راه‌اندازی کسب و کار  فصل یکم : از چه چیزی می‌ترسید؟ قسمت دوم

 


راه‌اندازی کسب و کار 

فصل یکم : از چه چیزی می‌ترسید؟

قسمت دوم

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد



آواتار اصطلاحی برای چندوظیفگی بود امروزه ما این ویژگی را داریم که در حالت حواس‌پرتی دائمی زندگی می‌کنیم و دامنه توجه افراد در حال کاهش است. نمیدانم این درست است یا نه، اما میدانم که وقتی صحبت از تولید به میان میآید، فناوری مدرن هم موهبت و هم نفرین است. من این کتاب را روی لپ‌تاپم بدون ورد می‌نویسم حالا نه، من برنامه‌های دیگری از جمله برنامه بهره‌وری را باز دارم، 18 تب برای وب‌سایت‌های مختلف در دو مرورگر باز دارم. چگونه دسکتاپ من با مرورگر من مقایسه می‌شود؟

شرط می‌بندم شما به دنبال چیزی شبیه به این هستید. خبر خوب این است که این توانایی بی‌سابقه به شما این امکان را می‌دهد که کار خود را آن‌طور که می‌خواهید سازمان‌دهی کنید. خبر بد این است که گزینه‌های زیادی در اختیار شما قرار می‌دهد. انتخاب نحوه کار کاملاً به شما بستگی دارد.

برخی از افراد دوست دارند زمانی که از خواب بیدار می‌شوند بسیار آماده باشند، در حالی که برخی دیگر دوست دارند فهرستی از کارها بنویسند. کسی دوست دارد در یک زمان روی یک کار تمرکز کند، کسی دوست دارد سریع حرکت کند، کسی صبح است، کسی دوست دارد نیمه‌شب کار کند. هر رژیمی که برای شما مفید باشد می‌تواند مؤثر باشد.

اگر در طول روز نمی‌توانید به آنچه در نظر دارید دست‌یابید، باید انتظارات غیرواقعی داشته باشید یا به یک روال جدید نیاز دارید. اگر شکست بخورم چه؟ ترس از شکست برای بسیاری از کارآفرینان برای اولین بار طبیعی است، اما کارآفرینان موفق به شیوه‌ای کاملاً متفاوت به شکست فکر می‌کنند.

به گفته آن‌ها، شکست نه تنها بخشی از شروع و رشد یک کسب‌وکار جدید است، بلکه یک شاخص مهم است که رشد و حرکت را نشان می‌دهد.

بخشی از این تغییر دیدگاه ناشی از خوش‌بینی ذاتی است که همه کارآفرینان از آن استفاده می‌کنند، اما طرز تفکر پذیرفته شده در مورد شکست، دیدگاهی واقعی و جامع از موفقیت در راه‌اندازی کسب‌وکار خود است.

نقل‌قول: مهم نیست که چند بار شکست می‌خورید، و مهم نیست که چند بار تقریباً موفق می‌شوید. هیچکس شکستهای شما را نمیداند یا به آن‌ها اهمیت نمیدهد، و تنها کاری که باید انجام دهید این است که از آن‌ها و اطرافیانتان بیاموزید، زیرا آنچه در تجارت مهم است این است که در نهایت آن را درست انجام دهید.

مارک کوبان بهترین راه برای جلوگیری از شکست در کسب‌وکارتان این است که با احتمال شکست مواجه شوید برخی از شرکت‌ها وقتی وارد یک محیط جدید می‌شوند شکست می‌خورند. اگر حالت شکست تجزیه‌وتحلیل شود، به این معنی است که نحوه مدیریت آن عامل مهمی در موفقیت کسب‌وکار می‌شود. کسب‌وکار موفقی را انتخاب کنید که امروز شروع شده است.

تیم مؤسس این شرکت با شکستهای زیادی مواجه شد، اما امروز این شرکت زنده و سرحال است. اگر این بنیان‌گذاران شکست را یک بن‌بست می‌دیدند، آیا این تجارت امروز وجود داشت؟ شکست به دلیل اجتناب‌ناپذیر بودن فرآیند آزمایش است.

برای کارآفرینانی که کسب‌وکار خود را راه‌اندازی می‌کنند، آزمایش بخش بزرگی از کاری است که انجام می‌دهند. اگر یک کارآفرین روش جدیدی را برای انجام کارها یاد نگیرد، چگونه می‌تواند یک تجارت رشد کند؟ در این راه، شکست پایان کار نیست، بلکه نشان از رشد و یادگیری خانواده است.

ممکن است تغییر ویژگی‌های شخصیتی شما دشوار باشد، اما شما کنترل کاملی بر ذهن خود دارید، از آنچه مردم فکر می‌کنند نترسید. شکست یک ابزار یادگیری است که از طریق آن به موفقیت دست می‌یابیم.

در دنیای کارآفرینی، شکست راهی برای شرکتهای اقتصادی است تا راه خود را پیدا کنند. استفاده از این مفهوم به عنوان محرکی برای نوآوری و رشد ممکن است در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما می‌توان آن را از طریق فعالیت‌های کلیدی توسعه داد. << «< طرز فکر خود را تغییر دهید شکست را به عنوان یک فرصت یادگیری تلقی کنید و سعی کنید سریع شکست بخورید تا وقت خود را برای تعقیب یک مدل کسب‌وکار بد تلف نکنید.
هر چه زودتر بتوانید شکست‌های اجتناب‌ناپذیر را بپذیرید، سریع‌تر در مسیر موفقیت قرار خواهید گرفت.
برای تغییر سریع مسیر آماده باشید زیرا شکست خواهید خورد. وقتی به این نتیجه رسیدید که آموزش فعلی بی‌اثر است، آماده تغییر باشید. درک شکست به عنوان یک ابزار یادگیری به این معنی است که انعطاف‌پذیری مهم است.

به ایده اصلی خود پایبند باشید، به خصوص اگر شواهدی دارید که نشان می‌دهد این بهترین اقدام است. اما به خاطر داشته باشید که بسیاری از آن‌ها موفق نیستند.

سعی کنید کنجکاوی طبیعی خود را برای ایده‌های جدید تغذیه کنید. به طرز فکری که در مورد کسب‌وکار خود دارید وارد شوید و ایده‌های عالی در فرصت‌ها ظاهر می‌شوند. تغییرات متفاوتی که نمایش دقیق‌تری از مسیر موفقیتی است که با آن روبرو خواهید شد.

جاده کج انعکاسی از طرز فکر کارآفرینی است و با شکست همراه است، به طور خلاصه هر نقطه شکست در جاده فرصتی است برای روی آوردن به مسیری جدید برای موفقیت.

اینکه مردم در مورد جاده موفقیت، موفقیت، راه واقعی موفقیت، موفقیت، ریسک‌ها و تفکر کارآفرینانه چه فکر می‌کنند، واضح است که شروع هر کسب‌وکاری مستلزم ریسک قابل‌توجه، پذیرش سریع شکست و هدف شکست رفتار بی‌پروا نیست. میانگین ریسک

در عوض، به معنای درک و پذیرش ریسک ذاتی در راه‌اندازی کسب‌وکار خود و مدیریت آن ریسک برای بهبود شانس خود است. با این حال، آن‌ها معتقدند که پاداش سطح بالای ریسک فرض شده را توجیه می‌کند.

ذهنیت کارآفرینی ذهنیت افراد را تغییر می‌دهد. وقتی شکست به عنوان سنگی در جاده تلقی می‌شود و مسیر موفقیت غیرخطی در نظر گرفته می‌شود، ذهنیت یک فرد می‌تواند به طور چشمگیری توسط فردی که شکست را یک بن‌بست می‌بیند یا هر مسیری برای موفقیت یک خط مستقیم است تغییر دهد.

محاسبه ریسک بر اساس پاداش‌های بزرگ، درک ریسک از دریچه شکست به عنوان یک فرصت، و راحت بودن با ریسک، یک کارآفرین را از یک دلال یا قمارباز متمایز می‌کند. به این ترتیب، ریسک را کمتر می‌توان به عنوان احتمالات ایستا و بیشتر به عنوان شرایطی که می‌توان تحت تأثیر قرار داد در نظر گرفت. نقش شانس بسیاری از کارآفرینان مفهوم شانس را تحقیر می‌کنند و از شعارهای تند به عنوان خوش‌شانس استفاده می‌کنند.

"
هر چه بیشتر کار کنم، خوش‌شانس‌تر هستم" یا "سلامتی آمادگی زمانی است که فرصتی پیش بیاید".

علیرغم این نقشهای خودساخته، کارآفرینان خوداندیش اغلب مایلند اعتراف کنند که شانس نقش مهمی در موفقیت آن‌ها در خلق چیزها داشته است، نه اینکه منفعلانه منتظر بمانند تا شانس به شما لبخند بزند.

اگر داستان موفقیت هر کارآفرینی را به دقت بررسی کنید، به احتمال زیاد با یک جلسه، یک برخورد خوش‌شانس، زمان‌بندی عالی و غیره مواجه خواهید شد که فقط با شانس قابل توضیح است.

سخت است که کارآفرینان موفق و رسانههایی که آن‌ها را دنبال میکنند فشار بیاورند تا «شانس» را بدون دلیل بپذیرند، به این معنا که نوعی شانس و نبوغ موفق کار سخت و برنامهریزی دقیق آن‌هاست. .

مانند بسیاری از کارآفرینان جدید، احتمالاً از خواندن داستان‌هایی در مورد کارآفرینان موفق برای حفظ انگیزه لذت می‌برید، اما داستان‌هایی که می‌خوانید اغلب ناامیدکننده هستند. 11. همان‌طور که رودیارد کیپلینگ گفت این‌ها داستان‌های بسیار خوبی هستند.

این عبارت از کتاب محبوب کودکان کیپلینگ به همین نام گرفته شده است که در مورد زیست‌شناسی یا رفتار انسان‌ها یا حیوانات دیگر صحبت می‌کند، چنین داستان‌هایی در فولکلور و اساطیر رایج است.

این داستانها فقط نسخههای کارآمدتری از داستانها هستند - آن‌ها از خط پایین شروع میکنند و به جای کاوش در بنیاد صحنه، به عقب کار میکنند.

کارآفرینان قهرمانان و اسطوره‌های عامیانه این نسل هستند و ما می‌خواهیم باور کنیم که آن‌ها توانایی‌ها و مهارت‌های فوق بشری دارند. ما فکر می‌کنیم که آن‌ها بهترین زنان و مردان DIY هستند

تاریخچه بیل گیتس پدر وارن بافت یکی از اعضای کنگره بود و از کلمبیا فارغ‌التحصیل شد. جف بزوس به پرینستون رفت. این‌ها دقیقاً داستان‌های هوراسیو الجر نیستند 1 این بدان معنا نیست که آن‌ها افراد قابل تحسینی نیستند - فقط داستان موفقیت آن‌ها بیشتر از آن چیزی است که آن‌ها اذعان می‌کنند. بهترین راه برای مقابله با بدشانسی این است که نگران آن نباشید

چون اصلاً نمی‌توانی کنترلش کنی نگرانی در مورد چیزهایی که خارج از کنترل شماست راهی مطمئن برای استرس و اضطراب است که هیچ‌کدام به موفقیت کمک نمی‌کند. این نیز خیلی هوشمندانه نیست و اهمیت خودکفایی کامل در فصل بعدی به طور کامل موردبحث قرار می‌گیرد.

آیا به یک طرح تجاری نیاز دارم؟ و هر کسب‌وکاری باید یک طرح تجاری داشته باشد حتی اگر کسب‌وکار شما به دنبال وام نباشد، مانند بسیاری از جنبه‌های دنیای تجارت، سوءتفاهم‌های زیادی در مورد مزایا و مزایای طرح‌ها وجود دارد، به همین دلیل است که اکثر آن‌ها برنامه‌های کسب‌وکار از این قبیل هستند. آن‌ها اتلاف وقت در نظر گرفته می‌شوند، اما این درست نیست. قسمت آخر کتاب به شما کمک می‌کند تا یک طرح کسب‌وکار و استراتژی کامل بسازید، اما فعلاً کافی است بگوییم که طرح کسب‌وکار شما چیزی بیش از خلاصه‌ای از کسب‌وکار شماست.

و شامل موارد زیر هست
ابزار ارتباطی طرح کسب‌وکار، فرصت‌هایی را برای اعضای بالقوه تیم، اعضای خانواده و کارمندان بالقوه فراهم می‌کند
ابزار: کشف بسیاری از مواقع ما چیزهایی را که نمی‌دانیم به راحتی درک نمی‌کنیم. فرآیند ایجاد یک طرح کسب‌وکار به صورت سازمان یافته و سیستماتیک، شکاف‌های دانش مربوط به فرصت‌های بازار و صنعت شما را آشکار می‌کند.
همچنین درک کنید که یک طرح کسب‌وکار، اگرچه مؤثر است، یک گلوله جادویی نیست. حتی مدون‌ترین و فکر شده ترین طرح کسب‌وکار تضمینی برای موفقیت یا حتی تضمینی برای دریافت بودجه برای کسب‌وکار شما نیست.
آیا می‌توان نوشتن/ایجاد طرح کسب‌وکار را برون‌سپاری کرد؟ پاسخ منفی است. در قلب فرآیند نوشتن طرح کسب‌وکار این است که مطمئن شوید کسب‌وکار خود را مانند پشت دست خود می‌شناسید - چه کسی محصولات و خدمات شما را می‌خرد و چرا (فصل 8) یک مشاور می‌تواند شما را راهنمایی کند، کار شما را بررسی کند و توصیه‌هایی را ارائه دهد. روش‌هایی برای جمع‌آوری داده‌ها، اما نباید، و DIY بهتر است. ، حتی اگر تنها هستید، طرح را بخوانید

بررسی اجمالی فصل بسیاری از باورهای محدودکننده‌ای که کارآفرینان را عقب می‌اندازند بر اساس باورهای روان‌شناختی نادرست است. ایده ساده انگارانه یک کارآفرین معمولی اغلب مبتنی بر این باور غلط است که هیچ راهی برای تضمین موفقیت وجود ندارد.
کارآفرینان موفق از زمینه‌های مختلفی می‌آیند و مسیرهای مختلفی را برای رسیدن به موفقیت خود طی می‌کنند. فقدان مهارت‌های کسب‌وکار کسی را از تبدیل شدن به یک کارآفرین باز نمی‌داردبسیاری از کارآفرینان مشهور و موفق کسب‌وکار خود را بدون آموزش راه‌اندازی می‌کنند، اما سابقه کسب‌وکار مطمئناً به دو مهارت بزرگ برای توسعه خودآگاهی و مهارت‌های "رسمی" کمک می‌کند. شخصی است
هزینه راه‌اندازی یک کسب‌وکار بسیار کمتر از قبل است. برخی از کسب‌وکارها را می‌توان با یک تعهد مالی کوچک یا تعهدی که به مرور زمان و با اتصال لپ‌تاپ و اینترنت راه‌اندازی کرد. زمان مناسبی برای راه‌اندازی یک شبکه تجاری وجود ندارد در مقابل، کارآفرینانی که سنشان بالاست، تمایل به داشتن تجربه بیشتر و توسعه شبکه‌ها، اما کمبود زمان بیشتری دارند.


شکست به عنوان یک ابزار یادگیری مهم است، نه به عنوان یک دیوار، بلکه به عنوان یک شاخص پیشرفت و آزمایش. برای ایجاد و حفظ یک عملیات جدید به یک طرح تجاری نیاز است. طرح‌های تجاری اسناد استراتژیک مهم و همچنین ابزار اندازه‌گیری و ارتباطی هستند

 


Starting a Business

Chapter 1: What Are You Afraid of

Part 2

Published in Harvard Bussiness Journal

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده

دسته بندی ها

نوشته های اخیر

دیدگاه‌ها