کسب درآمد برای مدیریت استرس
منتشر شده در مجله کسبوکار هاروارد
افراد طبقه متوسط شانس و اتفاقات خوبی را تجربه می کنند و نمی توانند آن را باور کنند؛ اما ثروتمندان اتفاقات خوب را تجربه می کنند و از زمان طولانی آن حیرت زده می شوند.
بیشتر مردم یک اعتقاد اصلی دارند که موفقیت بزرگ و ثروت فقط برای افراد کمی تعیین شده است که دارای استعداد فوقالعاده، دانش تخصصی و یا شانس هستند. افراد طبقه متوسط تقلا میکنند زیرا آنها انتظار تقلا را دارند و این یک پیشگویی محقق شده است یعنی باعث میشود همان پیشبینی به حقیقت بپیوندد. وقتی آنها یک چیز باد آورده را تجربه میکنند، به موفقیت غیرمعمولی دست مییابند یا آنچه را که میخواهند به طور غیرمنتظره به دست میآورند، مطمئن هستند که یک شوخی است و خوششانسی آنها دوام نخواهد داشت. سالها است که افراد طبقه متوسط اینطور برنامهریزیشدهاند و این چرخهی بازنده را ساختهاند که آنها را تا مرگ دنبال میکند. افراد ثروتمند اعتقاد مخالفی دارند که به آنها میگوید موفقیت، تحقق و خوشبختی در جهان وجود دارد. همین یک باور، افراد بزرگ را به طرفی حرکت میدهد که تقریباً موفقیت آنها را تضمین میکند. درحالیکه افراد طبقه متوسط بازیهای رایانهای میکنند، تلویزیون نگاه میکنند و در اینترنت میچرخند، افراد ثروتمند هدفهای خود را تعیین میکنند و برای آن استراتژی میریزند که آنها را به واقعیت تبدیل کنند. با آنکه به نظر میرسد بیشتر مردم تمایل به موفقیت ندارند، اما درواقع سیستم اعتقادی آنها است که مانع بزرگ شدن آنها میشود. بههرحال، چرا باید خودم را در رویای ثروتمند شدن عذاب دهم وقتی که باور ندارم برای من امکانپذیر است؟ بنابراین باآنکه ثروتمندان بلندپروازتر به نظر میرسند، اما درواقع اعتقاد آنها است که آنها را به سمت موفقیت حرکت میدهد و هرچه بیشتر موفق شوند، باور آنها قویتر میشود. آن یک مارپیچ موفقیت و صعودی است، درحالیکه بیشتر مردم در یک مارپیچ نزولی در حد طبقه متوسط قرار دارند. هر دو گروه اعتقاد قوی دارند که حق با آنها است، اما یک گروه اعتقاد خوبی را به کار گرفتهاند درحالیکه گروه دیگر به یک سبک زندگی متوسط راضی هستند. واقعیت این است که یک فرد معمولی فقط چند باور کلی با میلیونر شدن فاصله دارد اما بیشتر آنها، این را نمیدانند. در این حال، افراد ثروتمند یکییکی به رؤیاهایشان میرسند درحالیکه افراد طبقه متوسط آنها را از بیرون زمین تماشا میکنند و موفقیت آنها را خوار میشمارند و پافشاری میکنند که آنها حتماً خوششانس بودهاند که به این موفقیت رسیدهاند.
" یک پیمانه نیم لیتری نمیتواند یک لیتر را در خودش نگه دارد. اگر نیم لیتر را در خودش نگه داشت، آنوقت هر کاری که از او انتظار برود انجام میدهد. "
_ مارگرت دلند
- منبع ثروت: دوره میلیونر؛ نوشته شده توسط مارک آلن
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا انتظار دارید به طور منظم شانس خوبی را تجربه کنید؟
- تمرین: سطح انتظارات خود را از زندگی بالا ببرید و وقتی اتفاقات خوب میافتند شگفتزده نشوید.
افراد طبقه متوسط معتقدند که هر چقدر پول بیشتر در بیاورید استرس بیشتری را تجربه می کنید؛ اما ثروتمندان معتقدند هر چقدر پول بیشتر در بیاورید، استرس کمتری را تجربه می کنید.
افراد معمولی معتقدند درآمد بالا برابر است با استرس بالا. افراد موفق، پرانرژی و هدفمند، مردمی هستند که سختکوش و با سرعت بالا دیده میشوند که باعث میشود اینطور به نظر برسد که آنها یک زندگی پر از استرس دارند. به دانشجویان پیشنهاد میشود که وی زمینه مطالعاتیای تمرکز کنند که به آنها اجازه دهد در کنار درآمد آبرومند، توانایی لذت بردن از زندگی خود را داشته باشند. این به آن معنا است که کسب درآمد زیاد باعث بدبختی آنها خواهد شد. افراد ثروتمند معتقدند که هرچقدر پول بیشتری در بیاورند استرس کمتری خواهند داشت زیرا بیشتر مشکلات با نوشتن یک چک حل میشود. دلیل بیشتر استرس ایجاد شده در کار و روابط، کمبود پول است بنابراین هرچقدر منابع مالی بیشتری داشته باشید، استرس کمتری را تجربه میکنید. ثروتمندان اکثر اوقات، به این نکته اشاره میکنند که اگر میخواهید استرس را از بین ببرید و زمان بیشتری را با خانواده خود سپری کنید، سریعترین راه این است که بهاندازه کافی ثروتمند شوید تا بتوانید شغل خود را ترک کنید. بسیاری از کارمندانی که حقوق ششرقمی دارند(افرادی که زیر یکمیلیون دلار دست مزد میگیرند) درواقع بخشی از طبقه کارگر فقیر هستند زیرا آنها بیشتر از درآمد خود هزینه میکنند، درحالیکه نگران این هستند که نتوانند وقت کافی با خانواده خود سپری کنند. آنها بهندرت متوجه میشوند که با چند تغییر در سیستم اعتقادی و رفتاری خود میتوانند در یک هفته درآمد بیشتری نسبت به درآمد فعلیشان در یک سال کسب کنند. باوری که مانع آنها میشود این است که فکر میکنند تنها راه کسب درآمد بیشتر، بیشتر کار کردن، سختتر کار کردن و یا گرفتن ترفیع در شغلشان است. آنها معتقدند پول بهصورت خطی به دست میآید که این باعث میشود پولی که میتوانند به دست آورند محدود شود. افرادی که از روشهای غیرخطی در ساخت ثروت استقبال میکنند، جهان را روی نوک انگشتان خود میچرخانند. آنها خودشان کنترل میکنند که چقدر درآمد کسب کنند و چه مقدار در معرض استرس باشند. راز صعود به این سطح این است که بدانیم برای رسیدن به این سطح، به مجموعه دیگری از عقاید و فلسفهها نیاز است.
" پول برای دو هدف استفاده میشود؛ اول اینکه شما را راحتتر کند. هرچقدر راحتتر باشید خلاقیت بیشتری خواهید داشت. هدف دیگر این است که سرویسی که شما فراهم کردهاید را بدون حضورتان ارائه دهد."
_ باب پراکتور
- منبع ثروت: راهنمای جیبی احمقان برای سرمایهگذاری در سهام؛ نوشته شده توسط ترزا هاماچر، رندی برگس و کارل بالداسار
- سؤال تفکر برانگیز انتقادی: آیا معتقدید که ثروتمند شدن، سطح استرسی که تجربه میکنید را کاهش میدهد؟
- تمرین: انرژیای که میتوانید بدون استرس از بیپولی بر روی رؤیاهایتان بگذارید را تصور کنید.
Earn money to manage stress
Harvard Business Review
ترجمه و تدوین از وبسایت شخصی دکتر سعید سعیدیپور
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع این وبسایت مجاز است.