سری مصاحبه با رهبران موفق مصاحبه با مریلین هیوسن قسمت یکم

 

 


سری مصاحبه با رهبران موفق

مصاحبه با مریلین هیوسن

مدیر ارشد اجرایی و مدیرعامل شرکت لاکهید مارتین

قسمت یکم

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

من از بورس تحصیلی استفاده نکردم. شب‌ها کار می‌کردم، همان چیزی که به آن شیفت شب می‌گویند.

 

از ساعت یازده شب شروع می‌شد و تا هفت بامداد ادامه داشت. پس از آن به کلاس می‌رفتم که از ساعت هشت تا یک یا دو بعد از ظهر ادامه داشت و پس از آن می‌خوابیدم. در دوران دانشجویی که سه سال و نیم طول کشید، تمام‌وقت کار می‌کردم. اگر انسان مجبور باشد، از عهده انجام دادن هر کاری برمی‌آید.

 

در سال ۲۰۱۳، مریلین هیوسن، مدیر‌عامل و یک سال بعد، رئیس هیئت‌مدیره شرکت لاکهید مارتین شد. با پذیرش این دو پست، مریلین نخستین زنی بود که هدایت بزرگ‌ترین شرکت پیمانکاری در امور دفاعی ملی را بر عهده می‌گرفت.

 

در سال ۱۹۸۳ که مریلین به شرکت لاکهید پیوست، احتمال وقوع چنین امری بعید به نظر می‌رسید. (در آن زمان تعداد محدودی زن در مدیریت ارشد لاکهید یا شرکت‌های صنعت دفاعی وجود داشت.) یا وقتی پدر مریلین در دوران جوانی درگذشت، کسی باور نمی‌کرد او مادرش را با پنج کودک تنها بگذارد و از دنیا برود. یا کسی باور نمی‌کرد مریلین بتواند شب‌ها به طور تمام‌وقت کار کند تا بتواند مخارج دانشگاه خود را در آلاباما تأمین کند. در تمام دوران زندگی حرفه‌ای مریلین که سرانجام به مدیریت در شرکت لاکهید مارتین منجر شد، و البته پیش از آنکه به عنوان مدیر ارشد و عضو هیئت‌مدیره انتخاب شود، نقش‌های رهبری و مسئولیت‌های مختلف به او داده می‌شد. به طوری که به سراسر کشور می‌رفت تا بخش‌های مهم شرکت را مدیریت کند. همکاران و مشتریان متوجه شده بودند که او همواره آماده به کار می‌باشد، فردی است کارآمد و به دنبال آن می‌باشد تا تلاش کنند به نتایج مثبت منجر شود. او خیلی خوب می‌دانست چگونه در یک شرکت بزرگ کارها را به نتیجه برساند و چگونه با مشتری مقتدر شرکت، یعنی پنتاگون، روابط خوبی داشته باشد. مریلین را خوب نمی‌شناختم، اگرچه یکی از شرکای من در شرکت کارلایل و عضو هیئت‌مدیره بود. مرکز اصلی لاکهید در منطقه واشینگتن دی.سی. قرار دارد. مریلین همیشه به مشتریان سهامدارن و کارکنان اهمیت می‌دهد، در نتیجه به هیاهوهای تبلیغاتی توجهی ندارد. اما پس از چندبار تلاش، توانستم در ماه مارس ۲۰۱۸ او را متقاعد کنم تا در مرکز اقتصادی واشینگتن دی.سی. با او مصاحبه‌ای داشته باشم.

 

از آغاز مصاحبه معلوم بود که مریلین در چارچوب مصاحبه کاملاً خبره است. احساس من این بود که ترقی او در محیط این شرکت و دیگر شرکت‌های دفاعی که مدیریت در دست مردان است، بعید به نظر می‌رسد. اما او مهارت‌های لازم را برای پست مدیر‌عاملی از قبل کسب کرده بود.

 

یکی از نکات مورد توجه او، فراهم کردن مقدمات پیشرفت زنان دیگر برای پست‌های رهبری بوده است. او متوجه هست که از حمایت لازم برای پیشرفت در مراتب سازمانی برخوردار می‌باشد: همسر او موافقت کرده بود تا برای نگهداری بچه‌ها در خانه بماند، به طوری که مریلین بتواند به سفرهایی که لازم بود برود. یا به خاطر مسئولیت‌هایی شغلی که مدیران ارشد دارند، ساعت‌های طولانی در محیط کار بماند. شاید هر زنی از چنین آزادی عملی برخوردار نباشد، اما از نظر او این وضعیت به نفع او، خانواده‌اش و سهامداران شرکت لاکهید مارتین می‌باشد. در مدت رهبری او، ارزش سهام چهار برابر شده است.

 

مریلین در ژوئن ۲۰۲۰ از پست مدیرعاملی کناره‌گیری کرد و بی‌شک، از استعدادهای فوق‌العاده خود در شغل‌های دیگر استفاده خواهد کرد تا بتواند مهارت‌های رهبری خود را به کار بگیرد.

 

نویسنده: از زمانی که شما به عنوان مدیر عامل لاکهید انتخاب شدید، سهام شرکت ۳۳۰ درصد افزایش داشته. ارزش بازاری سهام تقریباً ۲۸۰ درصد می‌باشد. مدیرعامل شرکت دیگری که با آن رقابت می‌کنید، یعنی شرکت جنرال داینامیکز نیز خانمی است به نام فیبه نوواکویچ و ارزش بازاری سهام آن‌ها از زمانی که وی به این مقام منصوب شده به ۲۵۰ درصد رسیده است. آیا تصور می‌کنید خانم‌ها شرکت‌های دفاعی را بهتر از مردان مدیریت می‌کنند؟ یا به طور کلی هر نوع شرکتی را بهتر مدیریت می‌کنند؟

 

مريلين: من موقع سخنرانی نگاه می‌کنم ببینم چند نفر زن در بین جمعیت وجود دارد. اما در کار سازمانی، موضوع کار تیمی مطرح می‌باشد. عملکرد شرکت فقط روی دوش من نیست. من واقعاً به دستاوردهای تیم خود در پنج شش سال گذشته افتخار می‌کنم. از زمانی که به عنوان مدیرعامل انتخاب شدم، شش سال می‌گذرد.

 

نویسنده: وقتی به نشست‌هایی که با سهامداران دارید وارد می‌شوید، آیا جمعیت می‌ایستند و ابراز احساسات می‌کنند؟ آن‌ها باید خیلی خوشحال باشند.

 

مریلین: بله، سهامداران ما خیلی خوشحال‌اند. اما مراقب هستند تا اطمینان حاصل کنند که ما دائم برایشان ارزش خلق می‌کنیم. در واقع دائم میپرسند: «اخیراً برای ما چه کرده‌اید؟»

 

نویسنده: دونالد ترامپ در مراسم تفویض ریاست جمهوری، پیامی برای شما فرستاد مبنی بر اینکه مهم‌ترین محصول شما، یعنی هواپیمای ۳۵۴۰ خیلی گران تمام شده است. البته شما در آن زمان خارج از کشور بودید.

 

مریلین: بله، من در اسرائیل در حال تحویل دو هواپیمای ۳۵۴ به آن‌ها بودم.

 

نویسنده: واکنش شما به رئیس‌جمهور ایالات‌متحده که پیام داده بود هزینه زیادی را روی دست ایالات‌متحده گذاشته‌اید، چه بود؟

 

مریلین: ما باید هواپیماها را تحویل می‌دادیم. در مراسم تحویل، نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل حضور داشت و به من گفت تصویر نمی‌کنید رئیس‌جمهور جدید ممکن است در مورد قیمت این هواپیماها شرایط بهتری پیشنهاد کند و شاید تخفیفی برای ما قائل شود. چانه‌زنی او برای ما مشکلاتی هرچند کوچک به وجود آورد. نکته مهم این بود که رئیس‌جمهور منتخب در حال بیان برنامه‌های خود بود و به مردم آمریکا می‌گفت برای خرید تجهیزات قراردادهای خوبی خواهد بست و می‌گفت هزینه‌های دفاعی را افزایش خواهد داد، اما تلاش خواهد کرد تا وجوه پرداختی مالیات‌دهندگان را به طور معقول هزینه کند. من شخصاً تیم خود را متقاعد کردم تا گفت‌وگویی با رئیس‌جمهور جدید داشته باشيم.

 

نویسنده: آیا تخفیف هم دادید؟

 

مریلین: ما هم قیمت را کاهش دادیم، هم معامله را به سرانجام رساندیم، هم کار را سریع تمام کردیم. بدیهی است که او تأثیر جدی‌ای در این کار داشت.

 

نویسنده: شما در ایالت کانزاس بزرگ شدید. وقتی نه سال داشتید پدرتان فوت کرد و شما چهار خواهر و برادر داشتید. مادر شما چگونه هزینه پنج بچه را تأمین می‌کرد؟

 

مریلین: بسیار کار دشواری بود. پدرم در یکی از سازمان‌های ارتشی کار می‌کرد. اما مادرم با پنج بچه خانه‌دار بود. ما خانواده متوسطی بودیم و هزینه زندگی ما سنگین بود. من به مادرم که ما پنج بچه را خودش بزرگ کرد، خیلی مدیون هستم. او که زندگی سختی را پشت سر گذاشته بود، به تازگی در نود سالگی فوت کرد.

 

نویسنده: آیا او اهل ایالت آلاباما بود؟

 

مریلین: بله، او اهل آلاباما بود. مادرم به ما آموخت که باید ارزش هر یک دلار را بدانیم. او از همان سنین کودکی به ما یاد داد تا اهل صرفه‌جویی باشیم. به همین دلیل ما را می‌فرستاد تا صورتحساب برق را پرداخت کنیم. او مسئولیت کارهای مختلف را به فرزندان خود می‌سپرد و می‌گفت: «شما باید این کارها را یاد بگیرید.» این کار باعث شد تا من کاملاً به خودم متکی باشم.

 

نویسنده: شنیده‌ام که مادرتان به شما می‌گفت: «این پنج دلار را بگیر و به خواربارفروشی برو و با هفت دلار خواربار برگرد.»

 

مریلین: بله صحت دارد. این کار باعث شد تا من خیلی زود معنی صرفه‌جویی را یاد بگیرم.

 

 

ادامه دارد...


Interview series with successful leaders

Interview with Marillyn Hewson

Former executive vice president of lockhead Martin

Part 1

Published in Harvard Business Journal

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده

دیدگاه‌ها