سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با کریستین لاگارد
رئیس بانک مرکزی اروپا و رئیس سابق صندوق بینالمللی پول
قسمت یکم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
هنوز هم وقتی وارد اتاقی میشوم که مردان زیادی در آنجا حضور دارند، وقتی با چهرهای عبوس به من نگاه میکنند، انگار با چشمان خود میگویند: «باز هم آمد، حتماً میخواهد در مورد زنان صحبت کند.» یا میگویند: «نمیدانم چه چیزی میخواهد بگوید.» البته این موارد امروزه کمتر دیده میشوند، اما بهطور قطع وقتی در جمعی در اقلیت قرار دارید، چنین حرفهایی را میشنوید.
کریستین لاگارد هشت سال رئیس صندوق بینالمللی پول (آیاماف) بود؛ سازمانی مستقر در واشنگتن که بعد از جنگ جهانی دوم با هدف اطمینان از حفظ ثبات مالی بینالمللی و رشد اقتصادی تشکیل شد. لاگارد بهعنوان یک مدیر، بارها ناچار شد به بحرانهای مالی مقطعی جهان بپردازد؛ مانند عدم بازپرداخت وام در آرژانتین و یونان، تأثیر اروپای پس از برگزیت، کاهش نرخ رشد در بسیاری از بازارهای رو به رشد و نوپا.
او در پرداختن به اینگونه مسائل و اداره کردن سازمان اداری درحال گسترش آیاماف، همواره توانسته به لطف خردمندی، اقتدار، شخصیت و جاذبه فراوانش، طرفهای ناساز با یکدیگر را به توافق برساند. او در اواخر سال ۲۰۱۹ از این کار کناره گرفت تا رئیس بانک مرکزی اروپا شود؛ سازمانی با اهمیت جهانی کمتر اما دارای نقشی عمده در هدایت اقتصاد اروپا. او پیش از ریاست بر صندوق بینالمللی پول، وزیر دارایی فرانسه و شریک اجرایی بزرگترین شرکت بینالمللی و حقوقی جهان در آن زمان، یعنی بیکر مکنزی بود.
لاگارد، نخستین زنی بود که مسئولیت این پستها را بر عهده داشت. به همین دلیل، او بهعنوان زنی پیشرو، برای تمام زنان جهان الگو شده بود. او علاوه بر داشتن این پستها، الگویی از رهبری قوی و تعیینکننده ارائه کرد که برخی تصور میکنند فقط از عهده مردان برمیآید.
راز موفقیتهای متوالی این وکیل فرانسوی در زمینه رهبری چه بود؟ شخصی که در جوانی توانایی رهبری خود را در زمینهای کاملاً متفاوت، بهعنوان عضو تیم ملی شنای موزون فرانسه نیز نشان داده بود. لاگارد چگونه توانست بر تبعیض همیشگی که با آن روبهرو بود پیروز شود؟ او نه تنها در مناصبی قرار گرفت که همیشه در اختیار مردان بوده، بلکه در این رهگذر چند همکار زن نیز پیدا کرد.
من در مصاحبهای برای برنامه گفتوگوی همتایان در سپتامبر سال ۲۰۱۸، این سؤالها و سؤالهای مرتبط دیگری را در دفتر مرکزی آیاماف در واشنگتن دی.سی. از او پرسیدم. او در مصاحبه، موفقیتهای حرفهای و تواناییاش در رهبری را به یک عامل نسبت نمیدهد، اما به عقیده من، میتوان گفت ذکاوت فراوان، اعتمادبهنفس و ذهن منظم و سختکوشی او، عوامل مهمی محسوب میشوند. البته، اگرچه ممکن است به صراحت نگوید، اما احتمالاً احساس میکند دستکم گرفته شدن در اوایل کار -و بعد بلافاصله نشان دادن تواناییهای باارزشش- باعث رسیدن او به موفقیتی شد که عده انگشتشماری انتظارش را داشتند.
برای نمونه، او زمانی برای رهبری صندوق بینالمللی پول منصوب شد که مدیر پیش از او به خاطر رسوایی اخلاقی مجبور شد استعفا بدهد، بهطوری که اعتبار و اثر بخشی صندوق زیر سؤال رفته بود. لاگارد در زمان ترک صندوق توانسته بود اعتبار صندوق را به مرحلهای برساند که بنیانگذاران آن پس از جنگ جهانی تصور آن را نیز نمیکردند.
نویسنده: بسیاری از مردم هیچ آشنایی با صندوق بینالمللی پول ندارند. ممکن است به آن اشارهای بفرمایید.
لاگارد: صندوق بینالمللی پول هفتادوپنج سال پیش توسط چهلوچهار مرد تأسیس شد.
نویسنده: یعنی هیچ زنی بین آنها حضور نداشت؟
لاگارد: در آن روزها خیر، به همین دلیل این صندوق در سال ۱۹۲۲ و در پایان جنگ جهانی دوم توسط چهلوچهار مرد با این دیدگاه به وجود آمد تا از بحران جدی و بیثباتی شدید اقتصادی پرهیز شود که بهزعم آنها، به جنگ منجر شده بود. هدف این بوده است.
نویسنده: برگردیم به اینکه شما چطور به این جایگاه رسیدید. شما در فرانسه بزرگ شدهاید. پدر و مادرتان به چه کاری مشغول بودند؟ معلم بودند یا در دستگاه دولت کار میکردند؟
لاگارد: آنها هر دو استاد دانشگاه بودند. پدرم استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه بود و مادرم دستور زبان فرانسه لاتین و یونانی باستان درس میداد. این دنیای کودکی من بود، پر از ادبیات.
نویسنده: با بزرگ شدن در کنار چنین والدینی، زبان شما باید خیلی خوب باشد.
لاگارد: اصلاً استعدادش را نداشتم. واقعاً بد بودم.
نویسنده: باور نمیکنم. حدس میزنم شما دانشجوی خیلی زرنگی بودهاید. ضمن اینکه شما در همان زمان به شنای موزون هم علاقه داشتید. میتوانید توضیح دهید شنای موزون چیست و شما چگونه عضو تیم ملی فرانسه شدید؟
لاگارد: فعالیتهای ورزشی در سال ۱۹۶۸ با اعتراضاتی همزمان شد که در فرانسه راه افتاده بود. والدینم میترسیدند که مبادا من هم وارد اعتراضات شوم. آنها به من اجازه داده بودند که به استخر شنای باشگاه بروم. من اجازه داشتم بهجای رفتن به مدرسه، بیشتر وقت خود را در استخر سپری کنم. در آن زمان شنا را خیلی دوست داشتم و به تدریج، به شنای موزون علاقهمند شدم که توسط دختران انجام میشد. این ورزش با موسیقی و نظم موسیقایی همراه بود. به همین دلیل، من از همکاری با تیم لذت میبردم، ضمن اینکه در رویدادهای قهرمانی اروپا و بسیاری از رویدادهای جهانی شرکت میکردم.
نویسنده: آیا شما همچنان شنا میکنید؟ البته نه از نوع موزون آن!
لاگارد: بله، مثلاً همین امروز صبح.
نویسنده: عجب! چطور برای این کار وقت دارید؟
لاگارد: من ساعت پنج صبح از خواب بیدار میشوم.
نویسنده: رشته تحصیلی شما در دانشگاه چه بود؟
لاگارد: من درسهای رایج و معمولی را میخواندم، مانند فیزیک، شیمی، ریاضی، زبان فرانسه و البته ورزش که در آن روزگار رایج نبود.
نویسنده: بیشتر وقتها رهبران فرانسه به دانشگاههای معتبر شناختهشده میروند. آیا شما هم در یکی از آنها تحصیل کردهاید؟
لاگارد: خیر. این مدارس آزمونهای خاصی داشت که من دو بار در آنها شرکت کردم و پذیرفته نشدم.
نویسنده: چه عاملی باعث شد تا شما رشته حقوق را انتخاب کنید؟
لاگارد: میخواستم در حذف مجازات اعدام شرکت داشته باشم. وقتی به مدرسه حقوق رفتم، مجازات اعدام یکی از ابزارهای قانون جنایی بود. به دلایل شخصی-مذهبی و دلایل دیگر، میخواستم در حذف این مجازات از مجموعه قوانین فرانسه شرکت کنم. متأسفانه، وقتی فارغالتحصیل شدم و توانستم عضو این گروه بشوم، مجازات اعدام لغو شد.
نویسنده: در هر حال، شما بهعنوان یک حقوقدان به کارتان ادامه دادید. آیا در فرانسه مشغول به کار شدید؟
لاگارد: چند سالی را در فرانسه به کار وکالت مشغول بودم. کارم مشابه اکثر وکلای جوان در آن زمان بود؛ کار در زمینه قانون مالیات، قانون شرکتها قانون ضدانحصار و قانون کار. خوشبختانه رئیسجمهور منتخب فرانسه، فرانسوا میتران، سوسیالیست بود و دولتش قوانین زیاد و بسیار سختی در مورد کار وضع کرد که به نفع اتحادیهها و کارگرها بود. در شرکت بیکر مکنزی، بیشتر مشتریان ما شرکتهای بزرگ بینالمللی آمریکایی بودند که در فرانسه سرمایهگذاری کرده بودند و من سرم واقعاً شلوغ بود.
ادامه دارد...
Interview series with successful leaders
Interview with Christine Lagarde
President of the European Central Bank
Part 1
Published in Harvard Business Journal