سری مصاحبه با رهبران موفق
مصاحبه با ریچارد برانسون
بنیانگذار گروه ویرجین
قسمت یکم
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
هیچوقت با فکر رسیدن به سود، وارد یک معامله پرخطر نمیشوم. اگر بتوانی بهترین شرایط را در زمینه کارت ایجاد کنی، متوجه میشوی که توانایی آن را داری تا صورتحسابها را پرداخت کنی و همزمان سود هم به دست بیاوری.
ریچارد برانسون، زندگیای داشته که بیشتر افراد کارآفرین و حتی شاید بسیاری از مردم، آرزوی آن را دارند. او کسبوکارهای مختلفی را راهاندازی کرده که همگی موفق بودهاند و تمام آنها نیز با برند ویرجین مطرحشدهاند. او مرد جسوری است که از مخاطرات زیادی جسته، رهبری کسبوکار موفقی را بر عهده دارد، از افراد خیری میباشد که شهرت جهانی دارد، بیش از چهل سال است که ازدواج کرده، ارتباطات خوبی با والدین و با فرزندان خود دارد، مالک و مقیم یکی از جزایر زیبا و باصفای دریای کارائیب است، با تمام افراد ثروتمند و مشهور جهان ارتباط دوستانه دارد، از ملکه الیزابت دوم لقب سر گرفته، چهرهای است که در تمام جهان شناخته شده و مورد تحسین قرار گرفته و در نتیجه همه اینها، مرد بسیار خوشبختی میباشد.
انسان از زندگی چه انتظار دیگری دارد؟ به نظر میرسد ریچارد برانسون دائم در زندگی به دنبال پیشرفت و همواره به دنبال مخاطرات و کارهای جدید پر ریسک میباشد. آخرین کاری که ریچارد انجام داده، تأسیس شرکت کهکشان بکر با هدف ارائه خدمات گردشگری به مسافران فضایی است. وقتی ریچارد تأسیس شرکت را اعلام کرد، بسیاری از افراد شوکه شده بودند! ضمن اینکه کار با چالشهای خاصی روبهرو بود. اما طی سالها، از میان کسانی که با ریچارد برانسون شرطبندی کردهاند، بهندرت کسی را مییابید که از او برده باشد.
احتمالاً عدهای این تصور را داشتهاند که او نمیتواند بر موانع اولیه غلبه کند. او در ۱۵ سالگی ترک تحصیل کرد، دچار خوانش پریشی (دیسلکسی) شدید بود و در اوایل کار سرمایه چندانی نداشت. اما برانسون یک کارآفرین مادرزاد بود و چند صد شرکت مختلف تأسیس کرده که تعدادی از آنها در زمان خود، موفقیتی افسانهای به دست آوردند؛ مانند ویرجین رکوردز و ویرجین آتلانتیک.
موفقیت تمام این شرکتها ناشی از بصیرت و درایت او بوده که با داشتن جسارت، فراهم کردن زمینه برای فعالیتهای جدید، برانگیختن اشتیاق افراد برای ریسکپذیری، با تمایل به تلاش و فعالیت جدید و ارائه محصولات و خدمات عالی همراه بوده است.
عنصر اصلی موفقیت ریچارد برانسون بهعنوان فردی کارآفرین و رهبری موفق، این بوده که توانسته افراد بااستعداد، کارآفرین و برجسته را جلب کند.
اما برخلاف کارآفرینان دیگر که اغلب میگویند دوست دارند چنین افرادی دوروبرشان باشند، ریچارد برانسون واقعاً آماده شنیدن نظرات این اشخاص «باهوشتر» و انجام تغییرات پیشنهادی آنها در مورد ایده «درخشان» اولیهاش میباشد. او آنقدر اعتمادبهنفس دارد که بداند ممکن است همه ایدههای بیشمارش موفقیتآمیز نباشند. همین موضوع، یکی از عوامل مؤثر در موفقیت او میباشد.
شکی نیست که جانسون دیدگاههای خود را با دقت، نوآوری و شجاعت پیمیگیرد. تواضع او، نکتهای بود که هنگام مصاحبه توجه من را به خود جلب کرد. در گردهمایی میثاق بخشش در ماه مه ۲۰۱۸ که در حومه شهر سانفرانسیسکو برگزار شد، خود من شاهد این ویژگی او بودم.
به راحتی میشد فهمید چرا ریچارد برانسون برخلاف بسیاری از افراد کارآفرین خودساخته و بسیار موفق، موردعلاقه و توجه کسانی میباشد که با او دائماً در تماس هستند.
نویسنده: شما در نوجوانی به دلیل داشتن اختلال در خواندن و نوشتن، وضعیت تحصیلی خوبی نداشتید. آیا این مشکل خیلی زود شروع شد؟
برانسون: از لحاظ استانداردهای معمولی آموزش، مشکل بزرگی بود. ته کلاس مینشستم و تختهسیاه را نگاه میکردم و همهچیز برایم درهم و آشفته بود. به خاطر این مشکل، من را کمی تنبل، کودن یا مخلوطی از هردو تصور میکردند. اگر به چیزی علاقهمند بودم معمولاً در آن از همه بهتر میشدم. به وقایعی که در جهان میگذشت علاقه داشتم. تصمیم گرفتم برای مبارزه با چیزهایی که به نظرم در دنیا اشتباه میآمدند، مخصوصاً جنگ ویتنام، مجلهای درست کنم.
نویسنده: شما در پانزدهسالگی، پس از ترک تحصیل، مجلهای راهاندازی و با افراد برجستهای مثل میک جگر مصاحبه کردید. آیا در آن زمان که پانزده ساله بودید، مصاحبه با میک جگر کار دشواری بود؟
برانسون: از جهاتی، وقتی ۱۵ ساله هستید، شانس اینکه بتوانید با مردم مصاحبه کنید خیلی بیشتر از وقتی میباشد که فرضاً ۳۰ یا ۴۰ یا ۵۰ ساله باشید. من مستقیم دم در خانه مردم میرفتم و از آنجایی که جوان و مشتاق بودم، معمولاً دلشان برایم میسوخت.
نویسنده: در نهایت تصمیم گرفتید یک شرکت ضبط و تولید صفحههای موسیقی تأسیس کنید. این فکر چطور به ذهنتان آمد و اسم ویرجین را چگونه انتخاب کردید؟
برانسون: پانزده یا شانزدهساله بودم و با تعدادی دختر در زیرزمین خانه نشسته بودیم و هریک ایده خود را برای انتخاب نام شرکت مطرح میکردیم. ما به این نتیجه رسیدیم که یا عنوان اسلیپد دیسک رکورد را انتخاب کنیم که به صفحههای سیاهرنگ گرامافون که همیشه با خراش همراه بودند، اشاره میکرد یا کلمه ویرجین را انتخاب کنیم. یکی از دخترها خندید و گفت: «خُب! همه ما دوشیزه هستیم و شما هم در کسبوکار، تازهکار و دوشیزه هستید. چرا واژه ویرجین را انتخاب نمیکنید؟»
نویسنده: آیا آن دختر بابت ایدهاش پورسانتی هم گرفت؟
برانسون: اگر او را پیدا کنم خوشحال خواهم شد که جایزهای به او بدهم! این بخت بود که با ما یار بود، چون وارد بخشها و کسبوکارهای بسیار متنوعی شدهایم. اما در همه این موارد تازهکار بودیم و هیچ تجربهای نداشتیم. البته شرکت اسلیپد دیسک رکورد هم زیاد موفق نبوده.
نویسنده: شاید این شرکت موفق نبوده، اما شما با این عنوان یک شرکت ضبط و فروش آثار موسیقی راهاندازی کردید. در واقع، کار این شرکت فروش صفحه ضبطصوت بوده است.
برانسون: اول با سفارش پستی، صفحهها را خیلی ارزانتر از بقیه فروشندهها میفروختیم. ما اولین کسانی بودیم که تخفیف لحاظ میکردیم. بعد، کارمندان سفارش پستی ۶ هفته اعتصاب کردند. در نتیجه، به دنبال پیدا کردن یک فروشگاه صفحه خیلی ارزان در خیابان آکسفورد در لندن رفتیم.
نویسنده: بعد شروع به تأسیس فروشگاههای بزرگ ویرجین در بریتانیا و جاهای دیگر میکنید. شما چند فروشگاه داشتید؟
برانسون: حدود ۳۰۰ بازارچه در مکانهای مهم مانند میدان تایمز و خیابان آکسفورد راهاندازی کردیم، آن هم در دورانی که اثری از بازیهای ویدیویی و تلفن همراه و پدیدههای دیگری که امروزه موردعلاقه جوانهاست، وجود نداشتند و موسیقی تنها سرگرمی موردعلاقه آنها بود.
نویسنده: آیا این موفقیت به خاطر نام ویرجین و حمایت خود شما از آن بود؟ یا به خاطر اینکه کالاها را ارزانتر از دیگران میفروختید؟
برانسون: اسم ویرجین در دنیای موسیقی اعتباری به هم زده بود و برند ما خیلی معتبر بود. یک روز هنرمند جوانی با نوار فوقالعادهای پیش من آمد. آن را به چند شرکت صفحه بردم اما هیچکدام حاضر نشدند آن را عرضه کنند. با خودم گفتم: «به جهنم! ما خودمان یک شرکت صفحه درست میکنیم.» و اینگونه ما آن را عرضه کردیم. اسم ترانه، زنگهای لولهای، کار مایک اولدفیلد بود و بهطور اعجابانگیزی گل کرد!
ادامه دارد...
Interview series with successful leaders
Interview with Richard Branson
Founder of Virgin Group
Part 1
Published in Harvard Business Journal