سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با یو-یو ما
نوازنده ویولونسل ، شهروند جهانی ، دریافتکننده مدال آزادی ریاستجمهوری
قسمت یکم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
نویسنده: وقتی به دانشگاه هاروارد رفتید متوجه شدید افراد باهوش و زرنگی آنجا بودند که میگفتند: «میخواهم بهترین نوازنده ویولنسل دنیا شوم.» آیا کار شما منحصر به فرد بود؟
يو-يو ما: من نمیدانستم که همه حتی خود من، میخواهند بهترین باشند.
نکته جالب در موسیقی این است که همه میخواهند در یک ساز ممتاز باشند، در حالی که هدف از نواختن ساز، بیان احساسات است. مهمترین هدف در موسیقی این است که هر کسی ندای درونی خویش را بیابد. یعنی همواره تلاش کنیم تا کوتاهترین و دقیقترین راه بیان هر چیزی را یاد بگیریم.
نویسنده: ظاهراً بیش از نود آلبوم ضبط کردهاید.
يو-يو ما: آمار دقیقی ندارم.
نویسنده: شما بیش از بیست جایزه موسیقی دریافت کردهاید و به عنوان مشهورترین چهره موسیقی کلاسیک جهان شناخته شدهاید. آیا این امر باعث نمیشود همواره بار سنگینی را روی دوش خودتان احساس کنید؟ آیا فرصت استراحت هم دارید؟
يو-يو ما: شما با این عبارت آشنا هستید که میزان پیشرفت شما آخرین کاری است که ارائه کردهاید. این عبارت تا حدودی درست است. نکتهای که شما در مورد آن صحبت میکنید -و من قصد ندارم آن را بیاهمیت جلوه دهم- تأیید بیرونی است. موسیقیدان کسی است که از درون رشد یافته باشد. شما به هنر علاقه دارید. چه چیزی باعث میشود یک فرد هنرمند خاصی شود، ولی آن دیگری نشود؟ چه عاملی باعث میشود شما دیوید روبنستین شوید و نه فرد دیگری؟ چه عاملی باعث میشود صدایی را که من تولید میکنم فقط برای من امکانپذیر باشد؟ زیرا برخیها دوست دارند برخی صداها را به نحوی خاص بشنوند. من زندگیام را صرف این کار میکنم. بردن جایزه خیلی خوب است، چراکه فرصتی در اختیار شما قرار میدهد تا کاری را انجام دهید که احتمالاً دوست دارید انجام دهید. اما وقتی جایزه مطرح است، آنجا پای شهرت و شناخت بیرونی در میان است، نه رضایت درونی و رضایت خاطر. من به این نتیجه رسیدهام که اگر به دنبال هدف بیرونی بروید، در صورت دستیابی به آن، رضایت خاطر به دست میآورید، اما این رضایت خاطر موقت است. گویی به ما میگویند: «خب! این هم جایزه شما. پس از این چه هدفی در سر داری؟»
آیا قبول دارید که سطوح لذتها متفاوت است؟ به نظر من وقتی از رضایت خاطر عمیق صحبت میکنیم، پای فرهنگ در میان میآید. اگر شما کاری را در حوزه فرهنگ، علوم و هنر انجام میدهید، هدف شما ایجاد بنایی است قوی و محکم به نحوی که دیگران هم بتوانند روی آن چیزی اضافه کنند.
نویسنده: در حال حاضر زندگی شما به نحوی است که به اقصی نقاط جهان سفر و برای مردم کشورهای مختلف برنامه اجرا میکنید. متقاضی برنامههای شما هم آنقدر زیاد هستند که تمام ۳۶۵ روز سال را میتوانید در حال اجرای موسیقی باشید. نحوه انتخاب مقصد شما در هر سال چگونه است؟
يو-يو ما: برای من مهم نیست کجا هستم و چه مینوازم، برای من مهم است که همراه چه کسانی هستم و برای چه کسانی ساز میزنم.
مهمترین نکته برای من این میباشد که کاملاً آماده و کاملاً فعال باشم. وقتی برای عدهای از مردم برنامه اجرا میکنم، چه برای بچههای کودکستانی در مرکز شهر باشد یا در کاخ سفید، به این نکته فکر میکنم که با چه کسانی روبهرو هستم و چه باید بگویم. تنها نکته مهم این است که آنها بعدها چیزی را به یاد بیاورند که باعث شود آنها هم حرکتی انجام دهند.
نویسنده: آیا تا به حال با این مسئله روبهرو شدهاید که هنگام اجرای قطعهای، به چیزی فکر کنید؟
يو-يو ما: من وقتی ساز میزنم، در اوج تمرکز هستم و هیچ چیزی تمرکزم را به هم نمیریزد. البته گاهی خطاهای ذهنیای را که اتفاق میافتند، احساس میکنم.
نویسنده: آیا اتفاق افتاده است که قطعهای را فراموش کنید؟
يو-يو ما: بله گاهی اتفاق میافتد. به مردم میگویم اگر میخواهید قطعاتی را حفظ کنید، پیش از بیستویک سالگی این کار را انجام دهید. اگر چیزی را تا بیستویک سالگی حفظ کردید، برای همیشه در حافظه شما باقی میماند.
نویسنده: در کجا مینوازید؟ آیا سالن خاصی وجود دارد که آن را بهتر از بقیه میدانید؟
يو-يو ما: بله. برخی از مردم بعضی سالنها را ترجیح میدهند و حضور در آن سالنها برایشان با لذت بیشتری همراه است. اما لذت واقعی را حضور خود تماشاچیان و علاقهمندان به وجود میآورند. باز هم تکرار میکنم، مهم این است که برای چه کسانی برنامه اجرا میکنید. بهترین لذت این است که در کنار مردم باشید؛ یعنی کسانی که برای آنها ساز مینوازید. موسیقی زنده به انسان آرامش میدهد و لزومی ندارد من و شما آنجا حضور داشته باشیم. اما اگر قرار باشد لحظاتی را در کنار یکدیگر باشیم، سعی کنیم به آن اهمیت بدهیم و حداکثر بهره را از آن لحظات ببریم. اگر این طور نباشد، اگر قرار باشد شما فردا فراموش کنید امروز چه کردهاید و اگر قرار باشد من فردا فراموش کنم امروز چه کردهام، هدف از انجام دادن کاری که انجام میدهیم، چیست؟
نویسنده: بدیهی است که در دوران کار حرفهای خودتان تصمیم گرفتهاید بیش از موسیقی کلاسیک کار انجام دهید.
یو-یو ما: موسیقی از نظر من یعنی بیان ایدهها، افکار، احساسات و ساختارهای فضایی در قالب صداها. من موسيقى كلاسیک را جدا از بقیه جهان نمیبینم. به نظر من موسیقی کلاسیک بخشی از بقیه جهان است. من تصور میکنم موسیقی کلاسیک یکی از بهترین پدیدههایی میباشد که در جهان ابداع شده است.
نویسنده: مردم شما را نماد اهمیت و ارزش برای فرهنگ میدانند. آیا این نکته بخش مهمی از زندگی و هدف شماست که مردم را متقاعد کنید موسیقی و دیگر هنرهای نمایشی برای جامعه خیلی ارزشمند هستند؟
یو-یو ما: برمیگردم به این پرسش قدیمی که مردم چی هستند؟ چرا مردم کارهای خاصی را انجام میدهند؟ مردم چگونه چیزی را یاد میگیرند؟ معنا و هدف زندگی ما چیست؟
از نظر من، موضوع تئوریک نیست. اگر قرار باشد من فقط چهار ساعت استراحت کنم، با توجه به اینکه ما بچههای کوچک داریم، دوسوم وقتم را نیز دور از خانه باشم، حتماً دلیل قانعکنندهای برای این کار دارم. حتماً خودم را مسئول میدانم و باید به این موضوع توجه کنم. باید بدانم دلیل اهمیت موضوع چیست. من متوجه هستم که شما به مسائل اجتماعی توجه نشان میدهید، به موضوع میهنپرستی فکر میکنید و به فرهنگ و تمدن اهمیت میدهید. خُب! من هم فکر میکنم. اما من از دیدگاه خودم و با نواختن نتهای موسیقی به جهان نگاه میکنم.
Interview series with successful leaders
Interview with Yo-Yo Ma
American Cellist
Part 2
Published in Harvard Business Journal