ثروتمندان زرنگ‌تر یا باهوش‌تر؟

 

 


ثروتمندان زرنگ‌تر یا باهوش‌تر

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

افراد طبقه متوسط منتظرند که فردی آنها را نجات دهد؛ اما ثروتمندان می دانند که کسی به کمک آنها نمی آید.

 

افراد طبقه متوسط با بازی همیشگی منتظر بودن روبه‌رو هستند و با آن زندگی می‌کنند. آن‌ها در این بازی منتظر یک نیروی بیرونی هستند که به کمک آن‌ها بیاید و تمام آرزوهای آن‌ها را برآورده کند. آیا این‌گونه آن‌ها وزن کم می‌کنند و مانکن می‌شوند، روابطشان بهتر می‌شود و یا ثروتمند می‌شوند؟ افراد طبقه متوسط در سطحی از آگاهی عمل می‌کنند که آن‌ها را تشویق می‌کند تا منفعلانه منتظر زندگی بهتر باشند. قهرمانی که آن‌ها منتظرش هستند ممکن است خدا، دولت، رئیس یا همسرشان باشد. این، سطح تفکری است که افراد معمولی به کار می‌گیرند درحالی که زمان به سرعت می‌گذرد. اولین چیزی که افراد پشیمان در هنگام مرگ می‌گویند این است که من باید ریسک بیشتری می‌کردم. بزرگ‌ترین ریسکی که می‌توانید انجام دهید این است که ایمن بازی کنید درحالی‌که انتظار دارید به آنچه می‌خواهید برسید. بزرگان می‌دانند که هیچ‌کس نمی‌آید آن‌ها را نجات بدهد. اما خوشحال هستند. هر فرد ثروتمند به شما می‌گوید که رسیدن به آنچه می‌خواهید مهم نیست، بلکه شخصی که در طول سفر به آن تبدیل می‌شوید خیلی مهم‌تر است. افراد ثروتمند که ثروتمند شدند، خوشحال‌ترین افرادی هستند که من با آن‌ها در بیست‌وشش سال اخیر مصاحبه کردم اما آن‌ها به خاطر ثروتشان خوشحال نیستند؛ خوشحالی آن‌ها به خاطر این است که به هدفشان رسیده‌اند، مبارزه کردند و بازی را بردند. پول فقط مقیاس اندازه‌گیری ذهنیت آن‌ها است. پول زندگی آن‌ها را بهتر و راحت‌تر می‌کند. پول به آن‌ها این فرصت را می‌دهد که کارهایی را کنند و چیزهایی را ببینند که بیشتر مردم هیچ‌وقت تجربه نمی‌کنند اما خود پول آن‌ها را خوشحال نمی‌کند؛ اگر بدون پول خوشحال نیستید، با پول هم خوشحال نخواهید شد. پول و شادی هیچ ربطی به هم ندارند. پول فقط ابزاری برای مبادله است. شادی یک تجربه عاطفی است. هردوی آن‌ها مهم اما بی‌ارتباط نسبت به هم هستند. افراد طبقه بالایی که فقط خود را می‌بینند همیشه بر این باور بوده‌اند که ثروت برای آن‌ها شادی و خوشبختی می‌آورد و به همین دلیل است که اغلب از نظر عاطفی شکنجه می‌شوند. با اینکه آن‌ها خیلی پولدار هستند، اما بدبخت‌ترین افرادی هستند که من تا به حال با آن‌ها مصاحبه کرده‌ام. چیزی که آن‌ها بر روی آن حساب می‌کنند(پول) تا موجب رضایت‌بخش کردن زندگی‌شان شود به سختی اثر می‌کند و معمولاً از این اتفاق گیج می‌شوند. متأسفانه، این گروه از افراد ثروتمند، بیشتر سرخط اخبار هستند و این پیام را به جامعه می‌دهند که پولدار شدن، مردم را بدبخت می‌کند. چیزی که آن‌ها ندارند سطح بالای آگاهی است که باید همراه با ثروت کسب شود تا فردی که می‌خواهد شاد باشد؛ آگاهی که مبتنی بر روح، عشق و فراوانی است. این آگاهی، از یک ذهنیت خودکفا شروع می‌شود که از منتظر ماندن برای آمدن نیروها یا شرایط بیرونی برای ایجاد اتفاقات خوب خودداری می‌کند.

 

"اجازه ندهید نظرات یک فرد معمولی شمارا تحت تأثیر قرار دهد؛ رؤیاپردازی کنید، او فکر می‌کند شما دیوانه‌اید. موفق شوید، فکر می‌کند شما خوش‌شانس هستید. ثروت جمع کنید، او فکر می‌کند کلاه‌بردار هستید. توجهی به او نکنید او نمی‌فهمد."

_ رابرت آلن

 

  • منبع ثروت: میلیونر خودکار اثر دیوید باخ
  • سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا خودتان برای ثروتمند شدن تلاشی می‌کنید یا منتظر نجات هستید؟
  • تمرین:یک برنامه کاری روزانه ایجاد کنید که شما را به ایجاد استقلال مالی نزدیک‌تر کند.

 

افراد طبقه متوسط معتقدند ثروتمندان باهوش تر هستند؛ اما افراد ثروتمند معتقدند ثروتمندان زرنگ تر و داناتر هستند.

 

هوش انسان یکی از مهم ترین مباحثی است که درست درک نشده است. سال ها پیش، باهوش ترین دانشگاهیان موافق بودند که هوش را می توان با یک ضریب، شناسایی و اندازه گیری کرد؛ به همین دلیل است که بسیاری از ما در مدرسه تست های آی کیو انجام داده ایم. چیزی که این آزمون ها اندازه می گیرند در واقع توانایی شخص در حفظ کردن و به یاد آوردن اطلاعات است. مغز انسن بسیار پیچیده تر از آن است که آزمون های کتبی بتوانند آن را اندازه گیری کنند. با چند ثانیه جست و جو در اینترنت می توانیم به این موضوع پی ببریم که هوش محصول استعداد ها و مهارت های منطقی، عاطفی و معنوی است که اندازه گیری آنها سخت است. سوالی که ما باید بپرسیم این نیست که چقدر باهوش هستید، باید به جای آن، این سوال را بپرسیم: شما چطور باهوش هستید؟ بعضی از مردم در حفظ کردن اعداد خوب هستند که به آنها کمک می کند در کلاس درس برتری داشته باشند؛ افراد دیگری هستند که از قدرت بدنی  برخوردارند که از آنها ورزشکاران خوبی می سازد و برخی افراد توانایی طبیعی برقراری ارتباط با دیگران را در سطح عاطفی و معنوی دارند که به آنها کمک می کند روابط سالم ایجاد و حفظ کنند. و بخشی از جامعه هستند که در در آوردن پول استعداد دارند؛ بعضی از آنها با این استعداد به دنیا می آیند اما بیشتر آنها این مهارت را با الگو برداری از افراد ثروتمند دیگر و الگو برداری از عقاید، فلسفه ها و رفتار های آنها آموختند. آنها در مورد پولسازی داناتر و زرنگ تر هستند. نه به خاطر اینکه باهوش هستند بلکه به خاطر اینکه از برنامه عملی پیروی می کنند. همه ی افراد به نوعی باهوش هستند. راز ثروتمند شدن این است که وارد ذهن افرادی ثروتمند شوید و بفهمید که آنها چگونه در مورد پول فکر می کنند و چه باورهایی درباره آن دارند. تنها کسی که می تواند به شما یاد بدهد که چگونه مانند یک میلیونر فکر کنید، یک فرد میلیونر است. اگر کلید ثروتمند شدن، نمرات عالی در مدرسه بود، هر فارغ التحصیل دانشگاهی ثروتمند بود. به دست آوردن ثروت بیشتر به مهارت های زندگی که در زندگی تجربه می کنید ربط دارد تا توانایی حفظ کردن اطلاعات و موفقیت در امتحانات. داشتن اطلاعات خوب در مورد کسب درآمد و سرمایه گذاری، بیشتر از هرچیز دیگری بر دارایی خالص شما تاثیر خواهد گذاشت.

 

"ثروت موضوع هوش نیست بلکه یک موضوع الهام بخش است."

_ جیم روبن

 

  • منبع ثروت: راهنمای وال استریت ژورنال برای شروع زندگی مالی نوشته شده توسط کارن بلومنتال
  • سوال تفکر برانگیز انتقادی: در مورد پول سازی چقدر زیرک هستید؟
  • تمرین: یک مربی میلیونر پیدا کنید که بتواند شما را در مورد پولسازی راهنمایی کند.

 


?Are the rich smarter or smartest

 Harvard Business Review

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.

۵
از ۵
۳ مشارکت کننده

دیدگاه‌ها