قوانین هوشمند مدیران
قانون یکم
نوشته : استیون بارتلت
تاریخ انتشار : آگوست 2023
منتشر شده در هاروارد بیزینس ریویو
قانون یکم
پنج سطل زندگی خود را به ترتیب صحیح پر کنید. این قانون توضیح میدهد که پنج سطلی که تعیینکننده تواناییها و ظرفیت انسانی شما هستند، کداماند، چگونه میتوان آنها را پر کرد، و مهمتر از همه، به چه ترتیب این کار باید انجام شود. دوست من دیوید در حال نوشیدن اسپرسوی صبحگاهی خود در ایوان خانه بود که مردی خسته، عرقریزان و با لباسهای ورزشی ظاهر نامرتبی به سمت او دوید. وقتی مرد دوندهایستاد، با زحمت نفسهایش را تنظیم کرد، لبخندی زد و با شوخیای نهچندان واضح شروع به صحبت کرد. موضوع حرفهای او؟ سفینههایی که در حال طراحیشان است، میکروچیپهایی که قرار است در مغز میمونها کار بگذارد و رباتهای هوش مصنوعیای که قصد دارد آنها را توسعه دهد. بعد از لحظاتی، مرد دونده خداحافظی کرد و آهسته و خسته از مسیر کنار خیابان عبور کرد. نام آن مرد دوندۀ عرقکرده ایلان ماسک بود؛ میلیاردر و بنیانگذار شرکتهایی مانند تسلا، اسپیساکس، نورالینک، اپنایآی، پیپل، زیپتو و بورینگ کمپانی. شاید قبل از آنکه هویت او را بشنوید، گمان میکردید که او فردی از بیمارستان روانی محلی فرار کرده یا دچار بحرانی ذهنی شده است. اما به محض اینکه اسم او را بدانید، اهداف جاهطلبانهاش به طرز عجیبی برای شما منطقی و ممکن به نظر خواهند رسید. ایلان ماسک توانسته پنج سطل خود را به خوبی پر کند. در واقع تمام افراد موفقی که من در زندگی ملاقات کردهام، این پنج سطل را پر کردهاند. مجموع این سطلها نشاندهنده پتانسیل حرفهای هر فرد است. میزان پر بودن این سطلها تعیین میکند که رویاهای شما تا چه اندازه بزرگ، باورپذیر و قابل دستیابی باشند؛ هم برای شما و هم دیگران. بسیاری از افرادی که موفقیتهای چشمگیری کسب کردهاند، سالها—گاه حتی دههها—وقت صرف پر کردن این پنج سطل کردهاند. کسانی که پنج سطلشان پر است، ابزار لازم برای تغییر دنیا را در دست دارند. بنابراین وقتی به دنبال یک شغل هستید، قصد شروع یک پروژه جدید دارید یا تصمیم میگیرید به رویایی خاص بپردازید، باید بدانید هر یک از این سطلها چقدر پر هستند. این پنج سطل عبارتاند از: 1. دانشی که دارید 2. مهارتهایی که میتوانید به کار ببرید 3. شبکهای از افرادی که میشناسید 4. منابعی که در اختیار دارید 5. شهرتی که دنیا درباره شما باور دارد در آغاز مسیر حرفهایام به عنوان یک بنیانگذار جوان هجدهساله، اغلب با یک سؤال اخلاقی دستوپنجه نرم میکردم: آیا تمرکز بر ساخت یک شرکت که قرار است مرا به ثروت برساند کاری ارزشمندتر است یا بازگشت به آفریقا برای نجات حتی یک زندگی؟ این سؤال سالها ذهنم را به خود مشغول کرده بود تا زمانی که دیداری اتفاقی در نیویورک کمی ذهنم را روشن کرد. در یکی از رویدادهای رادنات سوامی، مرشدی برجسته و معنوی شرکت کردم. پس از سخنرانیاش، پرسید آیا کسی سؤالی دارد؟ دستم را بلند کردم و پرسیدم: آیا ساختن یک کسبوکار و ثروتمند شدن از تلاش کردن برای نجات جان انسانها ارزشمندتر است؟ مرشد با حالتی آرام به من نگاه کرد، انگار عمق روحم را میدید. بعد از مکثی طولانی گفت: نمیتوان از ظرفهای خالی چیزی برداشت. تقریباً یک دهه از آن لحظه گذشته است و امروز کاملاً درک میکنم منظور او چه بود. تمرکز من باید روی پر کردن سطلهای خودم باشد؛ چراکه فقط کسی که دارای سطلهای پر است میتواند دنیا را تغییر دهد. اکنون که چندین شرکت ساختهام، با سازمانهای بزرگ جهانی همکاری کردهام، میلیاردر شدهام، هزاران نفر را مدیریت کردهام و مطالعات گستردهای انجام دادهام، سطلهایم پر شدهاند. اکنون دانشی عمیق دارم، مهارتهایی بیشمار کسب میکنم وقتی دانش، مهارت، و شبکهای قوی داشته باشید، دسترسی شما به منابع بهطور چشمگیری افزایش مییابد. با گرد هم آوردن دانش، مهارت، شبکه، و منابع، بدون شک به شهرت دست خواهید یافت. با توجه به این پنج بخش کلیدی و روابط متقابل میان آنها، واضح است که سرمایهگذاری بر سطل اول، یعنی دانش، بیشترین بازدهی را به همراه دارد. زیرا زمانی که این دانش به مهارت تبدیل شود، بهطور طبیعی بخشهای دیگر نیز پر خواهند شد. اگر این اصول را به درستی درک کنید، متوجه خواهید شد که یک موقعیت شغلی با افزایش درآمد منابع ولی با فقدان فرصتهای یادگیری و توسعه مهارتها، درواقع ارزش کمتری نسبت به شغلی با درآمد پایینتر دارد. چیزی که توانایی ما را برای تصمیمگیری درست تضعیف میکند بیشتر اوقات غرور است. غرور ممکن است ما را وسوسه کند که از اهمیت دو سطل اول چشمپوشی کنیم و صرفاً به خاطر پول بیشتر سطل منابع یا جایگاه و شهرت سطل پنجم یک شغل را انتخاب کنیم، بدون اینکه دانش و مهارت کافی برای موفقیت در آن نقش داشته باشیم. تسلیم شدن در برابر این وسوسهها مانند ساختن بنای حرفهای بر پایههای ضعیف است. چنین تصمیمهایی کوتهبینانه بوده و ناتوانی در به تعویق انداختن رضایت فوری منجر به پیامدهای ناخوشایندی خواهد شد. در سال ۲۰۱۷، یک کارمند جوان و با استعداد ۲۱ ساله به نام ریچارد به دفترم آمد و از دریافت پیشنهاد شغلی برای مدیرعاملی یک شرکت بازاریابی نوپایی در خارج از کشور خبر داد. او قصد ترک شرکت ما محل رشد حرفهای خودش را داشت تا این پیشنهاد وسوسهکننده را بپذیرد. این موقعیت شامل افزایش چشمگیر حقوق تقریباً دو برابر حقوق فعلی، سهام شرکت، و امکان زندگی در نیویورک بود؛ شهری کاملاً متفاوت از زادگاه کوچک و کسلکننده او که جهشی قابل توجه نسبت به جایگاه فعلیاش در منچستر انگلستان محسوب میشد. ابتدا باور نمیکردم که چنین فرصت بزرگی به یک جوان کمتجربه داده شود، اما حرفش را پذیرفتم و حمایت خودمان را در انتقال از شرکت تضمین کردم. خیلی زود فهمیدم اشتباه کرده بودم؛ ریچارد حقیقت را گفته بود. او یک ماه بعد مدیرعامل شرکت مذکور شد، به نیویورک نقل مکان کرد و کارش را در نقش جدیدش آغاز کرد. مسئولیت مهمی برعهده داشت: هدایت یک تیم بیش از ۲۰ نفره در یک استارتآپ بازاریابی که سرعت رشد بالایی داشت. متأسفانه، داستان اینجا تمام نمیشود. همانطور که زندگی به من و ریچارد نشان داد، هیچ میانبری برای عبور از دو سطل اول وجود ندارد؛ اگر هدف شما دستیابی به موفقیت پایدار و طولانیمدت است. تلاش برای دور زدن این مراحل مانند ساخت خانهای بر روی آب خواهد بود. کمتر از هجده ماه بعد، شرکتی که پیشتر آیندهدار به نظر میرسید دچار فروپاشی شد؛ کارمندان کلیدیاش را از دست داد، بودجهاش تمام شد و با اتهامات مدیریتی متعددی روبرو شد. پس از تعطیلی شرکت، ریچارد بیکار شد؛ دور از خانه در جستجوی شغل جدیدی بود و دوباره به همان صنعتی بازگشت که زمانی برایش کار کرده بودیم. زمانی که درباره مسیر زندگی، انتخاب شغل یا استفاده از اوقات فراغت تصمیم میگیرید، به یاد داشته باشید که دانش وقتی کاربردی شود مهارت پیدا کند، قدرت واقعی شما را نمایان میسازد. سرمایهگذاری بر دو سطل اول و تقویت پایههای خودتان تضمینکننده پایداری بلندمدت شما خواهد بود؛ فارغ از تغییرات غیرمنتظرهای که در مسیر زندگی یا حرفهای رخ دهند. زمینلرزههای حرفهای یعنی اتفاقات غیرقابل پیشبینی که ممکن است شما را متضرر کنند؛ از تغییرات بزرگ تکنولوژیکی در صنعت شما گرفته تا اخراج یا فروپاشی شرکتتان. تنها دو سطل هستند که چنین زمینلرزههایی توان خالی کردنشان را ندارند: ممکن است شبکه ارتباطی شما آسیب ببیند، منابع مالیتان تخلیه شود یا حتی شهرت خود را از دست بدهید.
Smart Rules for Managers
Rule No1
Written by: Steven Bartlett
Publication Date: August 2023
Published in Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است