سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با دکتر آنتونی اس. فائوچی
رئیس موسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا
قسمت سوم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
نویسنده: حال قدری در مورد اچ آی وی صحبت کنیم. نخستین بار مردم جهان چه زمانی متوجه مسئلهای به نام اچآیوی شدند؟
فائوچی: این بیماری نخستین بار در سال ۱۹۸۱ شناخته شد. از مراکز کنترل و پیشگیری، گزارشی از پنج مرد (که همگی همجنس باز بودند) دریافت شد. آنها بیماری عجیبی داشتند که پیشتر دیده نشده بود. در گزارش ذکر شده بود که مردان سالم هم مبتلا میشوند و سیستم ایمنی افراد مبتلا به شدت ضعیف میشود.
همه تصور میکردند که بیماری به طور اتفاقی رخ داده است. یک ماه بعد گزارش دیگری آمد از بیستوشش نفر دیگر که همگی همجنس باز بودند. اینجا بود که فهمیدیم با بیماری جدیدی روبهرو هستیم. در سال ۱۹۸۳ ویروس اچآیوی کشف شد و در سال ۱۹۸۴ ثابت شد که این ویروس، عامل بیماری ایدز است.
اگرچه ما نخستین بار این بیماری را در ایالاتمتحده کشف کردیم، اما بیماری در سراسر جهان در حال گسترش بود. زمانی که ما جهت بررسی به آفریقا رفتیم، متوجه شدیم که بیماری برخی نقاط آفریقا را بهشدت مبتلا کرده است.
نویسنده: یعنی بیماری در انسانها آغاز شده است؟
فائوچی: قرنها پیش در شامپانزهها آغاز شده بود. سپس از شامپانزهها به انسانها منتقل شد.
نویسنده: آیا انتقال ویروس از گونههای مختلف به یکدیگر، امر رایجی میباشد؟
فائوچی: هفتاد تا هفتاد و پنج درصد بیماریهای عفونی جدید که انسانها دچار میشوند از حیوانات منتقل میشوند که به آن زونوتیک میگویند -یعنی ویروس حیوانی است، اما به هر دلیلی به انسان منتقل میشود.- برای نمونه، آنفولانزا در واقع بیماری پرندگان است و یا همانطور که گفتم، اچآیوی از شامپانزه به انسان منتقل شده است.
نویسنده: ما چه زمانی توانستیم تأثیر اچآیوی را بر انسان کنترل کنیم؟
فائوچی: هنگامی که توانستیم داروی درمان ویروس را تهیه کنیم. در سال ۱۹۸۷ با نخستین داروی تأیید شده به نام ایزدتی، کار را آغاز کردیم. در سال ۱۹۹۶ فهمیدیم که اگر ترکیبی از سه دارو را بدهیم، میتوانیم مقداری از ویروس را به زیر سطح قابلشناسایی ببریم. در نتیجه کسانی که راه نجاتی ندارند، با این روش میتوانند به زندگی خود ادامه دهند. از این رو، هماکنون اگر کسی به بیماری اچآیوی مبتلا شده باشد و از این ترکیب سهگانه دارودرمانی به طور منظم استفاده کند، میتواند طول عمر طبیعی داشته باشد.
نویسنده: اگر موافق باشید در مورد گذشته شما صحبت کنیم. شما در بروکلین بزرگ شدید و به مدرسه کاتولیکها رفتید.
فائوچی: همینطور است. من به دبستان کاتولیکها و دبیرستان رجیس در شهر منهتن و دانشکده هالی کراس رفتم.
نویسنده: آیا همیشه مایل بودید پزشک شوید یا به شغلهای دیگری مانند وکالت، سرمایهگذاری در بخش خصوصی و امثال آنها هم فکر میکردید؟
فائوچی: من همیشه به انسانها و انسان بودن فکر میکردم. البته به درس علوم هم علاقه داشتم و استعداد خود را هم در آن مشاهده میکردم، به همین دلیل، به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم عشق خود نسبت به انسانها را با علوم ترکیب کنم، باید رشته پزشکی را ادامه دهم.
نویسنده: به کدام دانشکده پزشکی رفتید؟
فائوچی: به دانشکده پزشکی دانشگاه کرنل در نیویورک.
نویسنده: آیا مایل نبودید پس از اتمام دوره پزشکی عمومی، در رشته جراحی قلب یا جراحی مغز ادامه تحصیل دهید؟ یا تصمیم شما این بود که به سراغ بیماریهای عفونی بروید؟
فائوچی: مایل بودم ترکیبی از بیماریهای عفونی و ایمنیشناسی را مطالعه کنم. ایمنیشناسی، مطالعه مکانیزم بدن برای مبارزه با بیماریهای عفونی میباشد. بنابراین، پس از اتمام دوره پزشکی داخلی، دو فلوشیپ را پیگیری کردم: فلوشیپ بیماریهای عفونی و فلوشیپ ایمنیشناسی. جالب بودن این حوزه، علاقه من را به خود جلب کرده بود.
نویسنده: دوره فلوشیپ را کجا طی کردید؟
فائوچی: در همین مؤسسه ملی سلامت.
نویسنده: به این ترتیب، شما در سال ۱۹۶۸ وارد مؤسسه ملی سلامت شدید. در آن زمان افراد زیادی در اینجا تحصیل میکردند. برخی از آنها برنده جایزه نوبل هستند مانند دکتر هارولد وارموس.
فائوچی: بله. چند نفر دیگر هم بودند که برنده جایزه نوبل بودند.
نویسنده: پس چرا شما تاکنون برنده جایزه نوبل نشدید؟
فائوچی: شاید صلاحیت لازم را نداشتهام. من بیشتر روی مسائل بهداشت در سطح جهان کار کردهام، اما آنها به نکات بسیار خاص و قابل توجهی رسیدهاند.
نویسنده: البته شما هم مدال آزادی ریاست جمهوری و جایزه لاسکر و مدال ملی علوم را دریافت کردهاید. آیا در پزشکی جایزهای وجود دارد که شما برنده نشده باشید؟
فائوچی: جایزه نوبل پزشکی.
نویسنده: اگر راهش را بلد بودم شما را کاندیدا میکردم. میخواستم بدانم شما چگونه توانستهاید ۱۲۰۰ مقاله بنویسید و ضمن مدیریت مؤسسه، بیماران را هم ویزیت کنید؟
فائوچی: یکی از دلایل تعداد زیاد مقالات، سابقه طولانی کار من میباشد. اما پاسخ اصلی این است که من ساعتهای طولانی کار میکنم. من واقعاً عاشق کارم هستم.
نویسنده: چطور توانستهاید سرحال و قبراق باشید؟
فائوچی: من دونده هستم و حتی بارها ماراتن را هم دویدهام. هر روز حدود ده کیلومتر میدویدم اگرچه دو سه سالی است دویدن روزانه را ترک کردهام، اما روزی پنج کیلومتر پیادهروی تند دارم.
نویسنده: پس شما بیمار نمیشوید؟
فائوچی: بله، خوشبختانه معمولاً سالم هستم.
نویسنده: آیا بچههای شما هم به پزشکی علاقهمندند؟
فائوچی: خیر. یکی از دخترانم دکترای تخصصی خود را در رشته روانشناسی بالینی دریافت کرده و دختر دومم معلم مدرسه میباشد، دختر کوچکترم هم به دنیای فناوری علاقهمند است و برای شرکت توییتر کار میکند.
ادامه دارد...
Interview series with successful leaders
Interview with Anthony Fauchi
Former Chief Medical Advisor to the President of United States
Part 3
Published in Harvard Business Journal