انگیزه مدیران،قدرت سازمان _ قسمت دوم

 

 


انگیزه مدیران ، قدرت سازمان

قسمت دوم

تاریخ انتشار: نوامبر 2013

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

تکنیک­‌های کارگاه

 

ما مطالعه موردی و داده‌­های مورد استفاده این تحقیق را از طریق برگزاری کارگاه­‌های آموزش استخراج کردیم. در خلال برگزاری این کارگاه­‌ها ما نسبت به سبک­‌های مدیریتی و توانمندی­‌های آن‌ها همچنین نحوه تغییر این سبک­‌ها، اطلاعاتی کسب کردیم. برگزاری این کارگاه‌­ها فرصتی به وجود آورد که چگونگی تأثیر سبک­‌های انگیزشی بر ایجاد مدیران خوب مورد مطالعه قرار گیرد.

 

در این کارگاه آموزشی و این مقاله، ما از واژه­‌های تخصصی همانند «نیاز به موفقیت طلبی»، «نیاز به تعلق» و «نیاز به قدرت‌طلبی» استفاده می­‌کنیم. این اصطلاحات به فاکتورهای قابل اندازه­‌گیری انگیزش در گروه­‌ها و افراد اطلاق می‌­شود. به‌طور خلاصه این ویژگی‌­ها از طریق کدگذاری پاسخ­‌های فی‌­البداهه مدیران در ارتباط سؤالاتی مانند؛ اینکه چقدر از وقت خود به این فکر می­‌کنند که می­‌توانستند کارها را بهتر از قبل انجام دهند (نیاز به موفقیت طلبی)، چقدر از وقت خود را صرف فکر کردن به این مسئله می­‌کنند که روابط خود را با دیگران بهبود بخشند (نیاز به تعلق) یا اینکه چقدر از وقت خود را صرف این مسئله می­‌کنند چگونه می‌­توانند بر دیگران اعمال نفوذ بیش‌تری داشته باشند (نیاز به قدرت‌طلبی)، است. ما وقتی در مورد قدرت صحبت می­‌کنیم به معنای دیکتاتوری نیست بلکه به معنای قوی­‌تر بودن و داشتن اعمال نفوذ بیشتر بر دیگران می­‌باشد.

 

هنگامی ورود مدیران به کارگاه تحقیقاتی از آن‌ها خواسته شد که یک پرسشنامه در مورد شغل خود را تکمیل نمایند. هر یک از آنان شغل خود را مورد بررسی قرار می‌­دهند و نیازمندی­‌های شغل خود را بیان می­‌دارند. یک سری تصاویر و موقعیت­‌های کاری برای آن‌ها نمایش داده شد و از آن‌ها خواسته شد نظرات خود را در قالب داستان بیان کنند. داستان­‌ها بر اساس میزان توجه آن‌ها به موفقیت طلبی، تعلق، قدرت‌طلبی و همچنین میزان خودکنترلی و جلوگیری از بروز احساسات کدگذاری گردید. در ادامه ما نتایج به دست آمده با استانداردهای ملی را مقایسه کردیم. بررسی نیازمندی‌­های شغلی افراد و الگوهای انگیزشی آن‌ها معیار مناسبی برای ما ایجاد کرد که آیا این افراد در موقعیت مناسب هستند یا اینکه قابلیت ترفیع به مشاغل بالاتر را دارند یا اینکه قابلیت دستیابی به نیازمندی­‌های شغل موجود را دارند.

 

برای درک این موضوع که هر یک از افراد دارای چه نوع سبک مدیریتی می­باشند، ما پرسشنامه دیگری به آنان دادیم و از آنان خواستیم عنوان کنند در موقعیت­های شغلی مختلف چگونه رفتار می­‌کنند. ما پاسخ­‌ها آنان را در شش سبک مدیریت تقسیم کردیم که عبارت بودند از: «دموکراتیک»، «عاطفی»، «رقابتی»، «همکاری»، «تحمیلی» و «اقتدارگرا». از هر یک مدیران خواسته شد درباره اثربخشی هر یک از این سبک­‌های مدیریتی نظر بدهند و سبک ترجیحی خود را انتخاب کنند.

 

یک راه برای سنجش اثربخشی هر یک از سبک­‌های مدیریتی، بهره‌­گیری از نظرات زیردستان هر یک از این مدیران با سبک­‌های مختلف بود. بنابراین برای تفکیک ویژگی­‌های مدیران خوب، حداقل از سه نفر کارمندان زیردست هر یک از مدیران خواسته شد در سؤالات کارگاه در موقعیت­‌های کاری که با آن مواجه می­‌شوند بر اساس شش فاکتور رفتار مدیران را ارزیابی کنند. این فاکتورهای عبارت بودند از: 1- میزان الزام آنان به پایبندی قوانین از جانب مدیر 2- میزان مسئولیت‌­های تفویض شده از جانب مدیر 3- میزان تأکید بر رعایت استانداردهای کاری 4- میزان دریافت پادش هنگام انجام کار خوب و جرائم دریافتی از جانب مدیر هنگام انجام کارهای غلط 5- میزان شفافیت روش‌­های کاری در سازمان 6- روحیه کار گروهی.

 

مدیرانی که در نظرسنجی صورت گرفته در میان زیردستان نمره خوبی از لحاظ ویژگی­‌های اخلاقی (شفافیت سازمان به همراه روحیه کار گروهی) کسب کردند به عنوان بهترین مدیران انتخاب شدند و فرض بر آن شد که دارای مطلوب­ترین سبک مدیریتی می‌­باشند.

 

همچنین ما شش ماه بعد به منظور بررسی تأثیرگذاری کارگاه آموزشی بر روی ویژگی­‌های اخلاقی مدیران، مجدداً نظرسنجی را از زیردستان و کارمندان انجام دادیم.

 

ما همچنین مدیران شرکت‌کننده در کارگاه آموزشی را از لحاظ یک ویژگی دیگر که به نظر در ایجاد یک مدیر خوب مؤثر می­‌باشد را مورد سنجش قرار دادیم. این فاکتور «بلوغ فکری» می‌­باشد. از طریق کدگذاری داستان‌­های بیان‌شده توسط مدیران می­‌توان میزان بلوغ را سنجید و در یکی از مراحل چهارگانه بلوغ دسته‌بندی کرد، زیرا مدیران در این داستان­‌ها یا سناریوها نگرش خود نسبت به اقتدار و احساسات خود را در موقعیت‌­های گوناگون بیان می‌­کنند. در مرحله اول بلوغ، افراد وابسته به نیروهای بیرونی بوده و افراد تابعی می‌­باشند. در مرحله دوم تمایل به استقلال در درجه اول قرار دارد در مرحله سوم این افراد تمایل به کنترل و اعمال نفوذ بر دیگران دارند. در مرحله چهارم خودخواهی را کنار گذاشته و تمایل به خدمت به دیگران دارند.

 

نتایج بیان‌شده در این تحقیق حاصل برگزاری کارگاه­‌های آموزشی با مشارکت بیش از ۵۰۰ مدیر از شرکت­‌های مختلف آمریکایی می­‌باشد. ما یک مورد از مطالعات را در قالب نمودار به عنوان نمونه ترسیم کردیم.

 

 

فاکتور قدرت

 

برای فهم این فاکتور ما بیشتر از ۵۰ مدیر در تمام بخش‌­های سازمان­‌های صرفاً بزرگ را مورد مطالعه قرار دادیم. ما به این نتیجه رسیدیم تمایل به قدرت در بین اغلب مدیران (بیشتر از ۷۰ درصد) بالاتر از حد متوسط می‌­باشد. نتایج تأییدکننده این مسئله بود که انگیزه قدرت‌طلبی فاکتوری مهم در مدیریت می‌­باشد (یادآوری مجدد این نكته الزامی می­‌باشد منظور از قدرت، دیکتاتوری نیست بلکه تمایل به اعمال نفوذ و مؤثر بودن می­‌باشد). مدیران بهتر دارای تمایل بیشتری به قدرت بودند و این بهتر بودن بر اساس شاخص ایجاد فضای اخلاقی در سازمان سنجیده شد. اما اغلب فاکتورهای تعیین‌کننده اخلاق سازمانی بهتر در سازمان­هایی که مدیران آن نیاز به قدرت‌طلبی دارند بیشتر از سازمان‌­هایی است که مدیران آن نیاز به موفقیت‌طلبی دارند. این ارتباط در ۸۰ درصد مدیران فروش موفق و تنها برای ۱۰ درصد مدیران ضعیف صادق می‌­باشد. همین نسبت برای مدیران سایر بخش‌­های سازمان صادق می­‌باشد.

 

در این تحقیق، ۷۳ درصد از مدیران موفق در بخش‌­های تحقیق، توسعه محصول و بخش عملیاتی دارای بیش‌ترین تمایل قدرت‌طلبی می­‌باشند و ۲۲ درصد از مدیران ضعیف بیش‌ترین نیاز به تعلق را دارا بودند. چرا این‌گونه است؟

 

روان‌شناسان مباحث طولانی در زمینه فاکتور اثربخشی داشته‌­اند و از نظر آنان کسی می­‌تواند اثربخش باشد که همه قوانین را به صورت یکسان اجرا نماید. افراد در صورتی که برای دستیابی به یک سری نیازها استثنا قابل شوند و بین کارمندان خود تبعیض قائل شوند کل سیستم دچار شکست خواهد شد. مدیران با تمایل زیاد به تعلق افرادی هستند که دوست دارند بین همه محبوب باشند و این افراد دارای استعداد زیادی برای شکستن قوانین کلی و قبول موارد استثنا جهت راضی نگه‌داشتن زیردستان خود می‌­باشند. اگر یک کارمند درخواست مرخصی داشته باشد مثلاً به بهانه نگهداری و مراقبت از بچه یا همسر مریض خود، این دسته از مدیران بدون هیچ‌گونه فکری با درخواست آنان موافقت می­‌کند.

 

نظریات روانشناسی و یافته‌­های تحقیق ما هر دو بیان می­‌دارند که فردی با نیاز تعلق بالا مدیر خوبی نخواهد شد. این دسته افراد سبب بی‌نظمی و کاهش فضای اخلاقی و مساوات در سازمان می­‌شوند، زیرا این افراد قادر به درک این مسئله نیستند که کارمندان این‌گونه تبعیض‌­ها را نوعی ناعدالتی به حقوق خود می‌­دانند.

 

تاکنون یافته‌­های ما تا حدی هشدار دهنده بودند. آیا آن‌ها پیشنهاد داشتند که مدیر موفق کسی است که فقط توجه به قدرت دارد و به سایر نیازهای زیردستان توجه نمی‌­کند؟ کاملاً این طور نیست بلکه مدیران خوب سایر ویژگی‌­های زیردستان را در نظر می­‌گیرند. مهم­‌تر از همه باید تمایل به قدرت در مدیران خوب در راستای اهداف سازمان باشد نه در راستای اهداف شخصی خود.

 

در یکی از یافته مهم تحقیق، ما پی بردیم که نشانه­‌های رفتار خود بازدارنده یا خودکنترلی زمانی ظاهر می­‌شد که از مشارکت‌کنندگان در تحقیق خواسته می­‌شد تصاویر ذهنی خود در ارتباط با قدرت‌­های مورد نیاز هر فرد در موقعیت­‌های مختلف را بیان دارند. ما به این نتیجه دست‌یافتیم اگر امتیاز مشارکت‌کنندگان در هر دو زمینه قدرت و رفتار خودکنترلی بالا باشد، داستان­‌های آن‌ها در زمینه قدرت بیشتر جنبه نوع دوستانه خواهد داشت. به عبارت دیگر قهرمان داستان‌­ها از سوم شخص می­‌باشد. این همان جنبه اجتماعی قدرت می­‌باشد که با جنبه شخصی قدرت تمایز دارد. قهرمان داستان آن‌ها هم دارای قدرت می­‌باشد هم اینکه خود کنترل بوده و در راستای منافع جمع اعمال قدرت خواهد کرد. در خلال مطالعات اولیه شواهد کافی به دست آوردیم. افرادی نیز در داستان‌­های خود به‌طور خودخواهانه و بدون فکر اعمال قدرت خواهند کرد. این افراد اغلب نسبت به دیگران بی‌ادب هستند، نوشیدنی­‌های الکلی زیاد مصرف می­‌کنند، سعی در بهره‌برداری جنسی از دیگران دارند و به دنبال کسب وجهه برای خود می‌­باشند.

 

افرادی که هم از لحاظ میل به قدرت و هم میل به خودکنترلی نمره خوبی دارند، دارای تفکر نهادی می‌­باشند، به عبارت دیگر به دنبال کسب منافع برای اداره خود هستند، در مصرف نوشیدنی‌­ها زیاده‌­روی نمی­‌کنند و بیشتر به فکر خدمت به دیگران هستند. تعجب‌آور نیست که ما به این نتیجه برسیم که مدیران موفق­‌تر از این دسته افراد بودند.

 

 


Managers motivation , organizational strength

Part 2

Publish date : November 2013

Published in Harvard Bussiness Journal

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده

دسته بندی ها

نوشته های اخیر

دیدگاه‌ها