چطور میتوان آستانه تحمل را بالا برد
قسمت دوم
تاریخ انتشار : می 2002
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
پیروز شدن بر واقعیتهای تلخ
معمولاً آنچه در مورد تابآوری بین همه رایج است آن است که ریشه آن مربوط به دانش طبیعی خوشبینانه میباشد ما میدانیم که این مطلب تا جایی میتواند درست باشد که این گونه اندیشیدن مانع از تحریف واقعیتها نشود .
در اوضاعواحوال سخت سهلانگاری و تفکر مثبت داشتن ممکن است فاجعه به بار بیاورد .
این نکته را محقق و نویسنده مدیریت جیم کالینز به شکل کنایهآمیزی با من در میان گذاشت او هنگام تحقیق برای کتاب خود به نام (ستایش بزرگی) که کتابی است که در آن به این میپردازد که چطور شرکتها را میشود از خوب به عالی تبدیل کرد به صورت کاملاً تصادفی به موضوع تابآوری برخورد کرده کالینز اصلاً معتقد نبود که در کمپانیها که تابآوری خوبی دارند با افراد خوشبین پر شده باشد او تصورات خود را روی فرمانده جیم استاکدیل که به مدت ۸ سال در زندان ویت کنگها بود و مورد شکنجه قرار گرفته امتحان کرد
کالینز از زبان استاکدیل اینطور عنوان کرد که من از او پرسیدم چه کسانی توانستند از اردوگاه زندان جان سالم به در ببرند؟ با آهی گفت آنها خوشبینها بودند آنهایی بودند که میگفتند ما تا کریسمس آزاد میشویم و بعد میگفتند تا عید پاک حتماً آزاد میشویم و بعد تا استقلال و بعد تا شکرگزاری و دوباره تا کریسمس .و بعد استاکدیل رو به من کرد و گفت من فکر میکنم آنها از دلشکستگی مردند .
کالینز در دنیای کسبوکار نیز به این مطلب دست یافت که مدیران کمپانیهای بسیار موفق هم کسانی هستند که از پذیرفتن واقعیتها واهمه ندارند افراد تابآوری نظیر استاکدیل نگاهی بسیار واقعبینانه به آن قسمت از واقعیتها دارند که برای بقا مهم هستند البته منظورم این نیست که خوشبینی هیچ جایگاهی ندارد بلکه برای روحیه دادن به افرادی که روحیه خود را از دست دادهاند تلقین حس موفقیت ابزار بسیار نیرومندی میتواند باشد اما هنگامی که مشکلات بزرگ باشند برخوردی از روی خونسردی و تا اندازه زیادی بدبینانه بسیار بیشتر توصیه میشود .
شاید از خودتان بپرسید آیا من درک درستی از واقعیت وضعیت خود دارم و آن را میپذیرم؟ آیا سازمانی که در آن فعال هستم نیز واقعیت وضعیت خود را میپذیرد؟ اینها سوالات خوبی هستند زیرا تحقیقات نشان دادهاند که بیشتر افراد در هنگام روبرو شدن با مشکلات آنها را انکار میکنند روبرو شدن با واقعیت کار بسیار خستهکننده و میتواند بسیار ناگوار و غمانگیز باشد .
در ادامه به داستانی میپردازیم که در آن به مورد تابآوری سازمانی پرداخته شده است به آن توجه کنید و ببینید که روبرو شدن با واقعیت به چه معنی میتواند باشد .
مورگان استنلی بانک سرمایهگذاری مشهور قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بزرگترین مستاجر مرکز تجارت جهانی بود این کمپانی دارای ۲۷۰۰ کارمند بود که در برج جنوبی در ۲۲ طبقه که بین طبقات ۴۳ و ۷۴ کار میکردند در آن روز بسیار ترسناک هواپیمای اولی که ساعت ۸:۴۸ به برج شمالی اصابت کرد مورگان استنلی به فاصله یک دقیقه بعد یعنی ۸:۴۷ دقیقه کار تخلیه محل کار کارکنانش را آغاز کرد هنگامی که دومین هواپیما به برج جنوبی ساختمان اصابت کرد دفاتر مورگان استنلی مورد تهاجم قرار گرفته بود تنها ۷ کارمند آن کشته شدند البته این سازمان خیلی خوش شانس بود که در برج دوم قرار گرفته بود کانتور فیتزجرالد که دفاترش در حمله اول مورد حمله قرار گرفته بود نتوانست برای همکارانش کاری انجام بدهد واقعبینی مورگان استنلی به او این امکان را داد تا بتواند همکارانش را نجات دهد کمی پس از حمله ۱۹۹۳ به مرکز تجاری ،مدیریت ارشد متوجه شد که کار در این مرکز که نماد قدرت تجارت آمریکاست ممکن است توجه تروریستها را به این مرکز جذب کند و این مرکز در مقابل حمله آنها آسیبپذیر خواهد بود تصورات منفی مورگان استنلی باعث شد که برنامهای در سطح کوچک برای آمادگی کارکنانش طراحی کند تعداد کمی از سازمانها تمرینهای اطفای حریق را به جدیت دنبال کردند اما نه مورگان استنلی بلکه ریک رسکورلا معاون امنیت گروههای سرمایهگذاری فردی ، اصول نظامی را وارد کار کرد رسکورلا کهنه سرباز جنگ ویتنام که خود از مدال آوران جنگ بود و فرد بسیار تابآوری بود مطمئن بود افراد با روبرو شدن با حادثه بسیار آمادگی در ۱۱ سپتامبر وقتی حادثه روی داد مورگان استنلی در بلندگو از افراد خواست آرام باشند و آنچه برای فاجعه تمرین کردهاند را اجرا کنند در حالی که شرکتهای دیگر فقط اعلام میکردند همه چیز رو به راه است .
خود رسکورلا که داستان زندگیاش را به طور کامل نقل کردهاند یکی از آن ۷ نفری بود که از حادثه جان سالم به در نبرد .
رابرت جی اسکات رئیس و معاونت عملیاتی شرکت میگوید هنگامی که شما در خدمات مالی کار میکنید که در آن همه چیز به تکنولوژی وابسته است داشتن یک برنامهریزی احتیاطی یک بخش مهم از کسبوکار شما خواهد بود ولی مورگان استنلی کسی بود که حتی برای سختترین اتفاقات نیز آمادگی کامل داشت این شرکت نه یکی بلکه ۳ امکان دیگر را نیز در نظر گرفته بود چنانچه هر کدام از آن دفاتر دچار مشکل شوند در مکانهای دیگر برای جمع کردن کارکنان استفاده کند و کارها بدون اخلال پیش رود اسکات خود عنوان کرده بود که تا ۱۰ سپتامبر وجود چنین مکانهای پشتیبانی بیشتر به یک ولخرجی شباهت داشت اما بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر بیشتر به یک نبوغ شباهت پیدا کرد اگرچه که حس میشد این کار یک خلاقیت است اما از شیوههای تابآوری نیز در آن استفاده شده بود واقعیت امر این است که وقتی با شجاعت با واقعیت موضوع روبرو میشویم خودمان را آماده میکنیم تا به روشهایی عمل کنیم که به سلامت از این مشکل عبور کنیم وخودرا تعلیم میدهیم که قبل از هر حادثه چطور میتوانیم از آن نجات پیدا کنیم .
در جستجوی معنا
قدرت دیدن واقعیت ارتباط تنگاتنگی با دومین بخش تابآوری دارد که ما را متمایل میکند از واقعیت تلخ معنا را بیرون بکشیم همه ما با افرادی مواجه میشویم که وقتی تحت فشار مسائل قرار میگیرند مقاومت نمیکنند و تسلیم و معترض میشوند که چرا این اتفاق برای من افتاده است ؟این افراد خود را قربانی روزگار میدانند سختیهای زندگی برای آنها هیچ درس آموزندهای ندارد اما افرادی که تابآوری دارند در هنگام سختی و رنج دست به ابداع میزنند و برای خودشان و دیگران نوعی معنا میآفرینند .
من دوستی به نام جکی اوازو داشتم (نام مستعار است) او به مدت ۱۰ سال از یک اختلال دو قطبی که خیلی هم شناخته شده نبود رنج میبرد ولی امروز او شغل بسیار مهمی در یکی از مهمترین کمپانیهای انتشاراتی کشور دارد متاهل شده و عضو برجسته یک جامعه کلیسا است وقتی از او میپرسند چطور توانست بحرانهای زندگی خود را پشت سر بگذارد و دوباره بتواند در اوج قرار بگیرد دستهایش را در موهایش فرو میبرد و میگوید مردم در مقابل سختی از خود میپرسند چرا من ؟اما من به خودم میگفتم چرا من نه؟ این درست است که من در طی دوران مریضی خیلی از چیزها را از دست دادم اما توانستم خیلی چیزهای بیشتری به دست آورم من دوستانی غیر قابل باور داشتم که در طی غمانگیزترین روزهای زندگیم با من همیار بودند و به زندگی من برای همیشه معنا بخشیدند
بیشتر محققان عقیده دارند که معناسازی است که به وسیله آن افراد که تابآوری دارند میتوانند از سختیهایی که گریبان گیرشان شده به آیندهای روشن و بهتر پل بزنند این پلها هستند که سختیهای امروز را توجیهپذیر میکنند و حسی را که امروز برایمان درد ناک است را قابل تحمل میکند.
این مفهوم را به زیبایی ویکتورای فرانکل روانپزشک اتریشی و یکی از بازماندگان آشوتیس به خوبی توضیح داده است او در جریان رنجهای بزرگ چیزی مثل معنا درمانی را ابداع کرد او تکنیک درمانی انسان گرایانهای را پیشنهاد میکند که به افراد کمک میکند به زندگیشان معنا و مفهوم بهتری از زندگی بدهند .
فرانکل در کتابش به نام (انسان در جستجوی معنا )لحظههای سرنوشتساز را در اردوگاه شرح میدهد آنچه در ذهن او شکل گرفته بود و امروز از آن به نام معنا درمانی یاد میشود یک روز است که به سمت محل کارش در اردوگاه کار اجباری میرفت و به این فکر بود که آیا باید آخرین سیگارش را با یک کاسه سوپ معامله کند یا نه و از این متعجب بود که چگونه با سرکارگر جدیدی کار کند که میدانست او مرض مردم آزاری دارد او ناگهان از اینکه زندگیش چقدر بیهوده است از خودش بیزار شد و به این نکته پی برد که برای زنده بودن باید یک هدف جدید پیدا کند فرانکل در تصورات خود خودش را روانشناس در نظر گرفت که سالهای پس از جنگ است و او باید در مورد اردوگاههای کار اجباری سخنرانی کند و به دیگران کمک کند که وضعیتی که در آن قرار گرفتهاند را بهتر درک کنند اگرچه او اصلاً نمیدانست که آیا خواهد توانست از این اردوگاه جان سالم به در برد با وجود این برای خود اهدافی مشخص به وجود آورد او با این کار توانست بر رنجهای حال خود غلبه کند و خود را برتر از رنجها قرار دهد همانطور که در کتابش نیز به این نکته اشاره میکند هرگز نباید فراموش کنیم که حتی وقتی با وضعیت مأیوسکننده روبرو هستیم و وقتی که با سرنوشتی روبرو میشویم که نمیتوانیم آن را تغییر دهیم باز هم میتوانیم برای آن در زندگی پیدا کنیم تئوری فرانکل پایه تاب آورترین مشاورهها در کسب کار را تشکیل میدهد در واقع بیشتر صاحبان کسبوکار برای مشاوره به او مراجعه میکردند .
سالواتوره آر .مدی یکی از استانان روانشناسی ایرواین در دانشگاه کالیفرنیا و مدیر انسیتوی سرسختی در نیوپورت بیچ کالیفرنیا چنین توضیح میدهد آموزش تابآوری که به آن سرسختی نیز میگوییم یکی از روشهایی است که به مردم کمک میکند که برای زندگی روزمره خود معنا بسازند وقتی مردم قدرت آموزش تابآوری را درک میکنند از من میپرسند دکتر آیا این همان روان درمانی است؟ اما روان درمانی برای کسانی است که زندگیشان به شدت به هم ریخته است و نیاز دارند زندگی خود را از نو بسازند اما کار ما این است که به مردم مهارتها و دیدگاههای زندگی را بیاموزیم شاید این چیزها را باید در خانه یا در مدرسه آموزش ببینند اما متاسفانه در آنجا آن را نمیآموزند و به همین دلیل است که ما باید در محل کسبوکار آن را آموزش دهیم با وجود همه اینها مشکلاتی که مدرسان تابآوری با آن روبرو هستند فراتر از چیزی است که ما تصورش را میکنیم معنا شاید در ذهن ما باقی نماند و اگر حتی یک بار آن را پیدا کردهایم به این معنی نخواهد بود که آن را قادر هستیم حفظ کنیم یا آن را دوباره پیدا کنیم .
آلکساندر سولژنیتسین مردی بود که با نازیها جنگید در گلاک زندانی شد و از سرطان نیز جان سالم به در برد اما وقتی که به مزرعهای در ورمانت که بسیار آرام و امن بود رفت نتوانست با آداب غربیها کنار بیاید او نتوانست در آنچه آنها آزادی بی حد و حساب و ویرانگر بود معنا و مفهومی پیدا کند و از منتقدانش ناراحت بود و نمیتوانست خود را با شرایط مطابقت دهد و به ناچار به خانهاش در مزرعه و پشت حصار پنجرهاش پناه گرفت و کمتر در انظار عمومی حاضر میشد و سرانجام با دلی سوخته به روسیه بازگشت .
به دلیل اینکه پیدا کردن معنا در محیطی که در آن زندگی میکنیم یکی از مهمترین جنبههای تابآوری است پس شگفتآور نیست که موفقترین سازمانها و افراد از نظامهای ارزشی قدرتمندی برخوردار باشند که این ارزشهای قدرتمند به محیطها معنا میدهند زیرا آنها میتوانند رویدادها را تفسیر کنند .
اگرچه امروزه ارزشها را همه مسخره میکنند پس شکی در آن نیست که تاب آورترین سازمان در جهان کلیسای کاتولیک بوده است که برای مدت بیش از ۲۰۰۰ سال به دلیل تغییر نکردن مجموعهای از ارزشهایش توانست از حوادثی مثل فساد و تفرقه جان سالم به در ببرد در مجموعه کسبوکار نیز آنهایی که پایدار باقی میمانند دارای ارزشهایی هستند که در آن اهدافشان چیزی بالاتر از کسب درآمد میباشد جالبتر این است که خیلی از این سازمانها نظام ارزشی خود را در قالب مذهبی توصیف میکنند برای مثال شرکت جانسون اند جانسون غول دارویی نظام ارزشی خود را شریعت مینامد و آن را در سندی نوشته شده به کارمندان جدیدی که وارد سازمان میشوند ارائه میدهد و این کمپانی با ارسال بستههای یو پی اس به صورت دائمی از هدفی مقدس خود صحبت میکند .
در کمپانیهای تابآور نظامهای ارزشی در طول سالیان زیاد بسیار کم تغییر میکنند و در روزگار سختی مثل یک داربست به پایداری شرکت کمک میکنند .
رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل ups بر این عقیده است که هدفی مقدس به کمپانی کمک کرده که پس از اعتصاب رنجآور ۱۹۹۷ اعضا دور هم جمع شوند اسکیو میگوید آن روزگار بسیار سخت بود دوست مثل یک دشمن خانوادگی بود و هر کسی برای خودش حصاری از دوست و دشمن کشیده بود و برای ما انتخاب از هر دو طرف بسیار سخت بود و آنچه ما را از این بحران نجات داد هدف مقدس ما بود از هر دو طرف همگی مجموعهای از ارزشهای مشترک داشتند و این ارزشها برای ما اساس کار بودند و تغییر نمیکردند و پایه اساس خیلی از تصمیمها که شاید استراتژی و ماموریت ما ممکن است تغییر کند اما ارزشهای ما هرگز تغییر نمیکند .
اما ما نباید معنای مضامین مذهبی مثل شریعت ،ارزشها ،هدف مقدس با محتوای واقعی ارزشها اشتباه بگیریم البته که همه سازمانها میتوانند از نظر اخلاقی موارد مشکوکی نیز داشته باشند و در عین حال تاب آور هم باشند جیم کالینز میگوید فیلیپ موریس ارزشهای بسیار قوی داشت اگرچه ممکن است ما با آن موافق نباشیم برای مثال او به حق انتخاب بزرگسالان معتقد بود مدیران ارشد فیلیپ موریس نیز به این روشها اعتقاد داشتند و پایداری آنها به این روشها این کمپانی را از اغلب کمپانیهای سیگارسازی متمایز میکرد در اینجا یادآوری میکنیم که تابآوری چیزی نیست که بشود گفت از نظر اخلاقی خوب است یا بد در واقع تابآوری ظرفیت هر فرد در مقابل مشکلات و فشارهای عصبی و در مقابل تغییرات است همانطور که ویکتور فرانکل نوشته بود زندانیانی توانستند زنده بمانند که قدرت تابآوری آنها به آنها کمک کرد خود را از این اردوگاه به اردوگاه دیگر بکشانند آنها همه شکها و دودلیهای خود را برای جنگیدن برای بقا کنار گذاشته تا زنده بمانند در نهایت ما که بازگشتیم میدانیم که بهترینهای ما بازنگشتند وجود ارزشها چه مثبت چه منفی برای سازمانها در عمل برای تابآوری سازمانی اهمیت بیشتری دارد تا اینکه افراد تاب آور در اختیار سازمان باشد زیرا کارکنان ممکن است تابآوری را به روشهای متفاوتی معنا کنند و در نتیجه تصمیمات و اقدامات آنها با هم در تناقض باشد و بقای سازمان را به خطر بیندازد و با نمایان شدن ضعف سازمان افراد تاب آور بیشتر احتمال دارد به جای اینکه بقای خود را به خطر بیندازند سازمان را به نابودی بکشانند .
How to raise the threshold of tolerance
part 2
Publishion date: May 2002
Published in Harvard Bussiness Journal
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.