سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با تیم کوک
مدیرعامل شرکت اپل
قسمت سوم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
نویسنده: شما محصولی دارید به نام آیفون که موفقترین کالای مصرفی در تاریخ بشر میباشد.
تیم: این حس وجود داشت که این گوشی، محصول پیچیدهای است و بازار را کاملاً تغییر خواهد داد. اگر به گذشته برگردید و به متنی نگاه کنید که استیو درباره این محصول اعلام کرد، متوجه خواهید شد که چقدر آن را دوست داشت و چه توصیفی از آن ارائه کرد. گویی همین دیروز بود که بیانیه را اعلام کرد.
نویسنده: تاکنون چه تعداد آیفون فروخته شده؟
تیم: بیش از یک میلیارد.
نویسنده: قدری در مورد ارزشهایی صحبت کنیم که شما ایجاد کردهاید. یکی از آنها، حریم خصوصی است.
تیم: ما حریم خصوصی را حق اساسی هر انسانی میدانیم. از نظر ما، این حق و یکسری آزادیهای شهروندی دیگر برای همه آمریکاییها وجود دارد و این آزادیها حق مردم آمریکاست. از نظر ما اهمیت این موضوع روزبهروز برای مردم بیشتر میشود. ما از مردم فقط حداقل اطلاعات را میخواهیم؛ فقط آن میزان که نیاز است تا بتوانیم بهترین خدمات را ارائه کنیم. پس از آن تلاش میکنیم تا با رمزگذاری و کارهای دیگر، این اطلاعات را حفظ کنیم.
نویسنده: شما در مورد عدم تبعیض هم صحبت کردهاید.
تیم: وقتی به جهان نگاه میکنم، میبینم بسیاری از مسائل جهان ناشی از وجود تبعیض و نابرابری میباشد. مانند کودکی که در منطقهای متولد میشود که تعلیم و تربیت ضعیفی دارد، یا مانند کسی که اعتقادات مذهبی او با اعتقادات مذهبی جامعهای که در آن زندگی میکند متفاوت است. مطلب، خیلی ساده است. اگر شما عصای جادویی داشته باشید و بتوانید با حرکت دادن آن کاری کنید تا تکتک مردم جهان با احترام و متانت با یکدیگر رفتار کنند، تمام مسائل جهان حل خواهد شد.
نویسنده: شما مسائل زندگی خصوصی خودتان را در معرض دید مردم قرار دادهاید و حتی حریم خصوصی خودتان را هم که معتقدید مردم باید حفظ کنند، حفظ نکردهاید. علت چیست؟
تیم: من هدف بزرگتری دارم. من متوجه شدهام که کودکان زیادی هستند که با آنها برخورد درستی نمیشود، حتی در داخل خانواده آنها. این کودکان به کسی نیاز دارند تا بگوید: «در زندگی، با این کودکان طوری باید برخورد شود که احساس شادی و نشاط کنند و احساس نکنند که با آنها مانند یک زندانی برخورد میشود».
یادداشتهایی از این کودکان به دست ما میرسید که قلبم را میآزرد. سرانجام با خودم گفتم: «من با این تماسها وارد حریم خصوصی افراد میشوم. بهتر است کاری کنم که منافع همه مردم تأمین شود».
نویسنده: از این کارتان پشیمان نیستید؟
تيم: خير.
نویسنده: آیا والدین شما در قید حیات هستند تا شاهد موفقیتهای شما باشند؟
تیم: مادرم چند سال پیش فوت کرد، اما پدرم هنوز پیش ماست.
نویسنده: آیا زمانی که مدیرعامل اپل بودید، مادرتان زنده بود؟
تيم: بله.
نویسنده: آیا مادرتان گفت: «من همیشه میدانستم تو موفق خواهی شد.»
تیم: برای هر دو آنها یک iPad گرفته بودم و سرانجام، پدرم را قانع کردم که کمکم از آیفون استفاده کند. آنها با من طوری برخورد میکردند که گویی هنوز کودک هستم. نویسنده: آیا پدرتان به شما زنگ میزند تا بگوید چه کاری بکنید و چه کاری نکنید؟
تیم: اگر کاری کنم که نپسندد، تذکر میدهد.
نویسنده: بدیهی است که شما چهره خیلی مشهوری هستید. آیا هرگز به این فکر افتادهاید که شاید بتوانید رئیسجمهور ایالاتمتحده شوید؟ شما از نزدیک با رئیسجمهور ملاقات داشتهاید.
تیم: من آدم سیاسی نیستم، ولی دوست دارم بر موضوع خطمشیگذاری تمرکز کنم. با وضعیت آشفتهای که در واشینگتن بین قوه مقننه و بقیه قوا وجود دارد، تصور میکنم با انجام دادن همان کاری که در حال حاضر انجام میدهم، میتوانم خدمت بزرگتری به جهان ارائه کنم.
نویسنده: با توجه به شناخت من از بین تمام مدیرعاملانی که شرکتهای بزرگ را رهبری میکنند، شما تنها فردی هستید که در این جایگاه به هیچوجه دچار خودخواهی نشدهاید و بیش از هر کسی از تواضع برخوردارید. آیا هرگز متوجه شدهاید که چقدر از دیگر مدیرعاملان متمایزید؟ وقتی بزرگترین شرکت جهان را رهبری میکنید، چگونه میتوانید این همه فروتنی را حفظ کنید؟
تیم: همه کسانی که در اپل کار میکنند، احساس میکنند جو به گونهای است که گویی همه انتظار دارند با همه وجود تلاش کنند تا مفید واقع شوند. به خاطر این فضایی که وجود دارد، هیچکس، حتی مدیرعامل، هرگز تصور نمیکند به آن مرحله از کار و تلاش رسیده باشد. بنابراین، من هم از این قاعده مستثنا نیستم.
Interview series with successful leaders
Interview with Tim Cook
CEO of APPLE
Part 3
Published in Harvard Business Journal