سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با آدام سیلور
رئیس اتحادیه ملی بسکتبال (آمریکا)
قسمت سوم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
نویسنده: اجازه دهید در مورد موضوع مهمی صحبت کنم که پی تر فرصت مطرح کردن آن را نداشتم. شما گفتهاید که بازیکنان گاهی دچار افسردگی و انزوا میشوند. چطور ممکن است کسی که سالی ۵۰ میلیون دلار به دست میآورد و به نظر میرسد خیلی مورد احترام میباشد، افسرده و منزوی شود؟
آدام: من گفتهام که آنها نسبت به قشرهای دیگر جامعه از بیماریهای روحی و روانی در امان نیستند. صرفنظر از میزان درآمد یا موقعیت شما در زندگی یا وضعیت خانواده شما، در برخی موارد مشکل مواد شیمیایی و در برخی موارد مشکلات محیطی میتواند تأثیرگذار باشند، اما افسردگی میتواند تمام قشرهای اجتماعی-اقتصادی را در بر بگیرد.
اگرچه، آنچه در لیگ ما در حال تغییر است -و به نظر من جالب میباشد- این است که بازیکنان علاقهمند شدهاند تا درباره این موضوعات صحبت کنند. این واقعیت که این بازیکنان میخواهند در این مورد صحبت کنند، تأثیر مهمی بر دیگر بازیکنان گذاشته است.
نویسنده: نحوه کار فروش بلیت چگونه است؟ گروه گلدن استیت وریرز در یک بازی خانگی ۳/۵ میلیون دلار درآمد دارد. آیا تمام درآمد فروش بلیت بازی خانگی نصیب آنها میشود؟
آدام: ما معیاری داریم که شش درصد فروش بلیت، صرف هزینههای لیگ میشود. مابقی درآمد بازیهای منظم فصلی، متعلق به خودشان است. البته فرمول محاسبه در بازی نهایی چیز دیگری است و اندکی با آن متفاوت میباشد. غیر از آن شش درصد، ۲۵ درصد هم به صندوق سرمایهگذاری میرود.
نویسنده: مشهورترین بازیکن از نظر فروش پیراهن خود، کیست؟
آدام: تصور میکنم لیبرون جیمز باشد.
نویسنده: وقتی تیمها سه یا چهار سوپراستار دارند، آیا این امر به نفع لیگ میباشد؟
آدام: بستگی به میزان پیشرفت تیم دارد. برخی معتقدند که اگر روی بازیکنان کار کنید و آنها را به سوپراستار تبدیل کنید، خوب است. اما اگر سوپراستاری برای اینکه سهمی از لیگ عاید او شود به تیمی بپیوندد که خودش تیم بزرگی باشد، کار خوبی نیست.
نویسنده: شما چگونه رئیس اتحادیه انبیای شدید؟ آیا وقتی کودک یا نوجوان بودید با خودتان میگفتید: «من میخواهم رئیس اتحادیه انبیای شوم»؟
آدام: در دوران رشد اصلاً به این موضوع فکر نمیکردم. و تصور نمیکنم که حتی علاقهای هم به این کار داشتم. حتی وقتی به دانشکده حقوق رفتم، اگر کسی از من میپرسید کار رئیس اتحادیه انبیای چیست، میگفتم: «او تیمهای مسابقات قهرمانی را تعیین و برنامهریزی میکند.» یعنی اصلاً نمیدانستم که کار آن چیست.
نویسنده: شما در دانشکده حقوق دانشگاه شیکاگو درس خواندید، مدتی کارمند یک قاضی فدرال بودید، سپس هم در مؤسسه مشهور والاستریت مشغول به کار شدید. چطور شد که از آنجا به انبیای رفتید؟ خیلی از کسانی که حقوق خواندهاند و تمایلی برای کار حقوقی ندارند، مایلاند برای کار به آنجا بروند.
آدام: پس از تمام کارهای فوق، به کار در رسانهها علاقهمند شدم. وقتی در مؤسسه مزبور در والاستریت کار میکردم، روی پروندهای که اقامه دعوا بود، متوجه رویدادهایی شدم که در رسانههای ورزشی اتفاق میافتد. ديويد استرن که در آن زمان رئیس اتحادیه بود، ارتباط نزدیکی نیز با کانالهای تلویزیونی داشت. من دیوید را نمیشناختم، اما نامهای برای او نوشتم و از او خواهش کردم که اگر میتواند توصیه کند تا من از کار حقوقی به کار رسانهای بروم.
چند هفته بعد، معاون او تماس گرفت و گفت: «او آماده است تا هر زمانی که شما مایل باشید شما را ببیند.» به این ترتیب، به دیدن او رفتم و نیم ساعت با او گفتوگو کردم. او توصیههایی کرد که من انجام ندادم. یک ماه بعد، او با من تماس گرفت و گفت: «کجایی؟ ایدهای دارم.» و پس از چند دیدار، من را به عنوان معاون خود استخدام کرد. این آغاز همکاری من با انبیای بود.
نویسنده: اگر امروز نامهای از حقوقدان جوانی دریافت کنید که خواهان چنین توصیهای باشد، چه میکنید؟
آدام: آن را به منابع انسانی ارجاع میدهم. ریاست اتحادیه انبیای، ششمین پست من در انبیای میباشد. درباره پنج مورد از این شغلها بهطور مستقیم با دیوید کار میکردم. او مسئولیتهای زیادی به من داد. آخرین مسئولیت من، مديريت واحدی بود تحت عنوان سرگرمیهای انبیای. چند سال بعد، معاون رئیس اتحادیه شدم. سرانجام، او من را به مالکان باشگاهها معرفی کرد تا من را به عنوان رئیس اتحادیه تأیید کنند.
نویسنده: شما واجد کدام ویژگی رهبری بودید که باعث شد دیوید تصور کند شما صلاحیت این سمت را دارید؟
آدام: الزاماً ویژگی خاصی نداشتم. من علاقه داشتم سخت کار کنم و سالها سخت تلاش میکردم. البته علاقه زیادی هم به ورزش بسکتبال دارم. در حال حاضر، بیشتر وقت من در رسانهها صرف میشود که منبع اصلی درآمد انبیای هستند. به همین دلیل، خیلی مهم بود که طی سالیان متمادی در کار با رسانهها متخصص شوم. گمان میکنم شما هم با من هم عقیده هستید که: رفتن به دانشکده حقوق و آشنایی با قوانین حقوقی، خیلی مفید واقع شدند. بخش عمدهای از کار من مذاکرات تخصصی میباشد.
نویسنده: مقدار زیادی از رسانههای امروز، شبکههای اجتماعی هستند که ارتباط شما را با لیگهای دیگر برقرار میکنند. حتماً شما هم بازیکنان را تشویق میکنید تا در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشند، بهخصوص به بازیکنان خوب خودتان میگویید تا دیدگاههای خود را، البته به نحوی که جنجال برانگیز نباشد، ابراز کنند. چرا این کار را میکنید؟ آیا نفعی برای انبیای دارد؟
آدام: به آنها توصیه میکنم نه تنها سخنان جنجالبرانگیز نگویند، بلکه سفارش میکنم در مورد دیدگاههای خود صادق و جدی باشند. از آنها میخواهم در چارچوب خاصی رفتار کرده و آداب و نزاکت و ضوابط اخلاقی را رعایت کنند و به عنوان بازیکنان انبیای، مشکلی ایجاد نکنند.
نکته آخر اینکه منافع کسبوکار ما ایجاب میکند تا به هواداران خود نشان دهیم که بازیکنان، افرادی چند بعدی هستند. شبکههای اجتماعی، به عنوان مکمل رسانههای سنتی، به آنها کمک میکنند تا بدانند واقعاً چه جایگاهی دارند. این امر کمک میکند تـا هـواداران به بازیهای ما علاقهمند شوند.
نویسنده: شما تا زمان مشخصی در این پست باقی خواهی ماند. مایل نیستید تیمی را بخرید، وارد بخش خصوصی شوید و از این دسته کارها انجام دهید؟
آدام: فعلاً برنامهای ندارم.
Interview series with successful leaders
Interview with Adam Silver
Commissioner of the NBA
Part 3
Published in Harvard Business Journal