خلاصه کتاب : دائو د جینگ
نوشته : لائو دزو
عنوان اصلی : DAO DE GING
کتاب دائودجینگ یکی از آثار بزرگ فلسفی و معنوی جهان است که مورد ستایش میلیونها نفر قرار گرفته است. در این کتاب که قدیمیترین اثر مکتوب مربوط به تائویسم و مدیتیشن است در مورد فلسفه کسب قدرت بیپایان از طریق هماهنگی با طبیعت نیز مطالبی و نوشته شده است. این کتاب به عنوان یک راهنمای مدرن در زمینه رهبری شناخته شده و مناسب زندگی امروزی است.
عنوان این کتاب به معنی «راه فضیلت» یا «سنت راه و فضیلت» است. سنت: (جینگ)، راه: (دائو) و فضیلت: (د). یعنی دائو روشی ارائه میکند که فرد از طریق آن میتواند هماهنگ با هستی عمل کند. دائو روح ابدی است که در همه چیز هست و موجب وحدت هستی میشود.
کتاب دائودجینگ فردی را به تصویر میکشد که در هماهنگی کامل با دائو و در نتیجه در هماهنگی کامل با هستی است. مارتین پالمر میگوید: «این کتاب در مورد دنیایی از نظم صحبت میکند که باید با آن کار کنیم نه دنیایی که در آن فقط باید از خودمان مراقبت کنیم.» در چنین دنیایی دیگر دست و پنجه نرم نمیکنیم زیرا میدانیم که هماهنگی باعث رسیدن به آرزوها و اهداف میشود نه تلاش احمقانه و کورکورانه.
وقتی با دائو هماهنگ شوید اعمالتان دیگر شباهتی به «اعمال» ندارند. چیکسنت میهایی این را «جریان» نامیده. برعکس، اعمال عادی تلاش برای رسیدن به هدف هستند که معمولاً از طریق فریب یا سوءاستفاده کسب میشوند. در حالی که اعمال هماهنگ با دائو موجب وحدت میشوند. اعمال خلاف آن موجب فریب و چنددستگی میشوند.
رهبری دائو
لائو دزو دو نوع رهبر را دیده بود: نوع سنتی که دو شاخه دارد. ۱) جنگجویی که با توسل به زور به اهدافش میرسد و بانگ یا همان نیروی مردانگی، سمبل آن است و ۲) رهبر درمان کننده که نیروی زنانگی، پین، سمبل آن است. دومین نوع رهبری، «رهبری خدمتگزارانه» است که در آن رهبر به پشت صحنه میرود و اجازه میدهد مردمش به ستاره تبدیل شوند.
بعضی معتقدند که یک رئیس هر چقدر قدرتش بیشتر باشد باید کمتر از آن استفاده کند. این عقیده در دنیای امروز به شکل کار گروهی، سینرجی و سلسله مراتب ساده در شرکتهایی که به بهترین شکل اداره میشوند و میخواهند با تقسیم قدرت، کارآمدی را بالا ببرند تحقق پیدا کرده. این سازمانها نسبت به سازمانهای معمولی برای خلق ایده و تولید محصولاتی که واقعاً موجب بهبود زندگی میشوند فرصتهای بهتری در اختیار دارند.
شاید تا سال ۲۰۲۰ میلادی تشخیص دادن رهبر ایده آل بسیار مشکل باشد زیرا تا آن زمان دیگر سمت و ثروت تأثیر زیادی روی نفوذ انسانها نخواهند داشت. به گفته لانو دزو:
«انسانهای عاقل از دیگران بهترند زیرا خودشان را بخشی از کل میدانند. آنها میدرخشند زیرا قصد ندارند دیگران را تحت تأثیر قرار بدهند. آنها به اهداف والایی دست پیدا میکنند زیرا به دنبال شهرت نیستند. عقل و شعور آنها در شخصیتشان است نه در عقایدشان، این افراد جر و بحث نمیکنند و بنابراین هیچکس با آنها جر و بحث نمیکند.»
گوش دادن، مقاومت نکردن، همکاری، باز بودن و به دنبال بهترین نتیجه ممکن بودن جنبههایی از نیروی پین است که باید نیروی جاهطلبانه یانگ را که تمدن را به این شکل ساخته است متعادل کند. ترکیب این دو نیرو ویژگی رهبران جدید است که اعتبارشان نه در آنچه میگویند یا تا به حال به دست آوردهاند بلکه «در شخصیتشان است.»
موفقیت دائو
کتاب دائودجینگ که اساساً برای موفقیت نوشته شده است توصیه بسیار عجیبی به خواننده میکند. میگوید: «تسلیم شو تا موفق شوی.»
چطور میتوان چنین توصیهای را با پیامهای بسیار زیادی که در کتابهای خودیاری در مورد اقدامات فعالانه برای رسیدن به موفقیت است جمع کرد؟ مثلاً کتاب غول درونتان را بیدار کنید اثر آنتونی رابینز را که یک کتاب نمونه و مدرن در مورد پیشرفت فردی است در نظر بگیرید. عنوان فرعی این کتاب رابینز این است: «چگونه کنترل ذهن، بدن و آینده مالیتان را به دست بگیرید!» این کتاب به طور خلاصه اصول کلی خودسازی را بر اساس این اعتقاد بنا میکند که ما میدانیم چه میخواهیم، چه چیزی خوشحالمان میکند و از تواناییهای بالقوه و بیپایان باخبر هستیم.
از طرف دیگر دائودجینگ در مورد ساده زندگی کردن و جستجو نکردن قدرت، شهرت یا ثروت است. اگر به توصیه این کتاب در لحظه زندگی کنیم، تلاش نکنیم به زور کاری را به انجام برسانیم و دیگران را وادار نکنیم تا آن طور که ما میخواهیم رفتار کنند شادی آرامش بخشی را تجربه خواهیم کرد. این کتاب، کتابی در مورد قدرت زمان بندی و تنظیم وقت است:
«آرام بمانید و اجازه بدهید گلها تهنشین شوند. تا زمانی که وقت عمل کردن فرا نرسید آرام بنشینید.»
کدام روش بهتر است؟ تمرکز و اراده شکستناپذیر برای رسیدن به هدف یا هماهنگ شدن با هستی و «اجازه دادن» به چیزها برای به ظهور رساندن خودشان؟ این به اعتقاد هر فرد بستگی دارد. یا به خودمان اعتقاد داریم یا به شعور حاکم بر هستی (دائو). به نظر لائو دزو، دائو که همه چیز را خلق کرده میتواند به ما آرامش، شادی و قدرت بدهد. ضرورتی که مردم برای تلاش کردن میبینند مطمئناً از این تصور ناشی میشود که باید بر کل جهان یا بخشی از آن تسلط داشته باشیم تا بتوانیم احساس وحدت و هماهنگی کنیم. بنابراین به احتمال زیاد تلاش کردن در حالی که روشی طبیعی برای بروز شخصیتمان از طریق خلق یک چیز محسوب میشود واقعاً بهترین راه رسیدن به موفقیت نیست. در عوض باید اعتراف کنیم هدفی که برای رسیدن به آن تلاش میکنیم فقط سمبلی از وحدت بزرگتری است که دائودجینگ از آن حرف میزند. از این اتحاد با نام «راه بهشت» یاد میشود.
نکاتی چند :
دائودجینگ ابتدا برایتان عجیب به نظر میرسد اما میتواند نظرات فعلی شما را در مورد زندگی و موفقیت تغییر داده و احتمالاً گستردهتر کند. شاید پس از مطالعه این کتاب به این نتیجه برسید که بهتر است دیدگاههای خودتان را با دیدگاههای این کتاب ادغام کنید نه برعکس.
این کتاب را از اول تا آخر نخوانید. هیچ روایتی در این کتاب وجود ندارد فقط تأملاتی هستند که به فصلهای کوچک چندخطی تقسیم شدهاند که به نظر میرسد به هم ارتباطی دارند. قدرت افسون کنندگی این کتاب در یکی از قطعههایش آمده است که میگوید:
«مسافر ممکن است برای غذا و موسیقی خوب توقف کند اما توصیف از دائو کره و دل ناپذیر به نظر میرسد. شبیه چیز خاصی نیست. به نظر چیز خاصی نمیآید. اما اگر طبق اصولش زندگی کنید هرگز از آن خسته نخواهید شد.»
جملات طلایی کتاب :
«از اطراف موانع حرکت کنید و با آنها درگیر نشوید. برای موفقیت دست و پا نزنید. منتظر لحظه مناسب بمانید.»
«تلاش برای درک دیگران مانند تلاش برای دیدن چیزی است که زیر آب گلآلود است. آرام بمانید و اجازه بدهید که گل تهنشین شود. تا زمانی که وقت عمل فرا نرسیده آرام بنشینید.»
«از برتر دانستن خودتان بپرهیزید و همه را مثل خودتان ببینید. اگر این کار را بکنید همه دنیا میتوانند به شما اعتماد کنند.»
«انسانهای عاقل در زمان مواجهه با دوست یا دشمن، سود یا زیان و شهرت یا رسوایی، آرام و بردبار میمانند. این همان چیزی است که باعث میشود چنین انسانهایی از نظر دیگران فوقالعاده باشند.»
چکیده:
از طریق هماهنگ شدن با «جریان» طبیعی هستی، زندگی را برای خودتان سادهتر و مفیدتر کنید.