آمادگی شناختی
قسمت یکم
تاریخ انتشار: نوامبر 2007
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
وینستون چرچیل بر سر عادت سیگارکشیدن و نوشیدن الکل قبل و بعد و حین غذا و همچنین بین وعدههای غذایی با کسی تعارف نداشت؛ ولی درعینحال، فعالیت ذهنیاش نیز استثنایی بود. همانگونه که مورخان بهدرستی اشاره میکنند، چرچیل 90 سال عمر کرد. نکتهای که نشان میدهد مغز چگونه بریدن تأثیر میگذارد.
البته، مدیران اجراییِ کمتری تمایل دارند رویکرد نامطلوب چرچیل را در مراقبت از سلامتی خود در پیش بگیرند. همزمان با افزایش میانگین طول عمر، انسانها بیشازپیش تلاش میکنند مطمئن شوند زندگی آنها، در صورت داشتن عمری طولانی، سالم باشد. انجمن قلب آمریکا اینک توصیه میکند 5 روز در هفته و هر بار 30 دقیقه، نرمشِ متوسط انجام دهید. تعجبی ندارد که بیشتر شرکتهای بزرگ، عضویت در باشگاههای ورزشی را در قالب یکی از مزایای شغلی عرضه میکنند. بسیاری از این شرکتها در ساختمان خود، سالنی را به سالن ورزش اختصاص دادهاند. از شهر که بیرون بزنید، در هر هتلی، باشگاه میبینید. حتی ممکن است برای استفاده از چنین امکاناتی، مجبور شوید در نوبت بایستید.
با این حال، تا همین اواخر به نظر میرسید هیچ دستورالعملی برای کارهای لازم برای حفظِ سلامت روان وجود ندارد. هیچ تمرین ذهنی یا نرمشهای ذهنی نمییافتید که مانعِ از دست رفتن حافظه و قدرت تحلیلتان با بالا رفتن سن شود. درصدترین حالت، درنهایت آلزایمر میگرفتید که هنوز هیچ درمانِ اثباتشدهای برایش وجود ندارد.
اما در سالهای دهه 1990 دورهای که کاخ سفید با هدف بالا بردن آگاهی عمومی از لزوم تحقیقات علم اعصاب، آن را «دهه مغز» نامید، مؤسسات ملی سلامت، موسسه ملی سلامت روان و کتابخانه کنگره با اختصاصِ منابع و فشرده خود، زمینه تحقیقات و آموزش گسترده را در این زمینه فراهم آوردند، تحولی که به کمرنگ شدن برخی باورهای عمیق در ذهن ما انجامیده است. یکی از این باورها این است که ابعاد مغز به طور قطعی با افزایش سن، کوچکتر میشود. اینک میدانیم که نورونها یا همان سلولهای اصلی که اطلاعات را برای کمک به قدرتِ محاسباتی مغز انتقال میدهند، با افزایش سن، از بین نمیروند. درواقع، مناطق مغزی مهمِ مرتبط با کارکردهایی مانند رفتارهای حرکتی و حافظه، حتی ممکن است با بالا رفتن سن، مجموعه نورونهای خود را گسترش دهند. این فرایند که عصبزایی نام دارد، در گذشته در حیطه علوم اعصاب حتی قابلتصور هم نبود.
چنین تحولاتی چه معنایی برای ما دارند؟ فرایند عصبزایی بهشدت تحت تأثیر سبک زندگی ماست. آناتومی مغز، شبکههای عصبی و تواناییهای شناختی همگی میتوانند از طریق تجربهها و تعاملات شما با محیط، تقویت و اصلاح شوند. سلامت مغز ما فقط حاصل تجربههای مثبت و منفی دوران کودکی و میراث ژنتیکیمان نیست؛ بلکه بازتاب انتخابها و تجربههای دوره بزرگسالی ما نیز هست. این خبر بسیار خوبی است. زیگموند فروید و پیروان او، هم در علوم عصبشناسی و هم در حوزه روانکاوی تا سالها فکر میکردند رشد مغز در کودکی و اوایل نوجوانی متوقف میشود. این درست است که بیشترین حدِ رشد عصبی در این بازه زمانی صورت میگیرد، اکنون میدانیم برنامهای وجود دارد که در صورت دنبال کردن آن، میتوانید ظرفیت ذهنیِ خود را با افزایش سن حفظ کنید و حتی گسترش دهید.
بهعنوانمثال، بر اساس مطالعاتی با کمک تصویربرداری مغزی، مهارتهای کسبشده در حیطههای مختلف، از نواختن ویولنسل و اجرای تردستی گرفته تا صحبت به زبان خارجی و راندن تاکسی، سیستم عصبی را در بخشهای مربوط به کنترل حرکتی و جهتیابی مکانی در مغز گسترش میدهد و ارتباطها را بیشتر میکند. به بیان دیگر، با یادگیری مهارتهای جدید میتوانید در مغزتان تغییراتی فیزیکی ایجاد کنید. حتی میتوانید با اراده خود،نحوه عملکرد مغزتان را تغییر دهید. دریکی از آزمایشهای اخیر با استفاده از تصویربرداری لحظهای از مغز، دانشمندان نشان دادند فرد با کنترل آگاهانه فعالیتهای قابلمشاهده کورتکس سینگولیت قدامیاش(یعنی ناحیهای از مغز که با پردازش درد ارتباط دارد)، میتواند احساس درد را در خود کاهش دهد. بنابراین، از لحاظ نظری، امکان کاهش درد از طریق بازخورد عصبی بدون استفاده از دارو برای افراد وجود دارد.
این پیشرفتها در علوم اعصاب نشان میدهد هیچ دلیلی وجود ندارد که مغز ما در 60 سالگی نتواند به همان اندازه 25 سالگی توانمند باشد. این نکته جدیدی نیست چون متفکرانی از قبیل سقراط، کوپرنیک و گالیله در دهههای 60 و70 زندگیشان، همچنان در اوج قدرت ذهنی خود قرار داشتند. یا رهبران کسبوکارهای بزرگ مانند آلن گرینسپن، وارن بافت و سامنر ردستون. این چهرههای نمادین و دیگر افراد مشابه آنها، متوجه شدهاند هوشیاری مغز نتیجه فرایندی است که این را آمادگی شناختی مینامیم و عبارت است از توانایی به اوج رسیده انسان برای استدلال، به خاطر آوردن، یادگرفتن، برنامهریزی و انطباق که به واسطه رویکردها، سبک زندگی و تمرینات خاصی تقویت میشود. هرچه از لحاظ شناختی آمادهتر باشید، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید، مسائل را حل کنید و با اضطراب و تغییر کنار بیایید. آمادگی شناختی به شما کمک میکند از ایدههای جدید و دیدگاههای دیگر، بیشتر استقبال کنید و ظرفیت تغییر رفتار و پیشبینی نتایج آن را برای تحقق اهدافتان به شما میدهد. شما با این خصوصیت میتوانید تبدیل به نیرویی ارزشمند برای شرکت خود شوید. مهمتر از همه، شاید بتوانید روند پیری را سالها به تأخیر بیندازید و حتی شغل دومی داشته باشید. حال چگونه میتوان به آمادگی شناختی رسید؟ ما با استخراج گزینشی از مجموعه پژوهشهای روبه گسترشِ علوم اعصاب و همچنین پژوهشهای معتبر در روانشناسی و دیگر حوزههای سلامت روان، چهار گامی را که میتوانید بردارید، شناسایی کردهایم؛این گامها با هم تداخل دارند و یکدیگر را تقویت میکنند. به باور ما، این گامها در کنار هم، امکان خلاق نگهداشتن مغز را فراهم میآورند.
Cofnitive readiness
part 1
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.