قوانین هوشمند مدیران قانون دوم

 


قوانین هوشمند مدیران

قانون دوم

نوشته : استیون بارتلت

تاریخ انتشار : آگوست 2023

منتشر شده در هاروارد بیزینس ریویو


 

قانون دو

 

برای تسلط بر هر مهارت یا دانشی، باید خودتان را متعهد به یادگیری آن کنید. یک قانون ساده و کاربردی وجود دارد که بسیاری از برجسته‌ترین متفکران، نویسندگان و فیلسوفان دنیا از آن بهره گرفته‌اند تا نه‌تنها مهارت‌هایشان را تقویت کنند، بلکه مخاطبان وفاداری برای ایده‌هایشان بسازند. زمانی که چهارده‌ساله بودم، تجربه‌ای بسیار دشوار داشتم. احساس میکردم تمام جمعیت زمین جمع شدهاند که مرا شب روی صحنه ببینند، درحالی‌که فقط تعداد محدودی از همکلاسیهایم، والدینشان و چند معلم حضور یافته بودند. وظیفه من این بود که در مراسم اهدای جوایز مدرسه چند جمله پایانی را بگویم. وقتی به روی صحنه رفتم، سالن در سکوت فرو رفت و من یخ زده و ترسیده به کاغذی که از شدت اضطراب در دستان مرطوبم می‌لرزید نگاه کردم. لحظات خیلی دشواری بود؛ کلماتی که می‌خواستم بخوانم قابل‌تشخیص نبودند. در نهایت، تنها توانستم چند جمله کلیشه‌ای بگویم و با عجله از روی صحنه خارج شوم، گویی کسی در حال تعقیب من باشد. امروز، ده سال پس از آن تجربه تلخ، این داستان کاملاً متفاوت شده است. اکنون در پنجاه هفته از سال، در نقاط مختلف دنیا سخنرانی می‌کنم. از سائوپائولو تا بارسلونا و از کی‌یف تا تگزاس، روی صحنه‌ها ظاهر میشوم و جمعیت انبوهی را مخاطب خود قرار می‌دهم. اما واقعیت این است که قبلاً سخنران خوبی نبودم. رسیدن به این سطح نتیجه پایبندی به یک قانون ساده بود که نه‌تنها مهارت‌های سخنرانی مرا ارتقا داد، بلکه موضوعات جذاب و مفهومی برای ارائه فراهم کرد. این قانون، یادگیری از طریق آموزش است. رهبر معنوی یوگی بهاجان گفته بود که اگر بخواهید چیزی را یاد بگیرید، درباره آن بخوانید؛ اگر بخواهید آن را بفهمید، درباره آن بنویسید؛ و اگر بخواهید بر آن مسلط شوید، آن را آموزش دهید. به همین دلیل، در بیست‌و‌یکسالگی تصمیم گرفتم هر روز خودم را ملزم کنم که به انتقال یک ایده بپردازم؛ چه با انتشار یک توییت، چه ساختن یک ویدئو. این فعالیت خلاقانه بیشترین تأثیر را بر توسعه دانش و مهارت‌هایم گذاشت و حتی مسیر زندگی مرا تغییر داد. اما اصل مهم دیگری که به من کمک کرد، پذیرش مسئولیت نتایج بود. به محض اینکه شروع به دریافت بازخورد مخاطبان کردم و تحلیل شبکه‌های اجتماعی را جدی گرفتم، کیفیت سخنرانی‌هایم بهبود یافت. در این مسیر گروه کوچکی از علاقه‌مندان تبدیل به جمعیتی میلیونی شدند؛ و همه این پیشرفت نتیجه تعهد اجتماعی من بود. من خود را موظف کردم هر روز تولید محتوا کنم و این تعهد انگیزه‌ای دائمی برای ادامه کارم ایجاد کرد. پذیرش مسئولیت نتایج ابزار قدرتمندی است که می‌تواند شما را به یادگیری سریع‌تر و بهتر در هر زمینه‌ای تشویق کند. وقتی روی چیزی سرمایه‌گذاری می‌کنید - چه وقت، چه پول یا اعتبار اجتماعی - انگیزه‌ای قوی ایجاد می‌شود تا بیشتر تلاش کنید. برای مثال، خرید سهام یک شرکت خاص می‌تواند شما را به کسب اطلاعات بیشتری در مورد آن شرکت ترغیب کند. یا ایجاد یک گروه متعهد برای ورزش روزانه انگیزه ماندگاری ایجاد می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد که پدیده تنفر از ضرر بیشتر از انگیزه کسب سود رفتار انسان‌ها را جهت‌دهی می‌کند. بنابراین ایجاد شرایطی که در آن چیزی برای از دست دادن داشته باشید، شما را برانگیخته می‌کند تا با جدیت بیشتری در مسیر یادگیری و تلاش قدم بردارید.

تکنیک فاینمن یکی از روشهای برجستهای است که به شما کمک می‌کند نه تنها یک موضوع را عمیقاً درک کنید، بلکه بتوانید آن را به ساده‌ترین شکل ممکن به دیگران انتقال دهید. این روش به نام ریچارد فاینمن، دانشمند مشهور آمریکایی که در سال ۱۹۶۵ جایزه نوبل را برای کارهای پیشگامانهاش در زمینه الکترودینامیک کوانتومی دریافت کرد، شناخته می‌شود. فاینمن استعداد فوق‌العاده‌ای در توضیح مفاهیم پیچیده به زبانی ساده داشت، تا حدی که حتی یک کودک هم می‌توانست آن‌ها را بفهمد. خود او گفته بود: اگر نتوانم ایدهای را طوری توضیح دهم که دانشجوی سال اول آن را درک کند، باید بپذیرم که هنوز آن را کاملاً نفهمیده‌ام. استفاده از این تکنیک شما را وادار می‌کند تا عمیقاً یک مفهوم را بررسی کرده و پیچیدگی‌های اضافی آن را کنار بگذارید، تا بتوانید به زبانی ساده و ملموس به دیگران توضیح دهید. این فرآیند نه تنها میزان فهم شما را افزایش می‌دهد، بلکه شما را به سطحی از تسلط می‌رساند که به راحتی بتوانید دانش و مهارت خود را به اشتراک بگذارید. تکنیک فاینمن شامل چهار مرحله کلیدی است که در ادامه تشریح می‌شود: 1. یادگیری اولیه: نخست باید موضوعی را انتخاب کنید که می‌خواهید درک کنید. سپس با تحقیق گسترده و بررسی زوایای مختلف آن، شروع به غرق شدن در محتوا کنید تا دانش گسترده‌تری کسب نمایید. 2. آموزش به یک کودک: در این مرحله، سعی کنید ایده مورد نظر را به گونه‌ای بنویسید که انگار می‌خواهید آن را به یک کودک توضیح دهید. از کلمات ساده، مفاهیم قابل فهم و جملات کوتاه استفاده کنید. 3. به اشتراک‌گذاری: ایده خود را با دیگران مطرح کنید؛ چه از طریق انتشار در اینترنت، نوشتن وبلاگ، ارائه روی صحنه یا حتی گفتگوهای غیررسمی. هدف این است که بازخوردی دریافت کنید و بررسی کنید آیا مخاطبانتان توانسته‌اند مفهوم را به درستی درک کنند. 4. بازبینی: بازخوردهای دریافتی را تحلیل کنید. اگر مخاطبان نتوانسته‌اند ایده شما را بفهمند یا توضیح شما به اندازه کافی روشن نبوده، دوباره به مرحله اول بازگردید و روی اصلاح و سادهسازی بیشتر کار کنید. اگر بازخوردها مثبت بود، تلاش کنید باز هم کیفیت ارائه‌تان را بهتر کنید. این تکنیک نه‌تنها ابزار ارزشمندی برای یادگیری است، بلکه می‌تواند بر بسیاری از جنبههای زندگی ما تأثیر مثبت بگذارد. وقتی ایده‌هایتان را با دیگران بسط دهید و بر روی نحوه انتقال آن‌ها کار کنید، مهارت‌های گفتاری، نوشتاری و تفکری شما نیز بهبود پیدا خواهد کرد. نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که تمامی نویسندگان برجسته، اندیشمندان و سخنرانان بزرگ نیز این اصل را دنبال کرده‌اند. چه فیلسوفان باستانی مثل ارسطو، افلاطون و کنفوسیوس که اندیشه‌های خود را به صورت عمومی گسترش می‌دادند، و چه نویسندگان مدرن مانند جیمز کلییر، مالکوم گلدول و سایمون سینک که از ابزارهایی نظیر وبلاگ یا شبکه‌های اجتماعی برای آموزش بقیه استفاده می‌کنند. همگی آن‌ها با تعهد به یادگیری و انتقال دانش در نهایت به تسلط رسیده‌اند. همان‌طور که جیمز کلییر گفته: در هر کلاس این معلم است که بیش از همه یاد میگیرد این فلسفه نیز به خوبی بیانگر تأثیر شگرف آموزش بر تقویت دانش فردی است. قانون یادگیری از طریق آموزش شما را مجبور می‌کند تا بیشتر بیاموزید، بیشتر ساده‌سازی کنید و بیشتر به اشتراک بگذارید. زمانی متخصص خواهید شد که دانش خودتان را نه تنها حفظ، بلکه به بهترین شکل منتشر کنید.

 


Smart Rules for Managers

Rule No2

Written by: Steven Bartlett

Publication Date: August 2023

Published in Harvard Business Review

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده

دسته بندی ها

نوشته های اخیر

دیدگاه‌ها