سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با رابرت اسمیت
بنیانگذار و مدیرعامل شرکت ویستا اکوییتی پارتنرز
قسمت سوم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
نویسنده: موزه ملی تاریخ و فرهنگ آمریکاییهای آفریقاییتبار باعث جذب شما به این مجموعه شد
رابرت: دو نکته وجود دارد: نخست اینکه ما هم از تاریخ بردهداری آسیب دیدهایم، هم از نژادپرستی که همچنان ادامه دارد. مهم این است که ما نشان دهیم کسانی بودهاند که خونشان بر زمین ریخته شده تا این کشور بهترین کشور جهان باشد.
نکته دوم، به نظرم آمریکاییهای آفریقاییتبار باید جایی داشته باشند که در آن از بودن خود و راهی که پیشرو دارند احساس غرور کنند و در ضمن، بتوانند داستان زندگیشان را برای دیگران بازگو کنند. بخش عمده هدیه من، دیجیتالی کردن تجربه آنها میباشد. حالا خانواده من میتواند عکسها، روایتها، فیلمها و هرچه را که دارد به شکل دیجیتال در بیاورد تا بخشی از این موزه شود. مردم میتوانند به صورت زنده با تاریخچه خانوادهشان آشنا شوند.
نویسنده: شما طرح جالب دیگری در زمینه امور خیریه دارید. در ایالت کلرادو، مالک مزرعه بزرگی هستید که آن را تغییر دادهاید.
رابرت: نام آنجا لینکلن هیلز میباشد. در واقع، قدیمیترین استراحتگاهی است که آمریکاییهای آفریقاییتبار درست کردهاند؛ جایی که آنها میتوانند یک تکه زمین به قیمت ۲۵ دلار بخرند و کلبهای در آن بسازند و در تابستانها، تعطیلاتشان را در آنجا بگذرانند.
نخستینبار که به آنجا رفتم، شش سال داشتم. همه مردم از سراسر کشور برای اقامت به آنجا میآمدند، چراکه در آن برهه از تاریخ، سیاهان نمیتوانستند در هتلهای شهر دنور اقامت کنند.
به مرور زمان، پس از لغو تبعیض نژادی، این منطقه مانند بسیاری از مؤسسات مربوط به آمریکاییهای آفریقاییتبار، مورد بیتوجهی قرار گرفت. اما در حال حاضر، برنامه جالبی داریم که به شیوههای مختلف در خدمت این قشر از جامعه میباشد. هر تابستان، شش هزار کودک از شهرهای مختلف به این منطقه میآیند. ضمن اینکه هر سال، دویست تا سیصد نفر از سربازان سابق ارتش را که مجروح جنگی هستند پذیرایی میکنیم.
البته در زمستان که منطقه کاملاً تعطیل میباشد، یکی از نکاتی که متوجه آن شدیم -در واقع همسرم متوجه آن شد- مدیریت برنامهای است با عنوان «ما با هم رشد میکنیم» که از کودکان یتیم نگهداری میکند. ما در آن منطقه خانهای شانزده اتاق ساختهایم، بهطوری که میتوانیم در ایام تعطیلات میزبان سی کودک باشیم. در تعطیلات کریسمس، ما میزبان این کودکان هستیم و هرگونه سرگرمی را برایشان فراهم میکنیم.
نویسنده: آیا والدین شما در قید حیات هستند؟
رابرت: مادرم هنوز زنده میباشد.
نویسنده: او باید به دستاوردهای شما افتخار کند. آیا مرتب به شما تلفن میکند تا بگوید شما چقدر خوب و عالی هستید؟
رابرت: او معمولاً به من زنگ میزند که بگوید چه کاری را باید بهتر انجام دهم. توجه او به نیازهای جامعه ما هنوز خیلی بجا و ارزشمند میباشد. او مواردی را تشخیص میدهد و میگوید: «میدانی رابرت، تو باید به این موضوع فکر کنی. چطور میتوانی به این بچهها کمک کنی؟»
نویسنده: مایلید مردم چه چیزی را یادگار و میراث شما بدانند؟ سرانجام روزی شما باید فعالیت خودتان را کم کنید و شاید لازم باشد به فعالیت دیگری بپردازید. آیا وارد مسئولیتهای دولتی خواهید شد؟
رابرت: نمیدانم. مانند همیشه باید به دنبال زمینههایی باشیم که برای هر مسئلهای، راهحل خاصی ارائه کنیم. مسائلی که اکنون به دنبال حل آنها هستم، ایجاد فرصت برابر برای آمریکاییهای آفریقاییتبار میباشد و به آنها کمک کنم تا در مؤسسه تجاری بزرگی به نام آمریکا، مسئولیتی بر عهده بگیرند.
چطور میتوانیم نه فقط یک شغل، بلکه فرصتهای شغلی پایدار با جایی برای کار کردن برای مردم ایجاد کنیم؟ به نظرم راهش آموزش و کارآموزی میباشد. امیدوارم بتوانم ساختار پایداری برای شناسایی این افراد، آموزش دادنشان در مدارس، پیدا کردن فرصتهای مناسب کارآموزی برای آنها و هدایتشان پایهگذاری و ایجاد کنم تا نه تنها رهبرانی مبتکر در زمینه کسبوکار باشند، بلکه مهندسان و فنشناسان خلاقی شوند که به ساختار آمریکا کمک کنند.
نویسنده: رابرت اسمیت! برنامههای شما برای پیشرفت کشور فوقالعاده میباشد.
Interview series with successful leaders
Interview with Robert smith
Chairperson of Vista Equity partners , LLC
Part 3
Published in Harvard Business Journal