طرز فکر انسانها سریعکنندهی نتایج
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
افراد طبقه متوسط معتقدند افراد دیگر به آنها کمک نمی کنند؛ اما ثروتمندان معتقدند که جهان برای کمک به آنها می آید.
بیشتر مردم معتقدند دنیا جای سختی است و اگر مراقب نباشید، مردم دیگر داشتههای شما را میگیرند. این باور ریشه در ترس دارد، زیرا آنها یاد گرفتهاند که دنیا را با فیلترِ ترس و کمیابی ببینند. این باور تا حدودی درست است؛ دنیا جای سختی است و بعضی از افراد سعی دارند شما را گول بزنند. من واقعیتهای عینی و آشکار را انکار نمیکنم. مشکل در دانستن این نیست، مشکل در سطح آگاهی است که وجود دارد و مبتنی بر ترس است و چنین تفکراتی که از آن نشأت می گیرد. ترس قویترین احساس است و خود را به هر فکری که با آن مواجه میشود، میچسباند. مردمی که باورهای مبتنی بر ترس دارند، جهان را با چشم ترس و کمیابی میبینند که میتواند آنها را به افرادی بدبین و بدگمان تبدیل کند. افراد ثروتمند و افراد طبقه متوسط در یک جای یکسان باهم زندگی میکنند اما جهان درونشان کاملاً متفاوت است. این هدیهای نیست که هنگام تولد به آنها دادهشده باشد، بلکه آنها بعد از اینکه از اینکه از مزایای کنترل افکارشان آگاه شدند، این انتخاب را کردند. ثروتمندان تصمیم گرفتهاند که جهان را همانطور که هست ببینند نه آنطور که باید باشد. دقیقا همینطور هم در مورد مردم فکر میکنند. آنها زیباییهایی را میبینند که دیگران آن را از دست دادهاند. آنها کودک درون بزرگسالان را میبینند. آنها پتانسیل دستنخورده کسانی را که با آنها ملاقات میکنند را میبینند. آنها انتخاب کردهاند که همهی اینها را ببینند، زیرا میتوانند. ثروتمندان یک عقیده رایج دارند که جهان، خدا یا یک قدرت بالاتر همیشه همراه آنها است و بهطور فعال، آنها را در مسیر رسیدن به هدف نهایی خود راهنمایی میکند. آنها عقیده دارند که در هر مرحله به آنها کمک میشود که به سمت اهداف و رؤیاهای خود با سرعت حرکت کنند. در حالی که افراد طبقه متوسط که تفکر مبتنی بر ترس دارند، اعتقاد دارند که مردم به آنها کمک نمیکنند و دشمنشان هستند، افراد بزرگ معتقدند جهان از گوشه و کنار، آنها را تشویق میکند و در این راه به آنها کمک میکند. جهان یکسان، واقعیت یکسان، اما سطح متفاوتی از آگاهی.
" خدا میخواهد ما از نظر اقتصادی موفق شویم، پول زیادی داشته باشیم و سرنوشتی که برای ما در نظر گرفته است را تحقق بخشیم."
_ جول اوستین
- منبع ثروت: ثروت وارن بافت؛ نوشته شده توسط رابرت مایلز
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا معتقدید که سرنوشت شما این است که ثروتمند شوید؟
- تمرین: به خود و دیگران بگویید که معتقدید جهان در کنار شما است و به شما در حرکت به سمت اهداف و رؤیاهایتان کمک میکند. این برنامهنویسی مثبت در نهایت به یک باور قدرتمند تبدیل خواهد شد که به شما یک مزیت استراتژیک نسبت به رقیبانتان میدهد.
افراد طبقه متوسط معتقدند که طرز فکر آنها ربطی به ثروتشان ندارد؛ اما ثروتمندان می دانند که طرز فکر، سریع کننده همه نتایج است.
مردم عادی با تفکر خطی زندگی میکنند که در آن کار، پول و زمان با هم مرتبط هستند. آنها توسط افراد طبقه آموزشدیدهاند که باور داشته باشند هرچقدر بیشتر کار کنی، پول بیشتری به دست میآوری. از آنجایی که یک روز 24 ساعت است، تنها راه کسب پول بیشتر، افزایش حقوق است. تفکر خطی آنها سطح تفکری است که بیشتر مردم آن را میفهمند. اگر یک کارمند شرکت، میخواهد پول بیشتری کسب کند، اولین فکری که به ذهنش میرسد این است که برود مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بگیرد. در جهان خطی، تحصیلات بالاتر برابر است با پول بیشتر. این جهانی است که سخت کار کردن، کلیدِ کسب درآمد بیشتر است. این روش همچنین ناکارآمدترین روش برای کسب درآمد و بلیط یک طرفه برای زندگی در سطح متوسط است. افراد ثروتمند میدانند پولِ بزرگ، از جهان غیرخطی سرچشمه میگیرد و این جهان جایی است که افراد بسیار کمی در آن ساکن هستند. این موضوع به معنی پیچیدگی برای افراد طبقه متوسط نیست، بلکه نیازمند به رها کردن همهی چیزهایی است که فکر میکنید در مورد کسب ثروت میدانید و باید فضای بالاتری از آگاهی ایجاد کنید. ثروتمندان در گرفتن یک ایده منحصربهفرد و استفاده از آن به طریق مختلف تسلط دارند که تشخیص سرچشمه آن دشوار است. به عنوان مثال، بیشتر افراد به این فکر میکنند چقدر پول با انجام یک کار به دست میآورند، در حالی که ثروتمندان کشف میکنند که چه کاری دوست دارند انجام دهند و سپس میفهمند که چگونه میتوانند با این کار درآمد کسب کنند. هدف آنها(پول) یکسان است اما راهی که برای رسیدن به آن طی میکنند برعکس است. گروهی از آنها مسیر خطی و گروه دیگر مسیر غیرخطی را انتخاب کردهاند. یک گروه همهی فکرش مربوط به پول است در مقابل، گروه دیگر وقت خود را با عشق، سرگرمی و اشتیاق پرکردهاند. برای درآمد بیشتر روی کدام تفکر سرمایهگذاری میکنید؟ تفکر خطی به بیشتر مردم میگوید که طرز فکر، ربطی به درآوردن پول ندارد؛ اما تفکر غیرخطی به ثروتمندان میگوید که طرز فکر، مرکز هر ثروت بزرگی است.
"من در مورد ثروت این نتیجهگیری را کردم که ثروت یک حالت ذهنی است و هرکسی میتواند با داشتن افکار ثروتمند، به یک وضعیت ثروتمند برسد."
_ آندرو یانگ
- منبع ثروت: پول 911 ؛ نوشته شده توسط چاتزکی
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: وقتی صحبت از درآمدزایی میشود، بیشتر بهصورت خطی فکر میکنید یا غیرخطی؟
- تمرین: هر روز تفکر غیرخطی را با استفاده از موقعیتهای مختلف برای خودتان ایجاد کنید.
The way people think accelerates results
Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.