پول منبعی محدود یا نامحدود؟!
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
افراد طبقه متوسط پول را یک منبع محدود می بینند؛ اما افراد ثروتمند پول را یک منبع نامحدود می دانند.افراد طبقه متوسط پول را یک منبع محدود می بینند؛ اما افراد ثروتمند پول را یک منبع نامحدود می دانند.
افراد متوسط معتقدند که مقدار محدودی پول وجود دارد و باید برای کسب آن دستوپا بزنند و بجنگند که زودتر از بقیه به آن برسند. آنها از دنیایی از ترس و کمبود زندگی میکنند که به آنها میگوید پول درآوردن سخت است و نگهداشتن آن سختتر. دلیل این موضوع این است که افراد طبقه متوسط برنامهریزیشدهاند. رابطه منفی و محدود آنها با پول، تقریباً تضمین میکند که هیچوقت بیشتر از حد متوسط پول درنیاورند. ثروتمندان دقیقاً مخالف آنها بازی میکنند. اگرچه اکثر آنها مانند طبقه متوسط در دوران کودکی بر پایه ترس برنامهریزیشده بودند اما بالاخره درجایی از مسیر توانستند باورهای خود را دوباره برنامهریزی کنند و یک رابطه سالم با پول ایجاد کنند. ثروتمندان میدانند پول از ایدهها سرچشمه میگیرد؛ وقتی ایدهها نامحدودند پس پول هم نامحدود است. وقتی بیشتر مردم انرژی ذهنیشان را برای گرفتن پول بیشتری که در حد توان آنها است صرف میکنند، افراد بزرگ بر روی ایدههای جدیدی تمرکز میکنند که پتانسیل این را دارد که ثروت فراوانی برای آنها تولید کند. ثروتمندان با پول، احساسات خود را شارژ میکنند و رؤیاهایشان را به واقعیت تبدیل میکنند. آنها پول را نمیخواهند بلکه زندگی مستقل و بدون دخالت دیگران را میخواهند. افراد طبقه متوسط همیشه ثروتمندان را به خاطر طمع، بیرحم و مادیگرا بودنشان سرزنش میکنند؛ بخشی از افراد موفق با این توصیفات مطابقت دارند و بهعنوان افراد طبقه بالا شناخته میشوند. این افراد با جاهطلبی کورکورانه و غریزه حیوانی بهسوی جلو حرکت میکنند. اگر سر راه آنها قرار بگیرید، بدون تردید شمارا زیر پا میگذارند. اما ثروتمندان متفاوت هستند؛ آنها به روحشان هم توجه دارند و جزو دلسوزترین و بخشندهترین افراد هستند. آنها کسانی هستند که بیشتر پول خیریهها و مؤسسات انتفاعی را تهیه میکنند. آنها میدانند چگونه از پول برای بهبود یا پیشرفت هر چیزی که به آن اهمیت میدهند استفاده کنند. دلیلی که باعث میشود آنها از بخشیدن نترسند این است که میدانند پول یک منبع نامحدود است. اگر بیشتر نیاز داشته باشند، به سادگی از مغزشان برای خلق بیشتر آن استفاده میکنند. به دنیای ثروتمندان خودساخته خوشآمدید. دنیایی که با ذهنشان خلق کردهاند. دنیایی با فراوانیهای نامحدود. اگر آنها توانستند چرا شما نتوانید؟
"هر فردی که با ایجاد ایده ثروتمند میشود، راهی را برای هزاران نفر بازکرده است که او را دنبال کنند و آنها را تشویق میکند که همین کار را انجام بدهند."
_ والس واتلز
- منبع ثروت: رازهای ثروت میلیونرها: کلیدهای ثروتمند سازی و محافظت از دارایی نوشته کریستوفر جارویس و دیوید ماندل
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا باور دارید وقتی که ایدهها نامحدود هستند، شما پتانسیل این را دارید که درآمد نامحدود داشته باشید؟
- تمرین: فهرستی از پنج باور بزرگ که در مورد پول دارید و فکر میکنید که آنها درست هستند، تهیه کنید و اعتبار هر یک از آنها را به چالش بکشید.
افراد طبقه متوسط با انجام کارهایی که دوست ندارند پول در می آورند؛ اما ثروتمندان با انجام کار مورد علاقه شان میلیونر می شوند.
بیشتر مردم شغل یا حرفهای را انتخاب میکنند که بتوانند آن را تحمل کنند و برای سالها به آن بچسبند درحالیکه رویای بازنشستگی دارند. در سالهای اخیر، مردم چندین شغل داشتهاند و با شرکتهای مختلف کار کردهاند و حتی چند حرفه مختلف داشتهاند، اما طرز فکر افراد طبقه متوسط تغییر نکرده است. اکثر مردم به زور سمت شغلی میروند که دوست ندارند و همزمان نگران اخراج شدن هستند. نه به دلیل اینکه آنها دیوانه هستند، بلکه آنها این کار را به این دلیل انجام میدهند که به پول نیاز دارند و در مدرسه آموزشدیدهاند و توسط جامعه شرطی شدهاند تا در دنیای تفکر خطی زندگی کنند که کسب درآمد را با تلاش فیزیکی و ذهنی، برابر میکند. ثروتمندان یاد گرفتهاند که در یک آگاهی غیرخطی عمل کنند که در آنهمهچیز ممکن است. بهترین مثال از مفهوم غیرخطی، این طرز فکر است که اشتیاق، راز واقعی ثروتمند شدن است. یک رابطه علت و معلولی بین تلاش و اشتیاق وجود دارد؛ بیشتر مردم اشتیاق و انگیزه را معلول میبینند اما افراد بزرگ، آن را علت میدانند. به عبارت دیگر، بیشتر مردم به سرکار میروند و امیدوارند که شور و اشتیاق را در کارشان پیدا کنند اما ثروتمندان هر روز با اشتیاق سرکار میروند و اشتیاق آنها باعث تلاش آنها میشود. این بحث در مورد معنای لغوی کلمات نیست بلکه یک استراتژی و فلسفه شخصی است که پایه و اساس هر ثروت بزرگی است که تا به حال به دست آوردهاید. تلاشهایی برای رساندن این طرز فکر به افراد متوسط وجود دارد. افراد ثروتمند به این فلسفه اعتقاد دارند:" کاری را که دوست داری انجام بده و پول به دنبالش خواهد آمد." حتی یک کتاب دقیقاً با همین نام نوشتهشده است. حقیقت تلخ این است که درصد کمی از مردم خود را با این فلسفه تطبیق میدهند. سالها برنامهریزی مبتنی بر ترس و کمبود و هر روز قویتر شدن تفکر بر پایه محدودیت و کمبود، بیشتر مردم را از ورود به دنیای ثروتمندان بازمیدارد. بحث در مورد دست یا نادرست بودن این مسئله دشوار است اما هیچ ربطی به من و شما ندارد. ما حقیقت را میدانیم؛ ما میدانیم که در دوران کودکی توسط بزرگسالانی که قصدشان خیر بود و میخواستند بهترین چیزی که داشتند را به ما بدهند، گول خوریم. من و شما میدانیم که این کافی نیست. و خبر خوب این است که همه باورهای طبقه متوسط را میتوانیم بهروزرسانی یا حذف کنیم. در حال حاضر ما تحت کنترل هستیم و این باعث میشود آینده ما محدود باشد. اولین باور افراد ثروتمند در مورد ثروت که باید بپذیرید این است که میتوانید کاری را که دوست دارید انجام دهید و با انجام آن ثروتمند شوید. بهمحض اینکه این باور را در خودتان به وجود آورید، همهچیز امکانپذیر میشود زیرا شما از نظر آگاهی با افراد ثروتمند هیچ فرقی ندارید؛ آگاهی که بیشتر مردم حتی نمیدانند که وجود دارد.
"من برای پول معامله نمیکنم چون به اندازه کافی آن را دارم؛ حتی بیشتر از آنچه که نیاز دارم. من این کار را انجام میدهم فقط برای اینکه انجامش داده باشم."
_ دونالد ترامپ
- منبع ثروت: آخرین شانس برای میلیونر شدن اثر داگلاس آر اندرو
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا معتقدید که ساختن امپراطوری مالی با انجام کاری که دوست دارید امکانپذیر است؟
- تمرین: با چند نفر که سبک زندگی افسانهای و شگفتآور دارند و آن را با انجام کارهایی که دوست داشتند ساختند، صحبت کنید و از آنها بپرسید که چگونه این کار را انجام دادند.
?Is money a limited or unlimited source
Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.