فعالیتهای لذتبخش یا پولساز
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
افراد طبقه متوسط پول را در احساسات می بینند؛ اما افراد ثروتمند پول را در منطق می بینند.
اکثر مردم به دلیل یک سری باورهای محدودکننده در مورد ثروت که توسط +بیشتر مردم به مرحله بزرگسالی میرسند، مغزشان با کلی از باورها و فلسفههای مردم متوسط شستوشو شده است که عملاً زندگی متوسط مالی را برای آنها تضمین میکند. کودکان، نوجوانان و جوانان بارها و بارها چیزهای منفی در مورد پول شنیدهاند و اینها را آنقدر میشنوند که تبدیل به باور می شود و این باورها هستند که رفتار آنها را شکل میدهند. مشاوران طبقه متوسط بهطور ناخواسته آنها را آماده کردهاند که تا آخر عمر خود دستوپا بزنند. بهطور خلاصه، مردم معمولی نمیتوانند یاد بدهند که چگونه میتوانیم به یک متفکر ثروتمند تبدیل شویم؛ کسی که با محدودیت زندگی میکند نمیتواند به شما بگوید که زندگی بدون محدودیت چگونه است؛ یک فرد فقیر نمیتواند به شما بیاموزد که چگونه ثروتمند شوید. این گفتهها برای هر فردی که عاقلانه و منطقی فکر میکند، واضح است. مردم کمی هستند که میتوانند در مورد پول بدون احساسات منفی فکر کنند. این احساسات منفی از عقیدههای مردم طبقه متوسط می آید. یک فرد باهوش، تحصیلکرده و غیر موفق میتواند فوراً به متفکری تبدیل شود که مبنای تفکرش ترس و کمبود است و بزرگترین آرزوی مالیاش داشتن یک بازنشستگی راحت است. ثروتمندان پول را برای آنچه هست و آنچه نیست، از چشم منطق میبینند. افراد بزرگ میدانند که پول ابزاری حیاتی است که گزینهها و فرصتها را فراهم میکند. آنها همچنین این را میدانند اگر بدون پول خوشحال نیستید، با آن هم خوشحال نخواهید شد. اما درحالیکه پول ارتباط کمی با شادی دارد، اما یکی از مهمترین ابزارها در بازی زندگی است و بدون اینکه زنجیرههای روانشناختی، آنها را به هم وصل کند، قهرمانان میتوانند آن را به مقدار زیادی کسب کنند. وقتی در مورد پول فکر میکنید، احساسات خود را کنار بگذارید و اجازه دهید عقل راهنمای شما باشد.
"یک فرد عاقل باید پول را در ذهنش داشته باشد نه در قلبش."
_ جاناتان سویفت
- منبع ثروت: ساختمان ثروت دانشگاه ترامپ 101: 90 روز اول شما در مسیر شکوفایی نوشتهشده توسط دونالد ترامپ
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا رویکرد شما برای ساختن ثروت، بیشتر مبتنی بر منطق است یا احساسات؟
- تمرین: از امروز تصمیم بگیرید که از منطق برای تعیین استراتژی مالی خود استفاده کنید و از احساسات فقط برای اینکه تو را به سمت آن ها بدهند بهره ببرید.
افراد طبقه متوسط قدرت ایجاد ثروت در بازاریابی شبکه ای را دست کم می گیرند؛ اما ثروتمندان می دانند که بازاریابی شبکه ای سبب میلیونر شدن می شود.
افراد طبقه متوسط بیش از 50 سال است که بازاریابان شبکهای را مورد تمسخر و انتقاد قرار میدهند. در همین حال، این ارتش بسیار آموزشدیده و فداکار، ثروت زیادی از کارآفرینان جمعآوری کردهاند. صنعت آنها شامل بازاریابی اینترنتی و شبکهای، فروش مستقیم، سیستم همکاری در فروش و بازاریابی رویدادی می شود. بازاریابان شبکهای عناوین تجملی یا دفاتر خاصی ندارند. برخی از آنها دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هستند و برخی دیگر ترک تحصیلکردهاند. زمینه آنها طیف گستردهای را در برمیگیرد و وجه مشترک چندانی ندارند بهجز یک مورد که آن قلب است. برای موفقیت در بازاریابی شبکهای، لازم نیست تحصیلات سطح بالا یا سابقه درآمد میلیون دلاری داشته باشید، اما باید قلب شیر را داشته باشید( یعنی شجاع باشید). من در مورد سرسختیهای ذهنی برای برخی از مخاطبان مشهور سخنرانی کردهام؛ به هیئتمدیرهها و کمیتههای اجرایی، ستارههای سینمایی و حتی به رئیسجمهور آمریکا خدمات دادهام؛ با صدها نفر از ثروتمندترین افراد جهان مصاحبه کردهام؛ بعد از این همه تجربه و قرار گرفتن در معرض بهترینها و درخشان ترین های جامعه، میتوانم با قاطعیت بگویم که بازاریابان شبکهای از نظر ذهنی سختترین افراد تجاری روی کره زمین هستند. من ده ها هزار نفر از آنها را در بین مخاطبانم داشتهام و به این گروه از مبارزان آزادی بسیار احترام میگذارم. وقتی صحبت از سرسختی ذهنی به میان می آید، آنها بهتر از همه عمل می کنند. آنها کسبوکار خود را با چند دلار در جیب و رؤیایی در دل شروع می کنند. بیشتر آنها درحالیکه هنوز مشغول به کار هستند بهصورت پارهوقت شروع به فعالیت برای خود می کنند و برای آزادی خود میجنگند. آنها اغلب توسط طبقه متوسط مورد تمسخر، تحقی و انتقاد قرار میگیرند؛ با این حال آنها با جسارت و بدون ترس به جلو حرکت می کنند، مانند شیری که در مسیر حرکت خود غرش میکند. شما میتوانید آنها را سرزنش کنید، اخراج کنید و یا دلسردشان کنید اما آنها بیشتر ادامه میدهند. مسخره کردن کسی که به دنبال موفقیت است و هنوز موفق نشده است آسان است؛ و دقیقاً افراد طبقه متوسط این کار را می کنند. طنز ماجرا این است که رد کردن بازاریابان شبکهای توسط عموم مردم، چیزی است که درنهایت آنها را از نظر ذهنی بسیار سخت میکند! وقتی هزاران بار رد شدند، دیگر مهم نیست. دردهای عاطفی که آنها در روزهای اول فروش و استخدام تجربه می کنند پاک می شود، در عوض، میفهمند که توانایی آنها در رد شدن و استمرار آنها دلیلی است که میتوانند میلیونها دلار از این کار به دست آورند. آنها هر روز با این تفکر بیدار میشوند که اگر رد شدن را از معادله حذف کنند، فرصت ثروتمند شدن را از دست میدهند. هنگامیکه این تغییر برای آنها رخ میدهد، بازاریابان ارجاعی فروش و استخدام کردن افراد را مانند یک بازی می بینند که هرچقدر بیشتر بازی کنند، ثروتمندتر خواهند شد. بازاریابی شبکهای بهترین شانس برای افراد معمولی است که کار خود را با چند صد دلار شروع کنند که همان پول کم، پتانسیل این را دارد که آنها را میلیونر کند و افراد زیادی هر روز شاهد آن هستند.
"بازاریابی شبکهای، خود را به عنوان یک منبع درآمد مداوم و مفید اثبات کرده است. نمونههای قابلتوجهی برای این موفقیت وجود دارد."
_ دونالد ترامپ
- منبع ثروت: کتاب 177 باور ثروتمندان اثر استیو سیبولد
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا تا به حال به پیوستن به یک شرکت بازاریابی شبکهای فکر کردهاید؟
- تمرین: من در زمان دانشگاه، توزیعکننده یک شرکت فروش مستقیم بودم که تجربهای فوقالعاده برایم بود؛ من در مورد کسبوکار فروش کالاهای خانگی و ایجاد یک تیم، بیشتر از همه کلاسهای کسبوکار در کالج یاد گرفتم. مهارتهایی که در آن دوران به دست آوردم مرا میلیون کرد. از انجمن فروش مستقیم این صنعت دیدن کنید و تحقیق کنید تا ببینید آیا این حرفه بسیار تخصصی برای شما مناسب است یا خیر.
افراد طبقه متوسط بر فعالیت های لذت بخش تمرکز می کنند؛ اما افراد ثروتمند بر فعالیت های پولساز تمرکز می کنند.
افراد طبقه متوسط زمان قابلتوجهی را صرف فعالیتهای مختلفی می کنند که آنها را سرگرم کند. آنها آگاهانه در وضعیتی زندگی می کنند که تلاش کردن در پایینترین حد و لذت بردن در بیشترین حد است. صنایع میلیارد دلاری یک شبه ایجاد میشوند، زمانی که بازاریابان هوشمند به طبقه متوسط آنچه مورد نیازشان است را میدهند: راحتی و سرگرمی. افراد ثروتمند اکثراً وقتشان را صرف فعالیتهای پولسازی می کنند که از آن لذت میبرند. آنها عشق به املاک را به یک دارایی واقعی، عشقشان به هنر را به سرمایه گذاری در هنر، و توانایی خود در اعداد را به خریدوفروش سهام تبدیل می کنند. بنابراین درحالیکه آنها کار می کنند، پول درمیآورند و همچنان درحال کسب درآمد هستند، از سرگرمیهای خود لذت میبرند. افراد ثروتمند میدانند که اهرم یکی از رازهای بزرگ ثروت است و برای به کارگیری آن تمام تلاش خود را می کنند. درحالیکه طبقه متوسط در حال به خاطر سپردن اعداد مسابقه بختآزمایی و شرطبندی هستند، ثروتمندان همان مقدار انرژی ذهنی را به سمت ایدههای درآمدزا هدایت می کنند. از نظر افراد متوسط، ثروتمندان همیشه درحال کار هستند؛ اما یکی از استراتژیهای هوشمندانه افراد ثروتمند این است که کاری را انجام میدهند که دوست دارند و راهی پیدا می کنند که از آن درآمد کسب کنند. ثروتمندان به این مشهور هستند که میگویند بهترین چیز در مورد ثروتمند بودن این است که لازم نیست کاری را که دوست ندارید انجام بدهید و این شیوه کسب درآمد آنها است. اولین سؤال تفکر برانگیز انتقادی که پیش می آید این است: کاری را که دوست دارید انجام میدهید یا کسب درآمد میکنید تا مطمئن شوید که حق انتخاب دارید؟ درحالیکه هردو روش کارساز خواهد بود، اکثر افراد ثروتمندی که در 26 سال گذشته با آنها مصاحبه کردهام، تا وقتیکه کاری که دوست داشتند را انجام ندادند، درآمد زیادی به دست نیاوردند. بارها و بارها یک چیز یکسان میگویند: وقتی کاری را انجام میدهید که دوستش دارید، در مورد آن بیستوچهار ساعته فکر میکنید. هر چیزی که بیشترین تمرکز را بر آن بگذارید، باعث تولید یک موفقیت بزرگ در آن زمینه می شود.
"ثروت از انرژی و ایده ها سرچشمه میگیرد."
_ ویلیام فیچر
- منبع ثروت: شما ثروتمند به دنیا آمدید نوشتهشده توسط باب پراکتور
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: برای کسب درآمد بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارید چه کاری انجام دهید؟
- تمرین: کمی تحقیق کنید و متوجه شوید که آیا کسی با انجام کاری که شما دوست دارید کسب درآمد میکند یا خیر.
Enjoyable or money-making activities
Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.