سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با جیمز بیکر
وزیر امورخارجه و وزیر خزانهداری اسبق آمریکا ، رئیس سابق ستاد کارکنان کاخ سفید
قسمت دوم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
نویسنده: وقتی بچه بودید، پدرتان آدم سختگیری بود. او برای آمادگی، اصول خاصی داشت.
جیم: او دائم به من میگفت: «پسرم! آمادگی قبلی مانع عملکرد ضعیف میشود.» این شعار همیشه در زندگی من جاری بوده.
نویسنده: به همین ترتیب، شما کار حقوقی انجام میدادید و به شغلتان هم علاقهمند بودید. با جرج بوش پدر هم تنیس بازی میکردید، اما یکباره از شما خواست در کمپین انتخاباتی به او کمک کنید. این موضوع زمانی بود که همسر شما بر اثر سرطان سینه درگذشته بود.
جیم: همینطور است. همسرم در سیوهشت سالگی بر اثر سرطان سینه درگذشت. من و بوش پیش از این واقعه هم با یکدیگر ارتباط داشتیم. او نزد من آمد و گفت: «بیکر! باید اندوه رو فراموش کنی و در انتخابات سنا همراهم و کمک دست من باشی.»
نگاهی به او انداختم و گفتم: «جرج! فکر خوبی است، اما دو مسئله وجود دارد. نخست، من چیزی از سیاست نمیدانم و دوم، من دموکرات هستم.» او گفت: «عیبی ندارد. این مسئله را بعداً حل میکنیم.» و همینطور هم شد.
نویسنده: شما نظرتان را در مورد گرایش حزبی تغییر دادید و در انتخابات ۱۹۷۰ در انتخابات سنا به او کمک کردید.
جیم: در آن زمان، من نظر خوبی در مورد سیاست نداشتم. آنها از من خواستند مسئول مالی حزب جمهوریخواه را در ایالت تگزاس مشخص کنم، من هم همین کار را انجام دادم.
نویسنده: سپس، وقتی جرالد فورد رئیسجمهور بود این فرصت به شما داده شد تا به واشینگتن بروید. در واقع پست معاونت بازرگانی به شما پیشنهاد شد. چطور شد که به این سرعت توانستید نمایندگی فورد را در انتخابات سال ۱۹۷۶ علیه ریگان به دست آورید؟
جیم: به خاطر پست معاونت وزارت بازرگانی بود. آنها معمولاً سعی میکنند وکیلی پیدا کنند که با امور بازرگانی و دادوستد آشنا باشد. خود من در این زمینه مهارت پیدا کرده بودم.
اما دومین حادثه تلخی که اتفاق افتاد و زندگیام را تغییر داد این بود که نماینده جرالد فورد در کمپین او برای ثبتنام علیه ریگان، در یک سانحه خودرو کشته شد و آنها به یک نماینده جدید نیاز داشتند. من چیزی در مورد نمایندگی برای ثبتنام نمیدانستم، اما اطلاعاتی به دست آوردم.
نویسنده: جهت آگاهی خوانندگان یادآوری میکنم که در سال ۱۹۷۶، جرالد فورد رئیسجمهور بود. اما او در انتخابات شرکت نکرده بود، بلکه به خاطر رسوایی واترگیت و استعفای نیکسون از ریاست جمهوری در سال ۱۹۷۴، او که معاون نیکسون بود، جانشین وی شد. البته، فورد در انتخابات سال ۱۹۷۶ در انتخابات شرکت میکند و رقیب اصلی خود، یعنی ریگان را شکست میدهد.
نویسنده: انتخابات بعدی، سال ۱۹۸۰ و رقیب فورد، جیمی کارتر بود و فورد با اندکی فاصله، نتیجه انتخابات را به کارتر واگذار کرد.
جيم: علت این بود که شما در کاخ سفید بودید و در مشاورهها به او کمک میکردید.
نویسنده: شما مدیریت کمپین را برای رئیسجمهوری بر عهده داشتید که در نهایت بازنده شد. آیا تصمیم گرفتید به تگزاس برگردید؟
جیم: بله. راستش را بخواهید، ما هر بار که انتخابات را میباختیم، من به تگزاس برمیگشتم. اگرچه افراد زیادی در واشینگتن میماندند.
نویسنده: شما تصمیم گرفتید دادستان کل تگزاس شوید.
جيم: من هجده سال کار حقوقی انجام داده بودم و به شهر خودم برگشتم و به خودم گفتم: «شاید نوبت آن رسیده تا شانس خودت را در سیاست امتحان کنی.»
نویسنده: در سال ۱۹۷۸، دوست شما جرج بوش با شما تماس میگیرد و میگوید: «خبر داری! من قصد دارم برای انتخابات ریاست جمهوری اقدام کنم و از تو میخواهم مدیریت کمپین من را بر عهده بگیری.»
جیم: بله، همینطور است. من به جرج بوش کمک کردم چراکه او دوست نزدیک من بود.
نویسنده: اما او برنده نشد.
جیم: بله، ریگان برنده شد.
نویسنده: تصور میکنم حدس شما این بود که جرج بوش به عنوان معاون رئیسجمهور انتخاب میشود.
جيم: من و جرج بوش و همسرش و چند نفر از افراد کمپین داخل هتل بودیم. وقتی گوینده اخبار اعلام کرد: «فورد موضوع همکاری با ریگان را در دست بررسی دارد.» ما فهمیدیم که همهچیز تمام است.
نویسنده: وقتی خبرنگار گفت: «اگر فورد معاون ریگان شود مانند آن است که در ریاست جمهوری با او شریک میباشد.»، ریگان ناراحت شد و گفت: «اینطوری نخواهد بود.» و سرانجام با جرج بوش تماس گرفت.
جیم: همینطور است.
نویسنده: آیا شما به ریگان کمک کردید تا با بوش مذاکره کند؟
جیم: بله، برای تسهیل در کار مذاکره در کنار ریگان بودم.
نویسنده: آیا آماده کردن ریگان برای مذاکره کار دشواری بود؟
جیم: بسیاری از افراد نزدیک او مایل نبودند او مذاکره کند. من از او خواستم این کار را انجام دهد.
نویسنده: وقتی ریگان در انتخابات پیروز شد، انتظار داشتید مسئولیتی به شما پیشنهاد کند؟
جیم: گمان نمیکنم. البته شنیده بودم نام من بهعنوان رئیس کارکنان کاخ سفید در فهرست او قرار دارد. اما با خودم میگفتم: «امکان ندارد. وقتی من دو بار علیه او کمپین انتخابات ریاست جمهوری را مدیریت کردهام، بعید است من را به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید منصوب کند.» اما اتفاقی افتاد که تصور نمیکنم در تاریخ سیاسی ایالاتمتحده تکرار شود.
ادامه دارد...
Interview series with successful leaders
Interview with James Baker
Former US Secretary of State and Treasury
Part 2
Published in Harvard Business Journal