میانگین، این گروه تنها حدود هشت دقیقه تلاش کردند، یعنی کمتر از نصف زمانی که گروه اول قبل از تسلیم شدن صرف کردند. از زمان مطالعه معروف کوکی و تربچه، بسیاری از پژوهشگران مفهوم تخلیه نیروی اراده را بررسی کرده و تأیید کردهاند. این ایده پیشنهاد میدهد که نیروی اراده مشابه یک عضله است: با مصرف زیاد و کار سخت خسته میشود. برای مثال، در یکی از آزمایشها، شرکتکنندگانی که ابتدا از فکر کردن به موضوعاتی خاص منع شده بودند، هنگام تلاش محقق برای خنداندنشان دیگر قادر به کنترل واکنشهایشان نبودند. در آزمایشی دیگر، از شرکتکنندگان خواسته شد بدون نشان دادن احساسات خود، یک فیلم غمانگیز ببینند. در فعالیت بعدی، که نیازمند تمرکز بر موضوعی فیزیکی بود، این افراد مشابه کسانی که تربچه خورده بودند سریعتر تسلیم شدند. اگر علم در این زمینه درست باشد و اراده منبعی محدود به حساب آید، روشن است که هرچه فشار و سختی بیشتری بر خود تحمیل کنید—مانند تلاش برای ترک همزمان چند عادت قدیمی یا ایجاد عادتهای جدید غیرواقعگرایانه—احتمال موفقیت شما کمتر شده و احتمال بازگشت به عادتهای قبلی بیشتر میشود. برای همین است که رژیمهای غذایی بسیار محدود و سختگیرانه اغلب شکست میخورند؛ چون احساس محرومیت باعث تخلیه کامل نیروی اراده میشود. به عنوان نمونه، در مطالعهای در سال ۲۰۱۴، حدود ۴۰ درصد از افراد اذعان کردند که نتوانستند به اهداف سال نوی خود پایبند بمانند، زیرا این اهداف بیشازحد غیرواقعی یا غیرقابل دوام بودند. ۱۰ درصد هم دلیل شکست خود را تعیین اهداف و تعهدات بیش از حد دانستند. بنابراین مهم است که عادتهایی کوچک و قابل دسترس انتخاب کنید که بتوانید آنها را بدون نیاز به فداکاریهای بزرگ و بدون تخلیه کامل ذخایر اراده خود دنبال کنید. به جای کنار گذاشتن تمام عادتهای نامطلوب خود به صورت همزمان، بهتر است روی تعداد محدودی از اهداف تمرکز کنید تا شانس موفقیت افزایش یابد. اهداف بزرگ و غیرواقعگرایانه میتوانند وسیلهای برای استهلاک نیروی اراده شما باشند؛ نتیجه آن خستگی زیاد و احتمال شکست خواهد بود. روانشناسان میگویند بهترین راه ایجاد عادتهای جدید جنگیدن با عادتهای قبلی یا محروم کردن خود از پاداشها نیست، چرا که این روش معمولاً نتیجهای معکوس دارد. در عوض، بهتر است پاداشهای سالمتر و جذابتر جایگزین کنید، اما حتی در این شرایط هم لازم است حتماً به خود پاداش دهید. قانون کلیدی این است: هیچگاه با عادتهای بد مبارزه نکنید. به جای مبارزه، با حلقه عادات خود کار کنید و یک عمل مثبت را جایگزین آنها نمایید. در ضمن، همزمان بیش از یک عادت را ترک نکنید؛ هرچه بیشتر بخواهید در یک زمان تغییرات بزرگ ایجاد کنید، احتمال موفقیتتان کمتر میشود. در روند ایجاد عادتهای جدید، به یاد داشته باشید که استراحت کافی داشته باشید، خوب بخوابید و انرژی خود را حفظ کنید. بخوابید، برخیزید، حرکت کنید، لبخند بزنید، بخندید، گوش بدهید، بخوانید، پسانداز کنید، آب بنوشید، روزه بگیرید، بسازید و خلق کنید. چراکه عادتهای شما آینده شما را شکل میدهند.
Smart Rules for Managers
Rule No8
Written by: Steven Bartlett
Publication Date: August 2023
Published in Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است