چرا باید کسی رهبری شما را بپذیرد؟
قسمت سوم
تاریخ انتشار : سپتامبر 2000
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
تصمیمگیری تا کجا میتوانند پیش بروند رهبران در معرض خطر از دست دادن پیروان هستند. نمونه بارز آن وضعیت سیاسی ایرلند شمالی است. سال گذشته، رهبران دیوید تریمبل، گری آدامز و تونی بلر دو طرح صلح بیسابقه را با جورج میچل آغاز کردند. در اینجا چیزی است که این رهبران باید در هر مرحله انجام دهند.
فکر کنید آنها تا کجا میتوانند بدون از دست دادن رای دهندگان پیش بروند. ادغام و تملک کسبوکار را در نظر بگیرید مگر اینکه رهبران سازمانی و مذاکرهکنندگان نتوانند به موقع پیروان را متقاعد کنند که این حرکت مثبت است و مخالف ارزش و حسن نیت اورنج است. Vodafone و France Telecom در خریدوفروشهای اخیر با این وضعیت مواجه شدهاند - یکی دیگر از خطرات مربوط به قابلیتهای شناسایی. طبق تعریف، درک یک موقعیت مستلزم حالتی از ذهن است که در آن شما ایدههای خود را به دیگران نسبت دهید. هنگامیکه یک فرد تأمل میکند، افکار او میتواند بر واقعیت تأثیر بگذارد و بسیاری از آنها ضعیف و تحریفشدهاند.
به دلیل این همه سروصدا، همیشه نمیتوانید مطمئن باشید که چه میشنوید. بسیاری از مهارتها در شرایط تهدیدآمیز ایجاد میشوند، به ویژه زمانی که آگاهی وجود دارد. این حساسیت زیاد در یک رهبر میتواند دستورالعملی برای فاجعه باشد. به همین دلیل، توانایی احساس موقعیت باید همیشه در آزمون واقعیت آزمایش شود. حتی باهوشترین افراد نیز باید اعتبار ایدههای خود را با مشاور مورد اعتماد یا یکی از اعضای حلقه درونی خود بررسی کنند. از همدلی سخت استفاده کنید متأسفانه، این روزها تبلیغات زیادی در مورد این ایده وجود دارد که رهبران باید به تیم خود اهمیت دهند. هیچچیز بدتر از این نیست که ببینیم یک مدیر یک برنامه آموزشی حرفهای جدید را با مسئولیت در قبال دیگران کامل میکند. رهبران واقعی نیازی به برنامه آموزشی ندارند تا کارکنان خود را متقاعد کنند که به افرادی که رهبری میکنند احترام میگذارند. آنها همچنین به کارهایی که کارکنانشان انجام میدهند اهمیت میدهند الین لوی، مدیرعامل سابق پولیگرام را در نظر بگیرید اگرچه لوی اغلب مانند یک گوشهگیر روشنفکر به نظر میرسد، اما موفق میشود شکاف بین خود و پیروانش را پر کند. در یک مورد، او به چندین مدیر ضبط در استرالیا کمک کرد تا آهنگهای تأثیرگذار را برای یک آلبوم انتخاب کنند. انتخاب آهنگهای تأثیرگذار برای آلبوم یک کار بسیار مهم در تجارت موسیقی است.
لوی در کنار کارکنان جوان نشست و با شور و حرارت با کار کلنجار رفت و صدایش را در همهمهای که برپا بود رها کرد شما احمقها نمیدانید که درباره چه کوفتی صحبت میکنید؛ ما همیشه در ابتدای آلبوم یک آهنگ رقص میگذاریم!» در عرض 24 ساعت، این خبر در سراسر شرکت پخش شد. این بهترین PR Levy است که تا به حال دریافت کرده است. مردم میگویند، "لوی میداند چگونه آهنگهای آس را انتخاب کند." در واقع او میدانست که چگونه در کار خود غرق شود و چگونه وارد دنیای پیروانش شود، دنیایی که زبان قوی و رنگارنگ در آن رایج است، تا نشان دهد اما دغدغه آنها برای آنها و آنهاست. همانطور که مثال بالا نشان میدهد، ما معتقد نیستیم که همدلی رهبران نوعی انطباق را که در ادبیات مدیریت توصیفشده است، هدایت میکند. اما، ما احساس میکنیم که رهبران واقعی به روشی منحصربهفرد کار میکنند که ما آن را شفقت مینامیم. شفقت یعنی دادن آنچه به مردم نیاز دارند، نه آنچه میخواهند. سازمانهایی مانند سپاه تفنگداران دریایی و شرکتهای مشاوره در امور بشردوستانه تخصص دارند. آنها انتظار دارند افرادی که استخدام میکنند بهترین باشند.» شعار آنهاست کریس استوارت، مدیرعامل Pottinger Communications و مدیرعامل سابق چندین آژانس تبلیغاتی، میداند که قدرت همدلی به معنای عبور از چالشهای مدیریت افراد خلاق در حین تصمیمگیری دشوار است. او گفت: «اگر مجبور باشم میتوانم بیرحم باشم، اما تا زمانی که آنها با من هستند، به مردمم قول میدهم که این شفقت را بیاموزند که بهترین بیاحترامی به مردم در کارشان است.» . ساختهشده؛ اما توجه به هر دو کار سادهای نیست، به خصوص زمانی که کسبوکار با زندگی دستوپنجه نرم میکند و تبدیل نمیشود.
در چنین ،اوقاتی رهبران دلسوز باید نسبت به افراد پیرامون خود از خودگذشتگی نشان بدهند و بدانند در زمانی در نظر بگیرید که مشغول توسعه پرسیل پاور ماده شویندهای بود که سرانجام از بازار جمعآوری شد زیرا لباسهایی را که با آن شسته میشدند از بین میبرد هر چند محصول خیلی زود علائم وجود مشکل را نشان داده بود، اما نایال فیتزجرالد" آماده کمک به سربازانش باقی ماند او اکنون میگوید: حضور در میدان محبوبیت میآورد، اما نمیبایست در آنجا میماندم.
من مجبور شدم آرام و بیعلاقه عقبنشینی کنم، کل صحنه را بررسی کنم و مشتری را از نزدیک مشاهده کنم." اما ترکیب همدلی با بیطرفی کار آسانی نیست، به خصوص که همدلی، زمانی که به درستی انجام شود، میتواند بر کارمندان شما تأثیر بگذارد. Pauline Mancuso، رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت Calvin Klein Cosmetics وقتی گرگ دایک مدیریت بیبیسی را بر عهده گرفت، آشکارا به کارمندان گفت که دایک موفقیت خود را به همدلی قوی با کارمندان نسبت میدهد، شما میتوانید تصمیمات مهمی در مورد همدلی قوی بگیرید: افرادی که به احتمال زیاد از آن استفاده میکنند افرادی که واقعاً به چیزی اهمیت میدهند، و وقتی مردم عمیقاً در مورد چیزی فکر میکنند، احتمال بیشتری دارد که حقیقت آن رفتار را بیان کنند، که شرط رهبری است.
که کاری بیش از بازی یک نقش انجام می نسبت به مدیران اجرایی که صرفاً به تعهدات شغل خود عمل میکنند متعهد نمیشوند. آنها بیشتر میخواهند آنها کسی را میخواهند که درست نظیر آنها با دلسوزی و علاقه دلنگران افراد و کارشان باشد.
در کار تحقیقاتی و مشاورهای خود، با مدیرانی سروکار داشتهایم که بهطور جدی درک نکردهاند که چه چیزی باعث رهبری الهامبخش میشود. در اینجا به چهار افسانه رایج میپردازیم: همه میتوانند رهبر باشند. بسیاری از مدیران فاقد خودآگاهی یا اصالت لازم برای رهبری هستند. و خودآگاهی و اصالت باعث میشود که مردم نیز بخواهند رهبر باشند و دیگران نخواهند زمان زیادی را صرف کار خود کنند مهمتر از کار است و رهبران مهمتر از به ارمغان آوردن نتایج تجاری هستند، همیشه نتیجه رهبری خوب، اما انتخاب رهبران آسان است. با این حال، بهترین استراتژی این است که به دنبال این افراد در شرکتهایی با بهترین نتایج باشید. اما واضح است که مشکل به این سادگی نیست. کسبوکارها در صنایع شبه انحصاری اغلب با مدیریت کارآمد به نتایج بهتری نسبت به رهبری عالی دست مییابند و برخی از کسبوکارهایی که به خوبی رهبری میشوند، بهویژه در کوتاهمدت نتیجهای ندارند.
افرادی که به اوج میرسند، رهبر هستند، نه لزوماً. این یک تصور غلط رایج است که افرادی که در پستهای رهبری هستند رهبر هستند، اما افرادی که به بالاترین سطح میرسند ممکن است از طریق نفوذ سیاسی و نه لزوماً از طریق تواناییهای واقعی رهبری به آنجا رسیده باشند. ، این رهبران واقعی را میتوان در سراسر سازمان یافت، از مدیریت ارشد گرفته تا طبقه فروشگاه
طبق تعریف، رهبران افرادی هستند که پیروانی دارند، و سازمانهای نظامی مؤثر مانند نیروی دریایی ایالاتمتحده مدتهاست اهمیت توسعه رهبران در سراسر سازمان را تشخیص دادهاند، جایی که رتبه افراد در رهبر بودن اهمیتی ندارد. رهبران مربیان بزرگی هستند به ندرت مطالعه جامعی در مورد آموزش بر اساس این ایده انجام شده است که رهبران خوب باید مربیان خوبی نیز باشند. اما این تفکر فرض میکند که انسان میتواند نیروها را الهام بخشد و به آنها مهارتهای فنی بیاموزد. البته رهبران بزرگ نیز میتوانند مربیان بزرگی باشند، اما ما بارها و بارها شاهد این پدیده هستیم. به طور معمول، رهبران مانند استیو جابز هستند که نقاط قوتش در توانایی او برای ایجاد انگیزه در دیگران نه توانایی او در آموزش است. آیا رهبران زن میتوانند با خودشان صادق باشند؟ تفاوتهای جنسیتی را میتوان برای اهداف مثبت یا منفی مورد استفاده قرار داد و به ویژه زنان به دلیل تفاوتهایشان در معرض کلیشهها هستند، اما این کلیشهها معمولاً انتخاب آنها نیست. این تا حدی به این دلیل است که تعداد زنان کمتر از مردان در پستهای رهبری وجود دارد. بر اساس تحقیقات روانشناسی اجتماعی، اگر در یک جمعیت کمتر از 20 عضو یک گروه وجود داشته باشد، آن گروه خواهناخواه، کلیشهای میشود. کلیشههای مربوط به زنان، برچسبهایی هستند که به یارانشان، «پرستار» یا «عاشق» میدهند، که میتواند زنان را از تشخیص تفاوتهایشان باز دارد. در تحقیقات قبلی متوجه شدیم که بسیاری از زنان، به ویژه زنان پنجاه ساله، سعی میکنند با دوری از انظار عمومی از این پویایی دوری کنند.
Why do anyone accept your leadership
part 3
Publishion date: September 2000
Published in Harvard Bussiness Journal
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.