سازنده‌ی کشتی یا مسافر کشتی؟

  

 


سازنده‌ی کشتی یا مسافر کشتی؟

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

افراد طبقه متوسط منتظر کشتی هستند که سوار آن شوند؛ اما ثروتمندان کشتی خود را می سازند.

 

افراد معمولی به طور ناخودآگاه معتقد هستند که در آینده توسط یک نیروی خارجی کشف، یا ثروتمند خواهند شد. مثل این است که یک فرد چاق که از چاقی خود رنج می‌کشد، صبورانه منتظر قرص یا معجونی است تا او را لاغر و سالم کند. آن‌ها خود را متقاعد کرده‌اند که قهرمانانشان سوار بر اسب سفید درست در گوشه‌ای آماده هستند تا آن‌ها را از دست خودشان نجات دهند. ثروتمندان می‌دانند که هیچ‌کس برای نجات آن‌ها نمی‌آید و اگر قرار است زندگی آن‌ها به هر نحوی افسانه‌ای و غیرعادی باشد، با تلاش خودشان خواهد بود. اصل اساسی آن‌ها این است که با اعتمادبه‌نفس زندگی می کنند و مسئولیت زندگی‌شان را بر عهده می‌گیرند. آن‌ها برای روی دولت برای نجات، یا خانواده برای مراقبت از آن‌ها در دوران پیری حساب نمی کنند. قهرمانان منتظر نمی‌مانند که چیزی اتفاق بیفتد بلکه خودشان اتفاقات را رقم می‌زنند. هرچه از نظر جسمی، ذهنی، عاطفی و روحی تلاش بیشتری انجام دهند، از کسانی که همان مسیر را طی کرده‌اند کمک بیشتری دریافت می کنند. میلیونرهای خودساخته تمایلی عاطفی برای کمک به افراد رانده، بلندپرواز و تازه‌کار دارند که در تلاش برای رهایی هستند. آن‌ها با فشار درستی که روی افراد تازه‌وارد می‌گذارند با آن‌ها ارتباط برقرار می کنند که این کار فقط از عهده افرادی در این سطح برمی‌آید. انسان‌های فوق‌العاده موفق، چیزی جز دیدن تصویر تقلای خود در آینه در روزهای قبل از ثروتمند شدن را دوست ندارند. آن‌ها حاصل شهامت، سرسختی و استقامتی هستند که هر فرد با انگیزه طبقه متوسط باید الهام بگیرد تا روزی به گروه ثروتمندان ارتقا یابد. این گذر از مسیر زندگی است که همه آرزویش را دارند و ثروتمندان خوشحال هستند که از افراد طبقه متوسط حمایت می کنند، به آن‌ها مشاوره می‌دهند و آن‌ها را تشویق می کنند. بنابراین در حالی که به نظر می‌رسد ثروتمند شدن یک فرایند خطی است، اما حقیقت این است که فقط در ابتدا به‌صورت خطی است. برای ساختن ثروت، نیاز به ساخت یک تیم است. هنگامی‌که بیشتر مردم منتظر کمک هستند، بزرگان سرکار می‌روند، می‌جنگند و هرگز روی کمک یا حمایت حساب نمی کنند. در روش درست غیرخطی، هرچقدر سخت‌تر مبارزه کنید، کمک بیشتری دریافت خواهید کرد. بنابراین این موضوع که یک مرد یا یک زن ثروتمند فقط خودساخته است به این معنا است که آن‌ها فعالانه بدون انتظار هیچ کمکی رویای خود را دنبال می کنند.

 

" کسی که منتظر کمک و اقبال است، شب گرسنه می‌خوابد."

_ بنجامین فرانکلین

 

  • منبع ثروت: چگونه پولدار شویم اثر فلیکس دنیس
  • سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا با استراتژی برای ساختن ثروت پیش می‌روید یا منتظر کسی یا چیزی هستید که آن را برای شما بسازد؟
  • تمرین: همین الان تصمیم بگیرید که مسئولیت کامل ساختن ثروت خود را به عهده بگیرید.

 

افراد طبقه متوسط معتقدند که بازارهای مالی با منطق و استراتژی حرکت داده می شوند؛ اما ثروتمندان معتقدند که بازارهای مالی با احساسات و طمع حرکت داده می شوند.

 

افراد معمولی در مدرسه آموزش‌دیده‌اند تا پول را به عنوان یک وسیله مبادله مبتنی بر منطق ببینند که به سادگی استفاده از دسته چک و خرج کردن کمتر از درآمد است. اگر صرفاً پول با منطق به دست می‌آمد، افراد بیشتری ثروتمند می‌شدند. افراد ثروتمند می‌دانند در حالی که شاید پول فقط یک وسیله مبادله باشد، تجارت آن اساساً بر اساس احساسات افرادی است که آن را مبادله می کنند. درک این موضوع بسیار مهم است، زیرا هرچه پول بیشتری به دست آورید، معاملات بیشتری انجام می‌دهید، حالا می‌خواهد معامله با یک لوله‌کش باشد که سینک ظرفشوییتان را تعمیر می کنند یا برای معامله سهام در وال‌استریت(بزرگ‌ترین تالار بورس جهان در آمریکا) باشد. هر معامله یک جزء احساسی دارد که به آن مرتبط است و با بالا رفتن ریسک، احساسات هم بالا می‌رود. ثروتمندان از طریق هیجانات هنگام معامله که توسط تحقیقات و مطالعات ثابت‌شده است، پیشرفت می کنند، اما چیزی که آن‌ها واقعاً دوست دارند احساسی است که با پیروزی همراه است. لاس‌وگاس مرکز بعضی از مجلل‌ترین هتل‌های جهان است که با پول معامله‌گرانی که به دنبال هیجان در کازینوهای خود هستند، ساخته‌شده‌اند. این یکی دیگر از معادله‌های خطی است که بیشتر مردم آن را اشتباه فهمیده‌اند. ثروتمندان می‌دانند که برای معامله موفق پول در هر شرایطی، شما باید جنبه‌های روان‌شناختی و احساسی معامله را به خوبی بلد باشید و به آن‌ها تسلط داشته باشید. آن‌ها این کار را با تجزیه‌وتحلیل ارزش واقعی در مقابل ارزش درک شده از هر محصول، خدمت یا شرکت انجام می‌دهند و سپس تجارت خود را بر اساس ارزش واقعی ارائه می‌دهند. این طرز فکر ربطی به تخصص مالی ندارد و یک راه جایگزین نیست؛ این یک روش ساده‌ی فکری در مورد مبادلات پولی است. هرچه پول بیشتری به دست آورید، این امر مهم‌تر و بحرانی‌تر می‌شود. ثروتمندان می‌دانند که احساسات اصلی که بازارهای مالی را تحریک می کنند، ترس و طمع هستند و آن‌ها این را در تمام معاملات و روندهایی که مشاهده می کنند، در نظر می‌گیرند. این آگاهی از طبیعت بشر و تأثیر متقابل آن بر تجارت، به آن‌ها مزیت استراتژیکی در ایجاد ثروت بیشتر از طریق اهرم می‌دهد.

 

" اگر آن‌قدر که دوست دارید ثروتمند نیستید، حتماً چیزی وجود دارد که شما نمی‌دانید."

_ دیوید وود

 

  • منبع ثروت: راهنمای فوربس برای بازارها اثر مارک گروز
  • سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا می‌توانید ترس و طمعی که بازار را هدایت می‌کند، به سرمایه تبدیل کنید؟ ترس، بعضی از اوقات باعث می‌شود مردم دارایی خود را کمتر از ارزش واقعی که دارد بفروشند. آیا از این موضوع سود می‌برید؟
  • تمرین: در 90 روز آینده، یک سرمایه‌گذاری پیدا کنید که ارزش فعلی‌اش کمتر از ارزش واقعی‌اش است و آن را بخرید.

 


 Ship builder or ship passenger

 Harvard Business Review

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.

 

۵
از ۵
۴ مشارکت کننده

دیدگاه‌ها