سری مصاحبه با رهبران موفق مصاحبه با مریلین هیوسن قسمت دوم

 

 


سری مصاحبه با رهبران موفق

مصاحبه با مریلین هیوسن

مدیر ارشد اجرایی و مدیرعامل شرکت لاکهید مارتین

قسمت دوم

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

نویسنده: شما در دانشگاه آلاباما درس خواندید. آیا بورس تحصیلی داشتید و مجبور نبودید کار کنید؟

 

مریلین: خیر، من از بورس تحصیلی استفاده نکردم. شب‌ها کار می‌کردم، یعنی همان چیزی که به آن شیفت شب می‌گویند و از ساعت یازده شب شروع می‌شد و تا هفت بامداد ادامه داشت. پس از آن به کلاس می‌رفتم که از ساعت هشت تا یک یا دو بعد از ظهر ادامه داشت و پس از آن می‌خوابیدم. در دوران دانشجویی‌ که سه سال و نیم طول کشید، تمام‌وقت کار می‌کردم. اگر انسان مجبور باشد، از عهده انجام دادن هر کاری برمی‌آید.

 

نویسنده: آیا پس از اتمام تحصیل به خودتان گفتید: «می‌خواهم مدیر عامل شرکت لاکهید مارتین شوم؟»

 

مریلین: خیر. به دنبال کار بودم و پس از اتمام دانشگاه به عنوان اقتصاددان در اینجا، یعنی در واشینگتن و در اداره آمار وزارت کار مشغول به کار شدم. آن‌ها در حال تجدیدنظر در شاخص قیمت‌های تولیدکننده بودند. این کار برای کسی که تازه فارغ‌التحصیل شده کار مناسبی می‌باشد. بنابراین زندگی حرفه‌ای من در اینجا آغاز شد. چهار سال بعد، با چندین شرکت مانند لاکهید در شهر ماریتا در ایالت جورجيا مصاحبه کردم و در آنجا به عنوان مهندس ارشد صنایع مشغول به کار شدم.

 

نویسنده: وقتی به شهر ماریتا رفتید، کم‌کم مسیر پیشرفت را طی کردید. تصور می‌کنم بیست‌ودو پست مختلف مدیریتی را پشت سر گذاشته‌اید. شما خیلی جابه‌جا شدید؟

 

مریلین: من سیزده سال در شهر ماریتا بودم. پس از هجده ماه به عنوان سرپرست مهندسی صنعتی ارتقا یافتم. پس از دو سال تجربه کاری، برای یک برنامه عمومی توسعه مدیریت معرفی شدم. از کسی که در این برنامه حامی من بود و باعث پیشرفت من شد خیلی ممنونم. بدین ترتیب، من دو سال در پست‌های مختلف در شرکت به صورت چرخشی کار کردم. در پایان دو سال، مدیر قسمت برآورد تولید و بودجه شدم.

 

نویسنده: در یک مرحله همسر شما بیکار شد و با شرکتی مصاحبه اینترنتی داشت. آن شرکت چه شرکتی بود؟

 

مریلین: شرکت او موفق نبود و تعطیل شد و به دنبال کار بود. ما یک بچه پنج ماهه داشتیم، به همین دلیل امیدوار بودیم که او بتواند کاری پیدا کند. آن روزها بازار کار وضع خیلی بدی داشت، اما یک روز به خانه آمد و گفت: «مژده بده! من کار پیدا کردم.» پرسیدم: «کجا؟» همسرم گفت: «در شرکت لاکهید.» گفتم: «لاکهید؟ چرا در شرکت ما؟!» کاشف به عمل آمد که او در واحد امور مالی مشغول به کار شده است. البته ما ارتباط شغلی با یکدیگر نداشتیم. من در آن زمان در واحد مدیریت صنعتی کار می‌کردم. ناگفته نماند که او پس از پنج سال بازنشسته شد.

 

نویسنده: موقعیت و دستاوردهای شما برای شرکت باعث شده بود که در شرکت برای او ارزش خاصی قائل باشند. لطفاً توضیح دهید چرا پس از اینکه او بازنشسته شد، وظایفی بر عهده گرفت که معمولاً خانم‌ها در خانواده بر عهده می‌گیرند ؟

 

مریلین: بله، او بازنشسته شد. ما دو پسربچه سه و شش‌ساله داشتیم. چون شغلم تغییر کرده بود، باید از شهر ماریتا به شهر دیگری در ایالت تگزاس منتقل می‌شدیم. شما می‌دانید نگهداری چند بچه کوچک در منزل چقدر دشوار می‌باشد. به همسرم گفتم: «بیا یک سال کار در خانه را امتحان کن.» او پذیرفت و این مدل کار کردن او استمرار پیدا کرد و به این ترتیب، پدری خانه‌نشین و در واقع مربی بچه‌ها شد. او به گردش علمی می‌رفت، علت این بود که شغل من ایجاب می‌کرد زیاد سفر کنم. شاید در آن زمان به خاطر نحوه زندگی‌ای که ما داشتیم، خانواده متجددی تلقی می‌شدیم، اما به هر حال ما با این نوع زندگی راحت بودم. الآن بچه‌های ما بیست‌وچند سال دارند و دنبال زندگی خودشان هستند. وقتی به او گفتم بازنشسته شده است، خوشحال شد که پنج سال سابقه در لاکهید دارد. او چک پاداش بازنشستگی خود را به تازگی دریافت کرد.

 

نویسنده: بنابراین حدس می‌زنم که او هم مانند سهامداران از عملکرد شرکت راضی است.

 

مریلین: بله همین‌طور است.

 

نویسنده: کمی در مورد محصولی که پیش‌تر اشاره شد صحبت کنیم -منظورم جت‌های جنگنده می‌باشد.- جنگنده‌های اف14، اف15 و اف18. یک جت اف22 هم داشتید و سرانجام به اف35 رسیدید. چرا یک‌باره از ۲۲ به ۳۵ رسیدید؟

 

مریلین: شماره‌گذاری جنگنده‌ها توسط لاکهید مارتین انجام نمی‌شود. دولت ایالات‌متحده شماره‌ها را تعیین می‌کند.اف ابتدای کلمه فایتر (به معنی جنگنده)، وبی ابتدای کلمه بامبر (به معنای بمب‌افکن) است. معمولاً واژگان ترتیب دارند.

 

ما برنده قرارداد ایکس35 شدیم. نام محصول با ایکس یا ایگرک مشخص می‌شود و به اینکه محصول قبلاً آزمایش شده یا نمونه جدید است، بستگی دارد. لاکهید در این رقابت برنده شد و مقام مسئول در نیروی هوایی گفت: «اف35» همه ما شوکه شده بودیم، چون تصور می‌کردیم نوبت می‌باشد. با نام‌گذاری او، کار تمام شد.

 

نویسنده: حدس می‌زنم چون او قرارداد را به شما واگذار کرده بود، مایل نبودید به او بگویید اشتباه کرده است. این بزرگ‌ترین قرارداد دفاعی در تاریخ کشور ما بوده. تصور می‌کنم ده‌ها میلیارد دلار ارزش قرارداد بوده. چرا ساخت این هواپیماها این همه هزینه برده است؟ چرا ساخت اف35 این‌قدر گران بوده؟

 

مریلین: مدل اف35آ که نوع قدیمی بود، ۹۴/۳ میلیون دلار قیمت داشت. قرار است آن را تا سال ۲۰۲۰ تا مبلغ ۸۰ میلیون دلار کاهش دهیم. آیا تا به حال با هواپیمای گلف استریم پرواز کرده‌اید؟

 

نویسنده: گه‌گاه.

 

مریلین: هزینه آن را در نظر بگیرید. سپس به پیچیده‌ترین هواپیمای جت جنگنده جهان فکر کنید که می‌تواند ۸۰ میلیون دلار قیمت داشته باشد. به نظر من خیلی موضوع مهمی می‌باشد. این هواپیما پیشرفته‌ترین جنگنده جهان و رادارگریز است، ضمن اینکه چندین حسگر دارد. در موقعیت‌های مختلف میدان نبرد، می‌تواند تغییر وضعیت بدهد. چندین ویژگی دیگر نیز دارد که باید از اهل فن بخواهید برایتان توضیح دهند.

 

نویسنده: از اینکه مدیرعامل بزرگ‌ترین شرکت پیمانکاری دفاعی کشور هستید چه حسی دارید؟ شما ۷۰ درصد درآمد خود را از دولت ایالات‌متحده دریافت می‌کنید. چند ساعت از وقت خودتان را برای دولت صرف می‌کنید؟ معمولاً وقت خودتان را در هفته چگونه سپری می‌کنید؟

 

مریلین: بین ۶۰ تا ۷۰ درصد وقت من برای برنامه‌ریزی و مدیریت شرکت، مشتریان و سفر در اطراف جهان برای گفت‌وگو با مشتریان صرف می‌شود. من به خاطر مسئولیتی که دارم، خیلی مهم است که با سران کنگره و وزرای دولت دیدار داشته باشم تا اطمینان پیدا کنم که با نیازها و اولویت‌های آن‌ها هماهنگ هستیم. ضمن اینکه به خارج کشور هم زیاد سفر می‌کنم. هفتاد درصد کار ما خارج از ایالات‌متحده و با دولت‌های سراسر جهان می‌باشد.

 

نویسنده: به تازگی شما به عنوان بیست‌ودومین زن قدرتمند جهان انتخاب‌شده‌اید، البته نه فقط در دنیای کسب‌وکار. وقتی با این نکته روبه‌رو شدید، با خودتان نگفتید: «باید از این هم بالاتر بروم!» از اینکه در بین ۳/۶ میلیارد زن در جهان، به عنوان بیست‌ودومین زن قدرتمند انتخاب‌شده‌اید، چه حسی دارد؟

 

مریلین: من خیلی روی این نکته تمرکز نمی‌کنم. برادرم نامه‌ای به من نوشت با این مضمون: «چرا اپرا وينفرى بالاتر از شما قرار گرفت؟» من به چنین موضوع‌هایی توجه چندانی ندارم. فهرست‌های زیادی وجود دارد. برای من مهم این است که افتخار هدایت شرکتی را بر عهده دارم که یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین کارهای جهان را انجام می‌دهد.

 

نویسنده: اینکه در جایی گفته‌اید: «من باید نشان دهم از آن‌ها بهتر هستم.»، آیا قصد تهدید یا ارعاب کسی را داشته‌اید؟

 

مریلین: شما در هر تیمی که هستید باید اعتبار و توانمندی‌های خودتان را افزایش دهید. از نظر من، وقتی عضو تیمی هستید و کار مفید و مثبتی انجام می‌دهید، اهمیتی ندارد که زن هستید یا مرد. امروزه نکته مهم این است که ۲۲ درصد رهبران ما زن هستند و ۲۴ تا ۲۵ درصد نیروی کار ما را زنان تشکیل می‌دهند. سی و پنج سال پیش بین نیروی کار، این تعداد زن در رشته‌های مهندسی و رشته‌های دیگر وجود نداشت. اما اگر امروز به مشتریان ما و به کارکنان نیروی نظامی نگاه کنید، زنان را در لباس نظامی و پست‌های رهبری ملاحظه خواهید کرد. این تازه آغاز کار می‌باشد. ما همواره تلاش می‌کنیم تا زنان بیشتری را به کار بگیریم.

 

نویسنده: تفریح و سرگرمی شما چیست؟

 

مریلین: من و همسرم برای تفریح گاهی گلف بازی می‌کنیم، اما معمولاً خانوادگی به سفر می‌رویم. من سفر شغلی زیاد دارم. شاید ۴۰ تا ۵۰ درصد وقت من صرف سفرهای شغلی می‌شود، اما یکی از چیزهایی که واقعاً برای ما لذت‌بخش می‌باشد، سفر با اعضای خانواده است. من معمولاً سفر را طوری برنامه‌ریزی می‌کنم که به بچه‌ها خوش بگذرد. تا زمانی که پدر و مادر به این نکته توجه دارند و به بچه خوش می‌گذرد، آن‌ها هم از سفر استقبال می‌کنند.

 

 


Interview series with successful leaders

Interview with Marillyn Hewson

Former executive vice president of lockhead Martin

Part 2

Published in Harvard Business Journal

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده

دیدگاه‌ها