هنر پول درآوردن

خلاصه کتاب :هنر پول درآوردن

نوشته : پی تی بارنوم

عنوان اصلی : THE OF MONEY GETTING

 

پی تی بارنوم احتمالاً بزرگ‌ترین شومنی بود که تا به حال زندگی می‌کرد و به خاطر سیرک‌ها و موزه‌های کنجکاوی شهرت داشت. نمایش‌های او سرگرمی‌های تجاری قرن نوزدهم را متحول کرد و او را استاد تبلیغات می‌دانستند که ایده‌هایش هنوز توسط بازاریابان مطالعه می‌شود. مخاطبان مدرن زندگی دراماتیک بارنوم را از طریق نقش‌آفرینی درخشان هیو جکمن 3 در فیلم بهترین شومن 4 (2017) میلادی آموخته‌اند.

 

زندگی‌نامه بارنوم داستان رنگارنگ او را روایت می‌کند، اما این «هنر پول درآوردن» یا «قوانین طلایی برای کسب درآمد» است که دستورالعملی برای موفقیت در تجارت ارائه می‌کند. همسو با یک بازاریاب بزرگ، عنوان، یک اغراق جزئی در محتوا استدر واقع هیچ ایده یا تکنیک دقیقی برای ثروتمند شدن وجود ندارد. در عوض، نویسنده 20 قانون برای پیشرفت شخصی و توسعه شخصیت خوب ارائه می‌دهد که به طور غیرمستقیم، افزایش مالی فرد را تقریباً قطعی می‌کند. برخلاف تصویر بارنوم به عنوان یک امپرساریو برتر، این کتاب در واقع آغازگر اخلاق کسب‌وکار است.

 

 

سلامتی، ثروت و خوشبختی

بارنوم توجه را به چیزی جلب  می‌کند که در ظاهر آشکار است، اما اغلب نادیده گرفته می‌شود: برای موفقیت باید از سلامتی خوبی برخوردار باشید. دستیابی به ثروت مستلزم ذوق و شوق است و سلامتی ضعیف آن را کاهش می‌دهد. بنابراین، فرد موفق، اگر بخواهد در چنین شرایطی باقی بماند، قوانین سلامت را نادیده می‌گیرد. بارنوم که روزی ده تا پانزده سیگار در روز می‌کشید، او علیه تنباکو «علفهای هرز کثیف» انتقاد  می‌کند. تأثیر آن بر چشایی باعث می‌شود فرد سیگاری را از لذت‌های ساده زندگی مانند میوه‌های خوشمزه محروم شود. تنها چیزی که می‌توانند به آن فکر کنند این است که چوب بعدی خود را زیر زبان بگذارد یا پف کنند. اما او بزرگ‌ترین حمله خود را به مشروبات الکلی می‌کند برای پول درآوردن، نیاز به یک مغز روشن است. اگر مغز به‌هم‌ریخته باشد و قضاوت او با نوشیدنی‌های مست‌کننده منحرف شود، غیرممکن است که بتواند تجارت را با موفقیت انجام دهد. چه بسیار فرصت‌های خوبی گذشت که دیگر برنگشت، در حالی که مردی با دوستش یک شات دوستانه تفریحی می‌خورد بارنوم با یادآوری عبارت شراب مسخره کننده است  فرد را به فخر فرو می‌برد، به روشی اشاره میکند که الکل در ابتدا باعث میشود مصرف کننده احساس قدرت مطلق کند، سپس انرژی حیاتی او را تخلیه میکند. جدای از این، مقدار زیادی از زمانی است که مصرف‌کننده برای مطالعه و توسعه فرصت‌های واقعی هدر می‌دهد.

 

حرفه مناسب را انتخاب کنید

بارنوم در ابتدا خاطرنشان می‌کند که در کشوری مانند ایالات‌متحده، که در آن «زمین بیشتر از مردم» وجود دارد، هر کسی که به درستی از توانایی‌های خود استفاده کند می‌تواند پول به دست آورد. در هر حرفه‌ای جا برای افراد خوب وجود دارد. اما باید مطمئن شوید که شغل مناسب را انتخاب کرده‌اید. بارنوم قبل از اینکه بر اهمیت انتخاب شغلی که دوست دارید تأکید کند، تا آنجا پیش می‌رود که انتخاب حرفه‌ای بر اساس «مطابق با سلیقه [شما]» مطمئن‌ترین راه برای موفقیت برای یک جوان است.  او معتقد است همه ما برای هدفی به دنیا آمده‌ایم، و واقعیت تفاوت‌های خارق‌العاده بین ما نشان می‌دهد که مردم برای انجام برخی کارها ساخته شده‌اند و برخی کارها را خوب انجام نمی‌دهندبرای کاری مناسب نیستند)

 

«تا زمانی که انسان به حرفه‌ای که طبیعتاً برای او در نظر گرفته شده است و به بهترین وجه برای نبوغ خاص او مناسب است وارد نشود، نمی‌تواند موفق شود. من خوشحالم که معتقدم اکثریت افراد حرفه درست خود را پیدا می‌کنند. با این حال، ما بسیاری را می‌بینیم که به حرفه اشتباهی مشغول‌اند، از آهنگر.. تا روحانی. برای مثال، آن زبان‌شناس خارق‌العاده را می‌بینید که آهنگری آموخته در حالی که باید معلم زبان می‌بود. و ممکن است وکلا، پزشکان و روحانیونی را دیده باشید که طبیعتاً برای روی سندان کوبیدن یا سنگ دمیر مناسب‌تر بودند.»

 

سپس مکان مناسب (را انتخاب کنید)

توصیه های عملی تر بارنوم در مورد اینکه کجا آن را انجام میدهید، فراتر از این جمله ترغیب آمیز است که «کار مورد علاقه خود را انجام دهید»

 

«شما ممکن است هتلی را مانند ساعت کاری اداره کنید و هر روز پانصد مهمان را به طور رضایت بخشی ارائه دهید. با این حال، اگر خانه خود را در روستای کوچکی قرار دهید که در آن راه‌آهن یا مسافرت عمومی وجود ندارد، این مکان ویرانه شما خواهد بود.»

 

او به مردی اشاره می‌کند که با او آشنا شده و در حال مدیریت یک موزه «کنجکاوی» در لندن است. آقا در کاری که میکرد خوب بود، اما زیاد مردم را جذب نمیکرد. بارنوم به او پیشنهاد کرد که به ایالات‌متحده نقل مکان کند، جایی که کار او مخاطبان مشتاق بیشتری پیدا می‌کند. مرد به درستی این کار را انجام داد و ابتدا به مدت دو سال در موزه بارنوم نیویورک کار کرد و سپس «کسب‌وکار نمایش مسافرتی» خود را تأسیس کرد. چند سال بعد، بارنوم گزارش داد که این مرد ثروتمند شده بود، «صرفاً به این دلیل که شغل مناسبی را انتخاب کرد و همچنین مکان مناسب را ایمن کرد».

 

به کسب‌وکار خود بچسبید، در زمینه خود مسلط شوید

افراد زیادی قدرت خود را پراکنده می‌کنند. بارنوم خاطرنشان میکند که «کوبیدن مداوم یک میخ معمولاً آن را به خانه میبرد». وقتی فقط روی یک چیز تمرکز کنید، به زودی راه‌هایی را خواهید دید که می‌توان آن را بهبود بخشید و ارزشمندتر کرد. در حالی که داشتن آهن‌های زیاد در آتش وسوسه‌انگیز است، ثروت‌های زیادی از مردم گذشته است زیرا آنها خود را بیش از حد گسترده و نه عمیق انداخته‌اند.

 

بارنوم ادعا میکند که هیچکس بدون دانستن رشته خود موفق نمیشود. تأمل او در مورد مردان روستایی قرن نوزدهم را می‌توان در مورد مردم در هر زمان و مکانی به کار برد.

 

«به عنوان یک هم‌وطن میگویم، آمریکایی‌ها بیش از حد سطحی هستند - آنها تلاش می‌کنند تا به سرعت ثروتمند شوند، و به طور کلی تجارت خود را آن‌طور که باید به‌طور اساسی و کامل انجام نمی‌دهند، اما هر کسی که در خط خودش از همه برتری دارد، اگر عاداتش خوب باشد، اگر بخواهیم صادق باشیم بدون شک، نمی‌تواند حمایت فراوان و ثروتی را که به طور طبیعی به دنبال دارد، تضمین کند.»

 

هم محتاط و هم جسور باشید

بنیان‌گذار خانواده بانکداری روچیلد این را به عنوان یک اصل بیان می‌کرد. در نگاه اول یک پارادوکس است، اما به این معناست که در ساختن برنامه‌های خود بسیار محتاط باشید، اما پس از انجام آن، از اجرای آنها خودداری کنید.

 

درس‌های خود را یاد بگیرید

ممکن است برای شروع یک کسب و کار دادن یا قرض گرفتن مقدار زیادی پول راحت باشد، اما همان‌طور که بارنوم خاطرنشان می‌کند، «پول هیچ سودی ندارد مگر اینکه ارزش آن را با تجربه بدانید.» جان جیکوب آستور خاطرنشان کرد که به‌دست آوردن اولین هزار دلار برای او دشوارتر از جمع‌آوری تمام میلیون‌های بعدی خود بود. اما درس‌هایی که در ایجاد سرمایه اولیه آموخته شد - انکار خود، صنعت، استقامت و صبر - قیمتی نداشت. حتی در زمان بارنوم، بیشتر افراد موفق در کسب و کار خودساخته بودند، و امروز هم همین‌طور است. به سرمایه دیگران، به ویژه ارث، وابسته نباشید یا منتظر آن نباشید. در هر صورت، این «پول باد آورده» شما را عقب نگه می‌دارد.

 

 

اگر خوب است، در مورد آن به مردم بگویید.

شما از بزرگ‌ترین شومن زمان خود انتظار دارید که برای تبلیغ کالاهای شما توصیه کند، اما آنچه او می‌گوید فقط عقل سلیم است:

 

«وقتی مقاله ای دریافت میکنید که میدانید مشتریانتان را خشنود میکند، و وقتی آنها آن را امتحان کردند، احساس میکنند مشتری‌ها احساس می‌کنند که ارزش پول خرج کردن را دارد، بگذارید این واقعیت مشخص شود که آن (خدماتی که ارائه می‌دهید) را قبلاً امتحان کرده‌اید. مواظب باشید که آن را حتماً تبلیغ کنید، زیرا بدیهی است که اگر کسی تا به حال کالای خوبی برای فروش داشته باشد و کسی آن را نداند، برای او سودی ندارد.»

 

 

از بدشانسی‌ها دوری کنید

بارنوم به این اصل خانواده روچیلد اشاره میکند: «هرگز با یک انسان یا مکان بدشانس کاری نداشته باشید». همیشه دلیلی برای بدشانس بودن یک فرد وجود دارد، حتی اگر صادق یا باهوش باشد. ممکن است مشهود نباشد، اما همیشه نقصی وجود خواهد داشت که آنها را از موفقیت باز داشته است.

 

 

 یک روزنامه خوب بخوانید

بارنوم میگوید کسی که روزنامه نمیخواند «از هم نوع خود (گونه، منظور دیگر انسان‌هاست) جدا شده است». حتی در زمان بارنوم پیشرفت‌های روزانه سریعی در زمینه فناوری‌ها و تغییرات در صنایع وجود داشت. برای موفقیت در هر زمینه‌ای باید بدانید در آن چه اتفاقی می‌افتد.

 

نظرات پایانی

 اگرچه نمونه های ارائه شده نمونه ای از قلم یک آمریکایی قرن نوزدهم است با ذکر درخشان از ثروتمندان و مشهوران زمان خودش؛ اما هنر پول درآوردن امروزه برای هر کسی که میخواهد از استعدادها و شانسهای خود در زندگی به بهترین شکل ممکن استفاده کند بسیار مرتبط است. برخی از نکات ممکن است بدیهی به نظر برسند، اما یادآوری آنها ضرری ندارد، به ویژه این ایده که فضیلت شخصی پایه و اساس ثروت است. بدون صداقت و شهرت، ثروت‌ها می‌توانند یک شبه ناپدید شوند. با این چیزها، یک شرکت یا یک خدمات می‌تواند برای همه درگیران رونق ایجاد کند. بارنوم خودش هم «مبارزهها و هم پیروزیها» را در حرفهاش میدید، اما هرگز این جمله معروف را که به او نسبت داده میشد به زبان نیاورد:  «هر دقیقه یک مکنده متولد میشود» (یک رقیب). اگر واقعاً نگرش او این بود، طبق قوانین خودش این‌قدر تثبیت یا ثروتمند نمی‌شد. نباید تعجب‌آور باشد که دو بار در کتاب از فرزندان راث نام برده شده است، خانواده‌ای که ثروتی را نه بر اساس «سوء استفاده»، بلکه بر اساس اعتماد به دست آورده است.«هنر پول درآوردن» کوتاه است  زیرا اساساً سخنرانی بارنوم در یک جلسه سخنرانی بود. این سخنرانی در مالکیت عمومی است و می‌توان آن را به صورت رایگان از اینترنت دانلود کرد.

 

پی تی بارنوم
فینیاس تیلور بارنوم در سال 1810 میلادی در به تل، کانکتیکات به دنیا آمد، بزرگترین فرزند از پنج فرزند بود. پدرش مسافرخانه و مغازه داشت. بارنوم در ابتدا حس تجاری خود را نشان داد و در دوازده سالگی از فروش بلیت های بخت‌آزمایی عملکرد خوبی داشت. با این حال، در 15 سالگی پدرش درگذشت، و برای چند سال مجبور شد قدرت خود را در طیف وسیعی از شرکت‌ها امتحان کند. یکی از سرمایه گذاریه ای اولیه او روزنامه ای به نام هرالد آزادی بود که چندین پرونده تهمت را به خود جلب کرد. پس از نقل‌مکان به شهر نیویورک در سال 1834 میلادی، او متوجه شد که او در «بازرگانی نمایشی» به خوبی عمل می‌کند. او نمایش محبوبی را تأسیس کرد که نقش اصلی آن جویس هث، برده سابقی بود که به عنوان پرستار کودک جورج واشنگتن رسید. در سال 1841 میلادی او یک موزه را خریداری کرد که به موزه آمریکایی بارنوم تبدیل شد. نمایشگاههای تاریخ طبیعی، یادگاری‌ها و چیزهای عجیب آن، از جمله ژنرال تام تامب و پری دریایی فیجی ، میلیونها نفر را سرگرم و آموزش دادند. این موزه در سال 1865 میلادی کاملاً سوخت. سه سال بعد یک موزه جدید ساخته شد، اما در اثر آتش‌سوزی باز هم تخریب شد. بارنوم تا زمانی که وارد تجارت سیرک شد 60 ساله بود. موزه بزرگ مسافرتی او، خانه های بزرگ، کاروان و سیرک (همچنین به عنوان بزرگترین نمایش روی زمین شناخته میشود) که پنج هکتار را پوشش میداد، در آمریکا سفر کرد. او همچنین به خاطر آوردن جنی لیند ستاره سوئدی اپرا به کشور به یاد میآیدبارنوم با پرداخت شبی 1000 دلار، سود زیادی در این تور به دست آورد. در سالهای بعد، بارنوم به سیاست روی آورد، در سال 1865 میلادی به عضویت مجلس قانون‌گذاری کنتیکت انتخاب شد و دو دوره خدمت کرد، برای یک کرسی در کنگره ناموفق مبارزه کرد و در سال 1875 میلادی شهردار بریجپورت، کانکتیکات شد. او در سال 1891 میلادی درگذشت.

 

جملات طلایی کتاب:

«اساس موفقیت در زندگی سلامتی است: این زیربنای ثروت است. همچنین اساس خوشبختی است. وقتی آدم بیمار است، نمیتواند به خوبی ثروت جمع کند.»

 

«بی‌شک همه ما برای یک هدف مشخص متولد شده‌ایم. مغز ما به اندازه چهره ما متنوع است. برخی از ما بالفطره مکانیک به دنیا می‌آییم، در حالی که برخی از ماشین‌آلات بیزاریم.اگر انسان به حرفه‌ای که طبیعت و فطرتش برای او در نظر گرفته شده است و به بهترین وجه برای نبوغ خاص او مناسب است وارد نشود، نمی‌تواند موفق شود.»

 

«داشتن دانش کامل از تجارتتان برای تضمین موفقیتتان یک ضرورت مطلق است.»

 

چکیده :

هیچ راه میانبری برای ثروت وجود ندارد، به غیر از حرفه درست(فعالیت هدفمند)، شخصیت خوب(مناسب)، و پشتکار و البته فراموش نکنید که تبلیغ کنید.

 

 

۵
از ۵
۱۴ مشارکت کننده

دیدگاه‌ها