نزدیک کردن افکار قسمت دوم

 

 


نزدیک کردن افکار

قسمت دوم

تاریخ انتشار : آگوست 2011

منتشر شده در مجله کسب‌و‌کار هاروارد


 

دو مخترع، یک پیشرفت غیرمنتظره


در سال 1967 من به طور دوستانه راه خود را از Progressive Instruments جدا کردم.


من مهندس فروش بودم و مدیر روزانه شدم، اما علاقه‌مند و مایل به راه‌اندازی کسب‌وکار خودم بودم. من به‌سرعت شرکتی به نام Meditech خریداری کردم که به عنوان یک جوجه جدید از تخم خارج شد و بعداً به Boston Scientific  تبدیل شد. محصول آن کاتتر هدایت‌شونده بود، یک فناوری پیشرفته که به کاربران اجازه می‌داد در رادیولوژی، قلب و اورولوژی از طریق تصویربرداری کار کنند. از فلوروسکوپی برای هدایت لوله‌ها و سایر وسایل در هر نقطه استفاده کنید. برای ترویج آن فناوری و ایجاد بازار برای آن من از استراتژی جک وایتهد برای ایجاد جامعه‌ای از کاربران پیروی می‌کنم من در تبادل، برنامه، تدریس و تحقیق برگشته‌ام. در استراتژی همکاری تفاوت وجود داشت. ما در مقایسه با بسیاری از رقبای خود فاقد منابع و تشخیص نام بودیم، اما به عنوان یک توسعه‌دهنده قابل‌اعتماد شناخته شدیم که به سؤالات گوش می‌داد، به اشتراک می‌گذاشت و به خوبی پاسخ می‌داد. او می‌داند که ما در برابر تلاش رقبای خود شناخته‌شده‌ایم و نظر رهبران بازار به سمت ما جلب شده است.


این پیشرفت منجر به مشارکت ما با آندریاس گرونتزیگ، آنژیولوژیست جوان شد که در آشپزخانه آپارتمان خود بالون کانتر (لوله ای با یک بادکنک سوسیس شکل در انتهای آن) را برای گشاد کردن شریان‌های باریک بدون جراحی با استفاده از تیغه ایجاد کرد. و برچسب‌ها انجام شده بود.
ایده باز کردن شریان با کاتتر برای اولین بار ده سال پیش توسط دکتر چارلز داتر مطرح شد، اما چرا ایده دکتر داتر عملی نشد؟ ابتدا یک کاتتر مخروطی داشت استفاده می‌شد که باعث تجمع مواد مسدودکننده در نزدیکی اعصاب قرمز و گاهی در انتقال آن‌ها به نقاط پایین می‌شد. بالون گرانتزی باعث صدمات زیادی شد کارآمدتر بود. مهم‌تر از آن، نگرش دکتر دوتر نسبت به انجمن‌های بالقوه باعث شد که او به بررسی‌های مربوط به آن اعتماد کند. او نیازی به دریافت پاداش برای پیشرفت تکنولوژی ندارد. با وجود اینکه مبتکر قدیمی سخنور بزرگی بود، تمایل به اغراق داشت. او همچنین دوست داشت به جراحان بگوید که در شرف ورشکستگی هستند. یک استراتژی بسیار بد اگر او به کمک آن‌ها امیدوار بود
. این‌طور بود.
آندریاس نیز نسبت به ایده‌هایش احساساتی بود و به روش خودش سخنران جذابی بود. هم‌زمان. او هوشیار و کنجکاو بود. او مخترع است. یک متخصص پزشکی ماهر که با بیماران ارتباط برقرار می‌کند و یک عمل‌گرا بزرگ که فکر می‌کند.


ترجمه خوب به طراحی عملی کند بوده است. همچنین لازم به ذکر است که وی به عنوان پزشک جدید در. بیمارستان زوریخ دارای اختیارات حرفه‌ای یا شخصی است. او بیشتر موفقیت و تأثیر اولیه خود را مدیون یک دوست جراح قلب است. شخص مشهوری به نام آیک سنینگ (پدر) ضربان‌ساز بود که به دلیل مشکلات مالیاتی از سوئد به سوئیس مهاجرت کرد، حمایت سنینگ به آندریاس اجازه داد تا بیماران این محصول جدید را که او با بیماران کار می‌کرد آزمایش کند، اما این کار انجام شده است. سال‌ها. در آزمایشگاه برای آزمایش محصول جدید روی سگ‌ها و لاشه‌ها. سپس می‌توان از آن برای آزمایش‌هایی در بیماران پرخطر استفاده کرد که در صورت شکست محصول، می‌توانند به‌سرعت و به راحتی به اتاق عمل منتقل شوند. آندریاس یک همکار عالی است او ایده‌های خود را برای به دست آوردن داده‌ها و اطلاعات از یک سیستم ذهنی درخشان فرموله کرد و علاوه بر اعلام انقلابی بودن ایده‌هایش، به مزایای آن‌ها نیز اشاره کرد. او اولین کسی است که اعتراف کرد که فاقد تجهیزات است. و من همیشه به دنبال نشانه‌ها هستم این‌ها عیب یا کاستی آن‌هاست. پتانسیل آن‌ها با ارائه تمام اطلاعات آن‌ها به شیوه‌ای قابل درک شناسایی می‌شود آندریاس تمام موفقیت‌هایی را که به دست آورده بود به اشتراک گذاشت، زمانی که تلاش‌های انجام شده برای رسیدن به موفقیت را توصیف کرد، به جای کلمه من از کلمه "ما" استفاده کرد.

 


مشارکت


جوهر رهبری کنجکاوی عاشقانه است، او به نقش‌های جدید و چه چیزهای دیگری علاقه دارد. مشکوک هستند. اعتمادبه‌نفس پایین: او می‌تواند از بحث و جدل در مورد ایده‌ها بدون مخالفت خودداری کند. آهسته‌تر. او کمی وسواس دارد، بیشتر به مأموریت و وظیفه مشترک علاقه دارد تا اینکه چگونه تأثیر بگذارد.


دستاوردها بر اساس علایق شخصی و سبک رهبری منحصربه‌فرد است که نتایج موفقیت‌آمیزی ایجاد می‌کند.

 


تبدیل شدن روش به علت

 

در پاییز 1976، آندریاس در نشست سالانه انجمن قلب آمریکا سخنرانی کرد. استفاده از کاتتریزاسیون بالونی برای باز کردن عروق کرونر یک ایده امیدوارکننده، قدرتمند، اما بحث برانگیز است.در آن جلسه او را به تعدادی از دوستان جراح و متخصص قلبم معرفی کردم. بحث آن‌ها آن‌قدر مهم شد که چند پزشک تصمیم گرفتند به سوئد پرواز کنند و کارهای او را مشاهده کنند. اما تعداد افرادی که واقعاً برای دیدن آن دعوت شدند از محدودیت‌های تعیین‌شده توسط رئیس او در زوریخ فراتر رفت.


آندریاس قاطعانه راهی برای غلبه بر این محدودیت‌ها پیدا کرد. او راه همه را انتخاب کرد مردم را گرد هم آورد. او از یک ویژگی ویدیویی جدید استفاده کرد که تصاویر را از اتاق عمل آزمایشگاه که در آن از محصول استفاده می‌کند به اتاق کنفرانس بیمارستان منتقل می‌کند.


این به او اجازه داد تا تمام جزئیات استفاده از فناوری، از جمله مشکلات احتمالی را با مخاطبان به اشتراک بگذارد. برای اینکه همه شرکت کنند از طریق ویدئو سؤالات جایگزین از مخاطبان می‌پرسد. این درخواست او برای ارتباط است. اعتماد او به خود و مشتریانش مستقیماً ابراز می‌شود. حرفه‌ای‌ها یکسان هستند و این پروژه به همه مربوط می‌شود. در شب آخر این دوره، شام در یک کوه محلی میل می‌شود که طلوع خورشید با آتش‌بازی و روشن کردن مشعل گرفته می‌شود. و در پایان شب، آندریاس از مهمانان خود دعوت کرد تا از تپه پایین بروند. نمادهای قدرتمند این گروه دنیا را تغییر خواهد داد. چیزی که آندریاس در سال اول نمی‌دانست این بود که چگونه ‌ایده یک الگوی آموزشی زنده توسعه می‌یابد. دیگران پزشکان نیز شروع به پخش زنده دوره‌های خود به روشی مشابه کرده‌اند. چه زمانی تعداد شنوندگان از ظرفیت سالن‌های سخنرانی در بیمارستان‌ها بیشتر است. آن‌ها شروع به برگزاری جلسات در اتاق‌های کنفرانس هتل کردند این سیستم برای استفاده توسط کارشناسان مستقل برای ارائه تجزیه و تحلیل گام‌به‌گام سخنرانان خارجی در طول کلاس مناسب بود.


در وقفه بین دوره‌ها از او برای اجرا دعوت شد. پزشک راهنما شرکت‌کنندگان را از طریق سؤالات پیچیده با استفاده از فناوری پاسخ صوتی راهنمایی می‌کند.از حالت میزبان به خوبی تثبیت شده است. وب‌سایت داخلی باید به هاست خارجی تبدیل شود.


به عنوان مثال، متخصصان پزشکی آمریکایی مشتاق بودند در مورد فن‌آوری‌هایی که هنوز توسعه نیافته بودند بیاموزند. این آموزش با تأیید FDA مطابقت نداشت. عملکرد و قیمت تجهیزات ویدئویی را مشاهده کنید این پوشش زنده از کارهایی بود که در کشورهای دیگر انجام می‌شد. برخی از جلسات آموزشی امروزه هزاران پزشک را گرد هم می‌آورد و شامل بیش از صدها مورد زنده و متفاوت از شهرهای مختلف از سراسر جهان است. در این مقیاس، نمایش زنده این دوره‌های آموزشی یک تجربه آموزشی ساده و تمیز محسوب می‌شود، اما برخلاف این دیدگاه، قصد دارم آن را همکاری و مشارکت توصیف کنم. تمام جنبه‌های تجارت و طیف گسترده‌ای از ایده‌ها ارائه شد و بحث مورد استقبال قرار گرفت. در اولین جلسات آندریاس، هدف این بود که این به معنای پیشرفت موضوع از طریق به اشتراک‌گذاری، تحقیق، بهترین شیوه‌ها، موقعیت‌های بالینی و تجربی و اتفاقات بعدی است.

 


ساختن پایه‌های پیشرفت


شاید چشمگیرترین دستاورد رویکرد مشارکتی آندریاس ثبت داوطلبانه رویه‌های درمانی باشد که از طریق این روش اجرا می‌شوند. او و برخی از همکاران آمریکایی‌اش مخالف خواسته‌های خنثی‌کننده بوروکراسی رسمی این روش بودند ثبت نتایج مستقل از هر انجمن حرفه‌ای، دانشگاه یا سازمان دولتی سنتی بود. در آن زمان سازمان غذا و دارو مسئول ثبت و نظارت بر تجهیزات پزشکی بود، اما نمایشگاه هنوز با آن فاصله داشت جزئیات یک فرآیند ایجاد بود. این اولین ثبت‌نام است این به عنوان تولید مقادیر زیادی از داده‌ها برای کمک به جامعه در درک مهم‌ترین عوامل پیش‌بینی‌شده بود. آنچه برای موفقیت، بهبودها و تغییرات لازم برای اطمینان از ایمنی درمان موانع مختلف لازم است. متخصصان قلب درگیر در این روش‌ها برای ارائه مستندات دقیق تحت‌فشار بودند. شاید در نتیجه، اغلب رفتارهای بی‌پروا و تمایل کمتر آن‌ها شجاعانه دریافتند که شاید اغراق نباشد اگر بگوییم تبادل سریع تجربیات و روش‌هایی که با ثبت‌نام امکان‌پذیر شد، جان افراد زیادی را نجات داده و از مشکلات غیرقابل بیان دیگری جلوگیری کرده است. در مقایسه با روش‌های دیگر، آموزش در مورد اینکه چگونه پزشکان می‌توانند این کار را انجام دهند، طولی نکشید. به محض ارائه اطلاعات جدید، از آن سوءاستفاده کردند آندریاس و همکاران نزدیکش در هنگام کشف مشکلات و مسائل و ارائه سریع راه‌حل‌ها بسیار پاسخگو بودند.


آن‌ها ایده گسترش ثروت فکری از طریق مقالات را داشتند، بنابراین به نویسندگان خود دستورالعمل‌هایی در مورد نحوه انتخاب مقالات برای انتشار و زمان انتشار آن‌ها ارائه کردند. چند سال قبل از تغییر رجیستری توسط مؤسسه ملی بهداشت، قبلاً به عنوان یک روش عملی توسط آندریاس ایجاد شده بود. تسریع و توسعه روش‌ها و روش‌های تدریس به هم مرتبط هستند، بنابراین این روش شگفت‌انگیز موفق مورد استفاده قرار می‌گیرد و با سایر زمینه‌ها سازگار می‌شود.
 


رهبری متفاوت

 

درس مهمی که باید از گسترش این نوع ثبت‌نام گرفت، نحوه پذیرش و پیگیری توانایی‌هاست. مهارت‌های رهبری توانایی رهبر برای رهبری یک مهارت نادر است و آندریاس و جک وایت هر دو مدل‌های عالی رهبری داشتند. آندریاس جامعه‌ای از عوامل تغییر ایجاد کرد، کسانی که می‌توانستند بهتر و مؤثرتر از او باشند. ایده‌هایش را پیش ببرد نکته اصلی پویایی بین آندریاس و پیروانش است. این فالوورها مجموعه‌ای از شخصیت‌ها هستند. بزرگ، پر از استقلال، رهبری و اعتمادبه‌نفس آن‌ها از همه جالب‌تر بودند، آن‌ها رقیب یکدیگر بودند، اما همه آن‌ها عاشق کار بودند. آن‌ها بخشی از این هستند و می‌خواهند بخشی از این مبارزه و انقلاب باشند. وقتی آندریاس تنها بود این کار را شروع کرد، پیروانش. آن‌ها کشف کردند که ممکن است و یکی از عوامل مهم همکاری است. هیچ یک از اعضا به آندریاس حق فرماندهی ندادند، اما به او احترام می‌گذاشتند و معتقد بودند که آنچه او می‌گوید کار درستی است تا اطمینان حاصل شود که آنچه او تولید می‌کند به درستی قدردانی می‌شود. برخلاف آنچه آندریاس فکر می‌کرد، او با داشتن همه پاسخ‌ها این اطمینان را به دست نیاورد. او همیشه با جزئیات توضیح می‌داد که چرا کاری را انتخاب کرده و اجازه می‌دهد دیگران آن را انجام دهند آن‌ها می‌توانند راه‌حل دیگری را انتخاب کنند. او مانند جک وایتهد، مجموعه‌هایی ساخت که به جرئت ریسک کردن و انجام کارهای سخت لازم برای تحقق یک چشم‌انداز افتخار می‌کردند.. برای ساخت چنین انیمیشنی به اقتدار آندریا نیازی نیست.آن‌ها چیز زیادی ندارند. در واقع آن‌ها عملکرد و کنترل را به آن‌ها واگذار کردند تا سطح اعتمادبه‌نفس خود را افزایش دهند مدل فرمان او نظم است. نظم و انضباط مطالعه‌ای بود که به درجه‌ای از شک و تردید نسبت به فرآیند و برخورد ماهرانه با شخصیت‌های مختلف گروه از طریق پرسیدن مداوم سؤالات و یادگیری از یکدیگر بستگی داشت.


او دلگرم‌کننده بود، مطمئن شد که مشکل را ریشه‌یابی می‌کند و آن‌ها را برای پاسخ سریع فیلتر نمی‌کند.

 


آیا این یک ابزار است؟


امروزه اگر برای تجار ابراز دوستی و همکاری شود سریع فکر می‌کنند می‌خواهید در مورد نرم‌افزار صحبت کنید؟ دنیای فناوری مملو از ابزارهای جدیدی است که تیم‌های کوچک و بزرگ را قادر می‌سازد تا به طور مداوم و پیوسته کار کنند اطلاعات ساده به اشتراک گذاشتن راه‌حل‌ها از افراد مختلف دشوار است. یا نابودی کامل جامعه. افزایش تعداد ابزارهای موجود نه تنها تعداد راه‌حل‌های موجود برای نیازهای همکاری را افزایش می‌دهد، بلکه مدیریت را پیچیده‌تر و کارآمدتر می‌کند. قوانین و مقررات حاکم بر همکاری، مخل و ​​همپوشانی در محیط علمی، انفجاری و اطلاعاتی است که باعث انزوای بیشتر می‌شود.


کمتر به دلایلی که در بالا ذکر شد، درک عناصر پیچیده ملایمت بیش از هر زمان دیگری مهم است . هوش عاطفی که فرهنگ همکاری را تقویت می‌کند. گروه بزرگی از مردم بر اساس احساسات و عواطف عمل می‌کنند، اما تعداد کمی از آن‌ها به همین شکل رفتار می‌کنند. آن‌ها می‌دانند چگونه به همکاران خود پاسخ دهند.جک وایتهد و آندریاس گرانتزیگ در خط مقدم یک همکاری عالی هستند. افراد مشابهی در سایر مناطق در طول تاریخ وجود داشته‌اند. شاید در مقایسه با گاندی، ماندلا یا مارتین لوتر کینگ اغراق‌آمیز باشد. اما اجازه دهید چالش‌هایی را که آن‌ها با آن مواجه بودند فهرست کنم ایجاد گروه‌های جداگانه با فرهنگ‌های مختلف مأموران، کمیسیون‌های مخفی، تفکر گروهی، انکار درک، و انبوهی از موانع، پرورش عقل سلیم را در ذهن‌های بااستعداد دشوار می‌کند. این رهبران بر این چالش‌ها غلبه کرده‌اند. مطمئن باشید جک و آندریاس به‌سرعت و به راحتی به این موفقیت‌ها دست پیدا نکردند، در این مسیر با مشکلات مختلفی مواجه شدند، اما آن‌ها رک و صادق هستند. کنجکاوی آن‌ها همراه با اعتمادبه‌نفس و تواضع ذهنیت پیش‌فرض آن‌ها بود. آن‌ها احساس تهدید صمیمی دارند و از آن به طور مؤثر استفاده می‌کنند.


چه زمانی می‌توان چنین رویکردهایی را در کلاس‌ها و دانشگاه‌ها اتخاذ کرد؟ به اطراف خود نگاه کنید، آیا فکر می‌کنید این رویکردها کارساز هستند؟
من هستم؟

 

 


Bringing thoughts closer

part 2

 

ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدی‌پور

انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.

۵
از ۵
۲ مشارکت کننده

دیدگاه‌ها