سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با دکتر آنتونی اس. فائوچی
رئیس موسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا
قسمت دوم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
قرار نیست او معجزه کند، هیچکس نمیتواند معجزه کند. اما فائوچی دارای چند دهه تجربه میباشد که برای درک مسائل مربوط به بیماریهای عفونی و تجویز درمان لازم است و میتواند، دیر یا زود، رضایت خاطر لازم را فراهم کند. اگرچه ممکن است درمان ابتدا دردناک و ناراحتکننده باشد.
بخش اول مصاحبه
نویسنده: شما از سال ۱۹۸۴، رئیس مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی بودهاید. سیوشش سال برای رهبری چنین مؤسسهای، مدت بسیار طولانیای میباشد. آیا این عدد یک رکورد محسوب میشود؟
فائوچی: حتماً همینطور است.
نویسنده: از سیوشش سال کار در این حوزه خسته نشدهاید؟
فائوچی: خیر. چون همهچیز دائم تغییر میکند. هم بیماریهای عفونی جدید از راه میرسند، هم بیماریهای جدید شیوع پیدا میکنند، هم چالشها و مشکلات جدید پیدا میشوند. بنابراین، هر یکی دو سال گویی با کار جدیدی روبهرو هستیم.
نویسنده: حدود یکصد سال قبل یعنی سال ۱۹۱۸، یکصد میلیون نفر براثر بیماری آنفولانزا یا سرماخوردگی کشته شدند. چرا در آن روزها نتوانستند راه بهتری برای درمان پیدا کنند؟
فائوچی: نخست اینکه، بیماری مزبور تمام جهان را درگیر کرده بود. یعنی عامل آن ویروسی بود که هیچکس آن را نمیشناخت و در واقع نوع جدیدی از آنفولانزا بود. دوم، بیماری مزبور هم خیلی کشنده بود، هم خیلی سریع گسترش مییافت. در واقع، باعث شد یک فاجعه اتفاق بیافتد.
نویسنده: شما مهمترین شخص در مقابله با بیماریهای عفونی در ایالاتمتحده و شاید هم در جهان هستید. روزی چندبار دستهایتان را میشویید؟
فائوچی: به دلایل مختلف، بارها و بارها. دلیل نخست اینکه من همچنان شاهد بیمار شدن انسانها هستم. بنابراین، وقتی وارد اتاق بیماری میشوم و از آن خارج میشوم، باید دستهای خودم را بشویم. حتی در دفتر خودم هم، عده زیادی به ملاقاتم میآیند که در بدو ورود با آنها دست میدهم. به همین دلیل، در اتاق کار خودم یک سینک دستشویی دارم که روزی دست کم هفت هشت بار دستهایم را میشویم.
نویسنده: آیا این کار زشت است که وقتی با کسی دست میدهید، بلافاصله بروید و دستهایتان را بشویید؟
فائوچی: اگر جلوی چشمان طرف این کار را انجام دهم، بله.
نویسنده: حال قدری در مورد انسانها و بیماریهای عفونی صحبت کنیم. انسانهای هموساپینس که بیش از سیصد هزار سال پیش زندگی میکردهاند، به طور متوسط حدود بیست سال عمر میکردند. اما امروزه، متوسط امید زندگی در ایالاتمتحده شاید حدود هشتاد سال باشد. یعنی در مقایسه با سیصد هزار سال پیش، امید به انتظار، چهار برابر شده. چرا در آن زمان امید به زندگی آنقدر کوتاه بوده است؟ آیا دلیل اصلی بیماریهای عفونی بوده؟
فائوچی: بله. هر چه از آن زمان به روزگار امروز نزدیک میشویم، چالشها تغییر کردهاند. در آن زمان فقط بیماریهای عفونی نبودهاند، اما ادامه بقا در اوضاع محیطی آن روزگار بسیار دشوار بوده. اگر به قرون هفده، هیجده و نوزده نگاه کنید، پیش از واکسن و آنتیبادی، بیماریهای عفونی وجود داشته، بسیاری از کودکان میمردند و هنگامی که کودکان میمیرند، متوسط امید به زندگی کاهش مییابد. هماکنون شاهدیم که امید به زندگی افزایش یافته، ولی علت آن فقط غلبه بر بسیاری از بیماریهای عفونی نیست، بلکه بیماریهای غیرقابل انتقال هم بهتر کنترل میشوند. امروزه فشارخون، بیماریهای قلبی و کلسترول بالا، راحتتر کنترل میشوند. مردم کمتر سیگار میکشند.این موارد امید به زندگی را بالا میبرند.
نویسنده: بیماری طاعون خیارکی، صد سال پیش در اروپا شیوع پیدا کرد. این بیماری چه بود؟
فائوچی: عامل این بیماری، میکروبی به نام پرسینیا پستیس میباشد و در جایی گسترش مییابد که بهداشت ضعیف باشد. در قرن چهاردهم، یک سوم جمعیت اروپا بر اثر طاعون مردند. این حادثه، اروپا را دچار شوک کرد.
نویسنده: آیا این بیماری قابل درمان است؟
فائوچی: بله با آنتی بیوتیک قابل درمان میباشد.
نویسنده: واکسیناسیون نخستین بار چه زمانی انجام شد؟ جایی خواندم که اواخر قرن هیجدهم، عدهای از مردم در مقابل آبله، مایهکوبی شدند. این کار چگونه انجام شد؟ مردم نخستین بار چه زمانی متوجه شدند که میتوانند در مقابل آبله واکسینه شوند؟
فائوچی: در سال ۱۷۹۶. در آن زمان آبله در جامعه شایع بود. مردی به نام ادوارد ژنر متوجه پدیدهی خیلی جالبی شد: زنانی که گاوها را میدوشیدند، دچار بیماریای میشدند به نام آبلهی گاوی که ارتباط زیادی با آبله داشت.
ژنر متوجه شد که وقتی این زنان، آبلهی گاوی میگیرند، بهبود مییابند و پس از آن در مقابل آبله ایمنی پیدا میکنند. از این رو، او با یک بررسی ساده به این نتیجه رسید که: «اگر بتوانیم مردم را با برنامهریزی قبلی به نوعی از آبله، مثل آبلهی گاوی مبتلا کنیم، آنها در مقابل آبله مصون خواهند شد.»
او عملاً این کار را روی یک پسربچه انجام داد -که اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، کار غیراخلاقیای انجام داد.- در هر حال، او پسربچه را با آبلهی گاوی واکسینه کرد و سپس او را در معرض آبله قرار داد و متوجه شد که او ایمنی یافته است. بنابراین، واکسیناسیون عمومی در مقابل آبله در اواخر قرن هجدهم آغاز شد.
نویسنده: آبله در عمل با مردم چه میکرد؟
فائوچی: ویروس کاملاً خطرناکی بود و در هر مکانی بین ۲۰ تا ۳۵ درصد مردمی را که مبتلا میکرد، میکشت. نشانههای این بیماری، تب بالا و دانههای داغ بسیار آزاردهندهای است که میتواند اندامهای بسیاری را درگیر کند. دلیل میزان بالای مرگومیر نیز همین میباشد.
نویسنده: آیا در آن روزها برای مایهکوبی، سوراخ کوچکی روی پوست فرد ایجاد میکردند و سپس ویروس را داخل آن قرار میدادند؟
فانوچی: خیر. یکی از جوشها را با ویروس داخل آن بر میداشتند، آن را تمیز میکردند، سپس سراغ فرد دیگری میرفتند و با نوک سوزن آن را روی پوست فشار میدادند تا ایمنی ایجاد کنند. البته این کار کمی خطرناک بود، زیرا اگر نمیتوانستند به اندازهی کافی ویروس را ضعیف کنند، احتمال مرگ طرف وجود داشت.
ادامه دارد...
Interview series with successful leaders
Interview with Anthony Fauchi
Former Chief Medical Advisor to the President of United States
Part 2
Published in Harvard Business Journal