فکرکردن مانند یک کارآفرین _ قسمت یکم

 

 


 فکرکردن مانند یک کارآفرین

قسمت یکم

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

بررسی اجمالی فصل تفاوت بین یک ایده و یک فرصت «< «< چه چیزی یک فرصت عالی را می‌سازد؟ ماهیت مزیت رقابتی و شایستگی‌های ویژه شما یک کارآفرین کاملاً جدید با ایده‌های بزرگ و هیجان‌انگیز هستید.


دیروز می‌خواستید اولین کسب‌وکار میلیون دلاری خود را راه‌اندازی کنید زیرا می‌دانید ایده شما آن‌قدر عالی است که مشتریان شما را خوشحال می‌کند و رویاهای شما را در این فرآیند برآورده می‌کند.


اولین سؤالی که ممکن است داشته باشید این است که هزینه این ایده چقدر است؟ ایده‌ها بی‌نهایت هستند، بدون ارزش ذاتی وجود دارند یک ایده - مهم نیست چقدر بزرگ یا کوچک - مجموعه‌ای از واکنش‌های الکتروشیمیایی در مغز شما است.


هیچکس ایدهها را نمیخرد و هیچ ارزش دلاری را نمیتوان به ایدهها اختصاص داد. این بدان معنا نیست که ایده‌ها بدون پتانسیل هستند - ایده‌ها اولین گام‌ها برای ایجاد فرصت هستند. در مقابل، ایده‌ها، فرصت‌ها، اقدامات و کسب‌وکارها کارآفرینان موفقی هستند.


اما تفاوت بین یک ایده و یک فرصت بسیار مهم است. تلاش برای دنبال کردن ایدهای که به فرصت تبدیل نشده است، سرمایهگذاری شما را به فاجعه تبدیل میکند که حتی قبل از شروع آن محکوم به فنا است.

 

فرصت

ایده

عملی

مفهومی

ارزش‌آفرین

معنی

می‌تواند به صورت تجاری لغو شود

احساس

قابل اجرا است

خام

 

ایده‌ها و فرصت‌ها به یکدیگر وابسته نیستند و مستقل از مردم وجود ندارند. همان‌طور که ایده‌ای که در ذهن شما گیر کرده به خودی خود بی‌ارزش است، فرصتی که محقق نمی‌شود بی‌ارزش است. غیرممکن است که این همه ایده قدیمی را در نظر بگیریم و آن‌ها را در مرکز ذهن خود قرار دهیم. آن‌ها را می‌پیچیم و ترکیبات جدید و جالبی ایجاد می‌کنند. ما به طور نامحدود حرکت می‌کنیم و ترکیبات جدیدی ایجاد می‌کنیم. اما این‌ها همان تکه‌های شیشه‌ای قدیمی هستند که برای قرن‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند.


مارک تواین آقای تواین حق داشت، ایده جدیدی وجود ندارد. هر ایده تجاری جایگزین ایده‌ها و شرایط موجود است. این یک واکنش الکتروشیمیایی دیگر است. فرصت‌ها چگونه ایجاد می‌شوند؟ یک تصور غلط رایج این است که فرصت‌ها فقط برای کارآفرینان باهوش اتفاق می‌افتد. این ایده ممکن است پیش بیاید، اما روند یافتن فرصت‌ها دشوارتر است.


فرصت‌ها فقط منتظر نمی‌مانند تا یک کارآفرین بیاید و آن‌ها را بیابد. آن‌ها توسعه‌دهندگان کارآفرینی هستند. هر فرد ترکیبی منحصربه‌فرد از باورها، استعدادها، بینش‌ها و دیدگاه‌های خود است. این ویژگی‌ها با هم، نوعی اثرانگشت را تشکیل می‌دهند که برای هر یک از ما به اندازه اثرانگشت واقعی ما منحصربه‌فرد است.


مفهوم ردپای کارآفرینی برای درک چگونگی تعامل فرصت‌ها با کارآفرینانی که آن‌ها را پرورش می‌دهند، مهم است. اول، توانایی‌ها از کجا می‌آیند؟ فرصت‌ها به روش‌های مختلفی پرورش می‌یابند و هر یک از این روش‌ها کاملاً به کارآفرین و ردپای کارآفرینی او بستگی دارد.
فرصتها از جستجوی فعال به دست میآیند. یک فرآیند ساختاریافته و منظم در جستجوی راههایی برای تبدیل ایدهها به فرصتها، نتایج بهتری را نسبت به یک فرآیند منفعل به بار میآورد، به جای جستجوی ایدههای جدید یا دانش جدید، روی راهحلهای مشکلات موجود تمرکز کنید.
ستایشی که یک کارآفرین دوست دارد پس از ارائه یک ایده بشنود واضح است: "راه‌حل‌های ساده برای مشکلات رایج پتانسیل بالایی برای موفقیت دارند."


مثال سریع: جاز کریس، نامی قدیمی در برنامه‌های ورزشی فعال. میست جودی که در سال 1969 توسط جودی شپرد تأسیس شد، معلم یک استودیو رقص در شیکاگو بود. مشاهده شد که تعداد زنان جوانی که به کلاس‌های رقص می‌روند به‌شدت کاهش‌یافته است. ورزش کنید اما پیشرفت کنید دانش‌آموزانی که علاقه‌ای به تبدیل شدن به رقصنده‌های حرفه‌ای نداشتند کلاس را رها کردند. برای پیگیری هزینه‌ها بنابراین جودی شروع به تشکیل کلاس‌های سرگرم کننده کرد. تأکید بر سرگرمی و تناسب‌اندام به جای مهارت‌های رقص است.


بعدها این کلاس‌ها "Jazzercize" نام گرفت و به یک پدیده تناسب‌اندام تبدیل شد. فرصتها از اطلاعات ناشی میشوند فرصتهای تجاری وجود دارند زیرا افراد مختلف به اطلاعات متفاوتی دسترسی دارند.


یک ایده برای یک کارآفرین می‌تواند فرصتی برای شخص دیگری باشد که منابع و فرصت‌های لازم برای تحقق آن را دارد، فرصتی بدون ابزار برای تحقق آن بی‌معنی است، این فقط یک ایده است. این امکان‌پذیر نیست - این تجارت سریع کوالکام است، نامی که بلافاصله با این واقعیت مطابقت ندارد که این شرکت مسئول عملکرد دستگاه‌هایی است که ما هر روز به آن‌ها اعتماد می‌کنیم. Qualcomm یک شرکت مخابراتی و نیمه هادی است که مسئول تلفن‌های همراه و فناوری 3G است


کوالکام همچنین حق ثبت اختراعی برای فناوری پشتیبانی از اتصال 4G دارد که در 5G پیشرو است. هنگامی که در سال 1985، ایروین جاکوبز، استاد سابق دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو، این شرکت را در ژوئیه تأسیس کرد، برنامه تجاری یا محصول خاصی در ذهن نداشت.
این تیم استعدادهای مهندسی زیادی در تیم کوچک خود داشت و چشم‌اندازی برای تغییر دنیای اتصال بی‌سیم به روشی چشمگیرتر داشت. پل جاکوبز، مدیرعامل سابق کوالکام، پسر ایروین جاکوبز، بنیان‌گذار این شرکت، در مورد تأسیس این شرکت گفت: "دیدگاهی که در بیرون است به افراد اجازه می‌دهد خلاق باشند. قدرت اصلی شرکت از چشم‌انداز ساخته می‌شود."


تصور کلی از داستان کوالکام این است که جیکوبز و بقیه اعضای مؤسس شرکتی را تأسیس کردند که می‌دانستند چه کاری می‌خواهند انجام دهند و چگونه می‌خواهند دنیا را تغییر دهند.


آن‌ها این کار را انجام دادند که می‌دانستند دانش فنی کافی و اعتقاد قوی به بینش خود دارند. فرصت‌ها ناشی از تغییر هستند.
تغییراتی که انجام کارها را گرانتر میسازد تغییرات خارجی که امکان انجام کارها را گرانتر میکنند، میتوانند کاتالیزوری باشند که ایدهای را که امکانپذیر نیست، فرصتی برای عمل کردن میکند برای ارائه ارزشی که انجام می‌دهند.


فرصت از کارایی ناشی می‌شود. معلول اساساً خلاف علت است. زمانی که آینده نامشخص یا غیرقابل‌پیش‌بینی است برای شناسایی فرصت‌های تجاری استفاده می‌شود. ما برای رسیدن به این هدف آماده می‌شویم از سوی دیگر، اثربخشی با منابع موجود شروع می‌شود و سپس آن‌ها را برای ساختن یک هدف بسیج می‌کند تفاوت بین علت و معلول ممکن است ظریف به نظر برسد، اما یک مثال خوب از این تفاوت، پختن شام است. یک منو از قبل آماده کنید، سپس آشپزخانه خود را بررسی کنید تا ببینید چه چیزی دارید، سپس به فروشگاه بروید تا چیزهایی را که از دست داده‌اید بخرید. در حالت ایده آل، شما به یخچال و انباری خود نگاه کنید، ببینید چه چیزی در دسترس است و منوی خود را بر اساس آن برنامه‌ریزی کنید.


علل و اثرات پروانه‌های من - راه درست برای طوفان فکری برای فرصت‌ها چیست؟ پاسخ هر دو است. اگر در حال تهیه یک شام ساده هستید، می‌توانید از دومی استفاده کنید.


اگر در حال برنامه‌ریزی یک مهمانی شام هستید، اولین راه‌حل احتمالاً بهترین است. نکته مهم این است که کارآفرینان گاهی اوقات با نگاه کردن به اطراف و دیدن مهارت‌ها و منابع موجود بهترین فرصت‌ها را پیدا می‌کنند. افراد مختلف به اطلاعات متفاوتی دسترسی دارند. این مشکل فرصتهایی را ایجاد میکند، اثربخشی فرآیند تطبیق منابع، در مقابل شروع با یک هدف، ایجاد یا کشف یک فرصت جدید است.
جستجوی ساختاریافته و تعامل مداوم نتایج بهتری نسبت به فرآیند غیرفعال دارند. تغییر تضمین میکند که کارهایی انجام میشوند که قبلاً امکانپذیر نبودند یا اینکه کارها با ارزش بیشتری انجام میشوند که فرصتهای جدیدی ایجاد میکند.


اثرانگشت تجاری چیست؟ اثرانگشت کسب‌وکار - مانند اثرانگشت واقعی - برای هر فردی منحصربه‌فرد است. اثرانگشت‌ها همه یکسان است، اما وقتی بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که هیچ دو نفر شبیه هم نیستند.


اما بر خلاف اثرانگشت، ما با اثرانگشت کارآفرینی متولد نشده‌ایم. علاوه بر این، بر خلاف اثرانگشت، اثرانگشت شرکتی در طول زمان تکامل می‌یابد. این ترکیبی از مهارت‌ها، استعدادها، ارتباطات و تجربه ما است.


اثرانگشت کارآفرینی ترکیب منحصربه‌فردی از ایمان، استعداد، بینش و بینش است که یک کارآفرین به عنوان یک فرد به کار خود می‌آورد.
همان‌طور که فرصت‌ها بدون کارآفرینان نمی‌توانند وجود داشته باشند، ردپای کسب‌وکار شما نیز بدون شما نمی‌تواند وجود داشته باشد. در واقع این بخشی از وجود شماست. برای اطلاع از مزایا و ویژگی‌های ردپای دیجیتالی یک شرکت، سؤالات زیر را از خود بپرسید:


چه چیزی به شما علاقه دارد؟ موضوع اشتیاق بارها و بارها در این کتاب و در هر مکالمه‌ای در مورد کارآفرینی و کارآفرینی مطرح می‌شود، اگر ایده‌ای شما را به طور خاص هیجان‌زده نمی‌کند. فقط یک ایده باقی‌مانده است و ممکن است ایده خوبی باشد و ممکن است ایده جالبی باشد
اما اگر برای انجام آن انگیزه نداشته باشید یا مشتاق انجام آن نباشید، شانسی برای آن وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر، او ممکن است خوشحال باشد که کار کرده است.


شخصیت، علایق، الهام و اشتیاق شما به شکل‌گیری شخصیت کارآفرینی شما کمک می‌کند. چه می‌دانید توصیه می‌کنیم ابتدا ایده کسب‌وکار خود را به طور کامل درک کنید. در واقع، بسیاری از کارآفرینان موفق مدرک MBA ندارند. راه‌اندازی یک کسب‌وکار به آسانی کسب درآمد با یک سرگرمی نیست.


اما این اشتیاق و دانش اساسی هسته اثرانگشت کارآفرینی شماست، فردی که عاشق سفر است و تجربه زیادی در دنیای کرایه ماشین، مسافرت هوایی و رزرو هتل دارد، بهترین گزینه برای یک سازمان برای راه‌اندازی آژانس مسافرتی است. هیچ‌کس هرگز شما را نمی‌شناسد یک شبکه اجتماعی بزرگ برای موفقیت ضروری نیست ، اما یک لیست طولانی تماس می‌تواند به منحصربه‌فرد شدن بخشی از ردپای کسب‌وکار شما کمک کند - هم شخصی و هم حرفه‌ای.

 


Thinking like an entrepreneur

Part 1

Author : Nigel Nicholson

Published in Harvard Bussiness Journal

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده

دسته بندی ها

نوشته های اخیر

دیدگاه‌ها