سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با ایندرا نویی
مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره سابق شرکت پپسی
قسمت یکم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
پرسش مهم این است که آیا شما هم میتوانید به تمام دستاوردهایی که من رسیدهام برسید یا خیر. پاسخ این است که، اگر مایل باشید بابت امتیازاتی که به دست میآورید، هزینه لازم را پرداخت کنید، شما هم میتوانید به تمام دستاوردهایی که من رسیدهام برسید. اما در این صورت، همیشه یک نگرانی و ناراحتی مبهمی وجود دارد که نکند راه را اشتباه رفتهاید. باید با این نگرانی پنهان، زندگی را سپری کنید.
همانطور که پیشتر گفتم، تعداد زنان مدیرعاملی که شرکتهای بزرگ جهانی را رهبری میکنند، هنوز اندک است. تعداد شرکتهایی که توسط زنان مهاجر به ایالاتمتحده رهبری میشوند، بسیار کمتر و نادرند. یکی از این زنان برجسته که سالهای متمادی مدیرعامل بوده، خانم ایندرا نویی هندیالاصل است که از اکتبر ۲۰۰۶ تا اکتبر ۲۰۱۸، مدیرعامل شرکت پیسی بوده. طی آن سالها شرکت پپسی بسیار درخشید، بهطوری که ارزش بازاری آن از ۱۰۴ میلیارد دلار به ۱۵۴ میلیارد دلار رسید. عملاً محصول شرکت وارد بازارهای جهانی شد، ضمن اینکه در همان دوره ثابت کرد مواد غذایی و نوشابههای سالمتری عرضه میکند.
در سوم اکتبر ۲۰۱۸، ایندرا از پست مدیرعاملی استعفا داد تا به دیگر کارهای موردعلاقه خود، مانند کمک به زنان کشورهای سراسر جهان برسد تا بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کرده و در زندگی به موفقیت دستیابند و حتی به مقام رهبری شرکتهایی برسند که در آنجا فعالیت دارند. او همچنان برای زنان سراسر جهان الگو و سرمشق محسوب میشود، زیرا در فضای شرکتهای ایالاتمتحده که بیشتر توسط مردان سفیدپوست آمریکایی رهبری میشوند، به موفقیت دستیافته. نخستین بار که با ایندرا ملاقات کردم، او هنوز در شرکت مشاوره بوستون بود که درباره امور راهبردی، به شرکت پپسی و دیگر شرکتها مشاوره میداد. از آن روز من همواره از هوش، قدرت، تمرکز، اخلاق کاری، دیدگاه جهانی و قدرت جاذبه او در حیرتم!
در انجمنهای مختلف اقتصادی، سازمان جهانی اقتصاد و برخی از گردهماییهای مدیران ارشد با ایندرا در تماس بوده و چندین بار با او مصاحبه داشتهام و همیشه متوجه بودهام که او به آرمانهای شرکت پپسی در زمینه بهداشت در سطح جهان کاملاً متعهد است و نیز متوجه بودهام که او میداند به عنوان یک زن مهاجر، میتواند برای خیلیها الگو باشد.
این پرسش مطرح میشود که ایندرا چگونه توانسته آنچنان پیشرفت کند که در رأس شرکتی جهانی قرار بگیرد که جو غالب آن مردانه میباشد. ضمن اینکه توانسته روابط خانوادگی را با والدین، همسر و فرزندان خود به خوبی حفظ کرده و اینگونه الگو و نمونه قابلتوجهی باشد. رمز روابط او چیست؟ وقتی در سال ۲۰۱۶ در مرکز شرکت پپسی با ایندرا مصاحبه کردم، به این پرسشها و چندین پرسش دیگر جواب داد.
به نظر ایندرا، او توسط والدینش به خوبی تربیت شده، بهویژه مادرش که به او آموخت هرگز دچار غرور نشود و همیشه برای دیگران احترام قائل باشد. به قول او، بین کارهای مختلف انسان باید تعادل برقرار شود، ضمن اینکه برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، راه میانبری وجود ندارد و برای این کار باید از خیلی خواستهها چشمپوشی کرد.
نکتهای که ایندرا، حتی زمانی که در رأس شرکت پپسی قرار گرفت فراموش نکرد، همدلی با کارکنانش بود. ایندرا بهطور مرتب برای والدین همکاران خود نامه مینوشت و در واقع، کارنامه یا گزارشی از عملکرد فرزندان آنها ارائه میکرد که معمولاً هم مثبت بودند.
آیا امکان دارد مادر شما از رئیس شما کارنامهای مطلوب دریافت کند و شما نسبت به آن رئیس احساس وفاداری همیشگی پیدا نکنید؟ کارنامه یا گزارشکار ایندرا نسبت به کارکنانش در شرکت پپسی بسیار گرم و پراحساس بود.
نویسنده: آیا وقتی دختر جوانی در هندوستان بودید، تصور میکردید قرار است آنقدر پیشرفت کنید که مدیرعامل شرکت بزرگی چون پیسی شوید؟
ایندرا: این موضوع مانند رؤیایی میباشد که واقعیت پیدا کرده. من هر روز این پرسش را از خودم میپرسم که: «آیا واقعاً این ماجراها واقعی هستند؟!» اگر نگاهی به گذشته من بیندازید و ببینید من کجا متولد و بزرگ شدهام و امروز کجا هستم، تعجب خواهید کرد. حضور در اینجا، ایالاتمتحده، رهبری چنین شرکت بزرگی، تقریباً روی دادن چنین چیزی برای من باورکردنی نیست!
نویسنده: به نظرم شما در خانوادهای گرم و صمیمیای بزرگ شدهاید. فکر میکنید وقتی خیلی کوچک بودید و مادر شما میگفت: «چرا وانمود نمیکنی که نخستوزیر هندوستان هستی؟»، قصد داشت چه چیزی را به شما آموزش دهد؟
ایندرا: او زن خیلی روشنی بود و علت اینکه به دانشگاه نرفت، این بود که والدین او تصور میکردند دختران نباید به دانشگاه بروند. البته آنها پول کافی هم نداشتند تا او را به دانشگاه بفرستند. گویی او به نحوی بهجای دخترانش زندگی میکرد و تلاش میکرد تا ما به هر جایگاه و موقعیتی که میخواهیم برسیم. او همیشه به ما میگفت: « رؤیاهای بزرگ داشته باشید. اما در هجده سالگی شما را به خانه شوهر میفرستم. تا آن زمان میتوانید به تصویرسازی رؤیای بزرگ خودتان ادامه دهید.»
بنابراین، عملاً او هر روز سر میز شام مینشست و میگفت: «با فرض اینکه شما رئیسجمهور هستید، یک سخنرانی ارائه کنید.» یک روز فرض نخستوزیر بودن مطرح بود، روز دیگر ریاست یکی از وزارتخانهها؛ البته او همیشه کار ما را نقد میکرد. او هیچگاه ما را تحسین نمیکرد، فقط به ما میگفت: «هیچ وزیری اینطور صحبت نمیکند، هیچ نخستوزیری اینطور برخورد نمیکند.» او دائم تأکید میکرد که ما باید روزبهروز پیشرفت کنیم. اگر روزی ما را تحسین میکرد، میگفتیم: «حتماً کار ما خیلی عالی بوده!».
به این ترتیب، او هر روز سطح انتظار خود را از ما بالا میبرد. او به ما امید میداد و در عین حال، بر حفظ ارزشهای فرهنگی مردم جنوب هند، مبنی بر ازدواج تا هجده سالگی، تأکید میکرد؛ هرچند که در مورد ما این اتفاق نیفتاد.
نویسنده: آیا اگر تا هجده سالگی ازدواج نمیکردید، مایه شرمندگی بود؟
ایندرا: طرز فکر مادر ما اینگونه بود. از طرف دیگر، پدر و پدربزرگمان میگفتند: «هر آنچه میخواهید در ذهنتان به تصویر بکشید، فقط در مدرسه نمرات خوب بگیرید تا مادرتان شما را مجبور به ازدواج نکند.» من اینگونه بزرگ شدم. این کنترلها و نظارتها در خانه ما وجود داشتند.
ادامه دارد...
Interview series with successful leaders
Interview with Ginni Rometty
Former CEO of PepsiCo
Part 1
Published in Harvard Business Journal